سعید فاضل _ کنشگر اجتماعی
"یک شب مانده به شب یلدا و صورت ایمان"
«شبِ فراقِ تو هر شب که هست یلداییاست
نظر به رویِ تو هر بامداد نوروزیاست»
یک شب مانده به شب یلدا، درست ۱۵ سال پیش مردِ خدا، منتظری جان عزیزش را به حضرت دوست تقدیم کرد.
نمیدانم چه سرّی در این رفتن بود که هم در آستانهی مناسبتی ملی از ایران کهن به نام "شب یلدا" که آمیخته هست با مهربانیها، گفتگوها، دورهمیها و کنارهمبودنها، و رفتن سیاهی و رخنمودن روشنی و سپیدی را معنا میدهد؛ اتفاق افتاد که از این نگاه، با افکار و اندیشهها و شیوهی عملی مرحومِ آقا که از همیشه و تا هنوز در سیرهای که برایمان به یادگار گذاشته، با سیاهی میانهی خوبی نداشت و از تلاش و مبارزه با ظلم و جور و امیدداشتن به صبحِ روشنی و تعالیِ انسان و دستیازیدن به زندگیِ مطلوب، توأم با پیشرفت و توسعه، سخن میگفت.
و هم از منظری دیگر، در مناسبتی معنوی و انسانساز، یعنی در محرمِ حسین(ع)، دعوت حق را لبیک گفت که حسین(ع)، مظهر آزادگی، شجاعت، دینداری و نپذیرفتنِ ذلت و برکشیدن عزت برای آدمی و همچنین معرفت است که مرامِ حسین(ع) را باید در مناجات عرفهاش که دنیایی از شناخت و آگاهی است جست؛ مرحوم آقا نیز مشابهتی تام و تمام با سمیِّ خود حسینِعلی(ع) داشت.
این مهم بر عوام و خواص پوشیده نیست که منتظری، چون مولایش حسین(ع)، حجت مسلمانی و حجت آزادگی (آن آزادگیای که عین دینداریاست) بود و در مقابلِ مطامع و زخارف، دنیا چه مقام و قائممقامی و چه ثروت، سر خم نکرد و دل به عشوهگریهای آنها نبست و زبان از گفتن حقیقت درکام فرو نبرد.
ماندهام سخت عجب مرحوم آقا در وقتی به رفیقِ اعلای خود در "عندَ ملیکٍ مقتدر" پیوست تا ما را و جمله انسانهایی که حسین(ع) را پاس میدارند، یادآور شود که اگر پرچم عزایِ او و یا هر بزرگی که جانش را در راهِ به بارنشستن حقیقتی و اعادهی حقی، از دستداده، برپا میدارید فلسفهی حرکتش و علت جانبازی و فداکاریاش را نیک بنگرید و از اصل غافل نباشید.
و ایضاً، در گفتگوهای شب یلدایی، ضمن شادمانگیهاتان، از روشناییِ صبح بگویید و اگر شعری و نثری مرور میکنید در آن روشنگری باشد و حکایتاز امن و ایمان کند که خاستگاه دلِ خوبانِ خدایِ بزرگ است که بر خود و دیگران ارزانی میدارند و منتظری "صورتِ ایمان" و از تبار "صدّیقین" بود. تا از خدای مهربان عمر داشته باشم، شب یلدایی نیست که یاد آن پدر معنویِ روشناندیش و فرهیخته، نباشم و محرمی نیست که همراه با ذکرِ نام و مرامِ امام حسین(ع)، مرثیهاش نسرایم.
«صحبتِ حکّام، ظلمتِ شب یلداست
نور ز خورشید جو، بوکه برآید»