به گزارش مهر، از هنگامی که رودخانه هیرمند رو به خشکی نهاد و تالاب هامون را به تلی از خاک تبدیل کرد بادهای موسمی ۱۲۰ روزه که روزگاری وزیدن آن برای مردم این منطقه فرح بخش بود به بادهاي ۱۸۰ روزه تبدیل شد و وزش آن موجب رنج و محنت برای ساکنان این منطقه شده است.
خشك شدن هامون روستائیان را فراري داده است
خشکیدگی دریاچه هامون به دلیل قطع جریان آب هیرمند موجب افزایش زمان بادهای موسمی از ۱۲۰ روز به ۱۸۰ روز شده است. وزش این بادهابه همراه گرد و غبار ناشی از بستر دریاچه و حرکت شنهاي روان از افغانستان به خصوص در فصل بهار و تابستان زندگی را برای ساکنان این استان به خصوص شهرها و روستاهای منطقه سیستان مشکل کرده است. تالاب بین المللی هامون با ۴۰۰ هزار هکتار وسعت سالها است که اسیر خشکسالی و نامهربانی کشور همسایه شده است و موجب شده است تا بسیاری از روستائیان به مرکز استان و یا سایر شهرهاي کشور کوچ کنند.
تالاب هامون که روزگاری بیش از ۳ هزار صیاد و سه هزار بافنده حصیر را در جوار خود به اشتغال واداشته بود امروز به دلیل خشکسالی همه این افراد را از خود رانده است و به کنج منازل و کارهاي کاذب سوق داده است. هامون که یکی از بهترین زیستگاههاي پرندگان در آسیا محسوب ميشود در حال حاضر به تلی از خاک تبدیل شده است و این تالاب بین المللی که روزی کانون ارتزاق بسیاری از ساکنان این منطقه بود امروز به کانون بحران برای مردم منطقه تبدیل شده است.
خانه هایی که شبانه دفن ميشوند
وزش بادها و توفانهاي همراه با گرد و غبار و شن و ماسه ساکنان این استان را در تنگنا قرار داده و روز به روز بر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی آنان ميافزاید. با وجود گرمای هوا به میزان ۴۸ درجه سانتی گراد اما به گفته بسیاری از روستائیان آنها مجبورند در هوای توفانی در و پنجرهها را ببندند و کولرها را خاموش کنند. علی میر یکی از ساکنان هیرمند در این رابطه ميگوید: در هوای ۵۰ درجه، بدون کولر و درحالی که گرد و خاک گلوی زن و بچه ات را ميفشارد چگونه ميتوان به زندگی ادامه داد. وی با ابراز ناراحتی ميگوید: تمامی زمینهاي کشاورزی زیر ماسه فرو رفته است و ما در اینجا به جای محصول خاک درو ميکنیم. ۳ نفر از فرزندانم بیکار هستند و به دلیل دست خالی حتی توان کوچ کردن به نقطه ای دیگر هم از ما ساخته نیست.
یدالله الله یاری نیز با بیان اینکه مجبور است شبها با وجود گرمای زیاد با دستمال خیس دهان کودکان خود را ببندد ميگوید: بسیار اتفاق افتاده است که برای دیدن سپیده صبح باید از بیلها کمک گرفت چون توفان و ماسههاي بادی تا سقف خانه بر روی هم انباشته ميشود و راه ورود منزل و پنجرهها را ميبندد. وی ميافزاید: خودروهایمان به دلیل شدت گردو غبار روشن نمی شود و اگر هم این اتفاق بیفتد در حالیکه ماسه تمامی کوچهها را پر کرده است چگونه ميتوان از آن استفاده کرد؟ ناصر جهانتیغ نیز گفت: کودکان در هنگام توفان هفتهها اتفاق ميافتد که نمی توانند از داخل اتاق خارج شوند و مادران آنها هم از بابت این مشکل دچارافسردگی و ناراحتی روحی شدند. توفان حتی دید چشم هایمان را کم کرده است، نفس هایمان را گرفته است و هر روز آسمان برسرمان خاک ميریزد اما یک نفر هم به دادمان نمی رسد. وی اظهار داشت: تمام زندگی و حتی سفره هایمان را ماسه پر کرده است و بی تفاوتی مسئولان نشان ميدهد که براستی ما در میان این ماسهها از دید آنها پنهان ماندیم.
وضعیت هیرمند از حد بحران فراتر است
فرماندار هیرمند با بیان اینکه وزش توفان شن در شهرستان هیرمند بیشتر اوقات از حالت بحرانی فراتر رفته و باعث تعطیلی ادارات و مدارس سطح شهرستان میشود اظهار داشت: با توجه به خشکسالیهای چند سال اخیر شدت گرد و خاک و نیز وزش بادهای ۱۲۰روزه در شهرستان هیرمند بیشتر از سایر شهرستانهای سیستان است و تعداد زیادی از روستاهای این منطقه را در معرض جدی هجوم شنهای روان قرار داده است. سلطان علی دهمرده افزود: تنها براثر وزش توفان در طی هفته گذشته ۸۲ میلیارد ریال به بخش کشاورزی شهرستان هیرمند خسارت وارد شده است.
دهمرده گفت: محورهای مواصلاتی سیادک، نیاتک، پل اکبرآباد و بازارچه مرزی میلک به محل تجمع شنهای روان تبدیل شده است و در همین راستا گروههاي اداره راه و شهرسازی به صورت شبانهروزی برای بازگشایی این محورها مستقر هستند. متاسفانه وزش توفان شن در هیرمند باعث ایجاد مشکلات متعددی برای اهالی منطقه از جمله مدفون شدن منازل مسکونی به زیر شنهای روان، مسدود شدن محورهای مواصلاتی، خسارات به بخش کشاورزی و دامی، بیماریهای پوستی و تنفسی شده که برای کاهش اثرات توفانها نیازمند عزم ملی است.
دهمرده اظهار داشت: متاسفانه امکانات و ماشین آلات سنگین کافی برای جابجایی شنهاي روان موجود در اطراف خانههاي روستاییان شهرستان هیرمند وجود ندارد و در هنگام توفان همچون هفته گذشته این فرمانداری با کمبود ماشین آلات سنگین روبرو ميشود. فرماندارهیرمند افزود: با توجه به نزدیکی این شهرستان با کانون باد و شنهاي روان در کشور افغانستان هر ساله با شروع وزش بادهای ۱۲۰ روزه شاهد بروز خسارات در بخشهاي زیربنایی و کشاورزی منطقه هستیم. وی گفت: سطح تولید صیفی جات و محصولات جالیزی با توجه به خشکسالی و حرکت شنهاي روان در شهرستان هیرمند کاهش چشمگیری یافته است و افزایش شدت وزش باد و غلظت گرد و خاک مشکلات تنفسی بی شماری را برای مردم شهرستان هیرمند ایجاد کرده است.
مسئولان کشور اقدامی نمیکنند
فرماندار شهرستان زابل نیز با بیان اینکه توفان و گرد وغبار معضل جدایی ناپذیر از منطقه سیستان و مردم آن شده است گفت: مسوولان دست اندرکار کشوربرای بهبود این وضعیت هیچ گونه اقدامی نمی کنند این در حالیست که کوچک ترین مشکل آلودگی در مناطق دیگر کشور با جدیت از سوی نمایندگان مجلس، مقامات کشوری و محلی و رسانهها پیگیری ميشود. هوشنگ ناظری افزود: تداوم خشکسالی و توفانهاي گرد و غبار و ناسالم بودن هوای زابل، مردم این شهرستان را به کوچ کردن از این منطقه مجبور ميکند.
وی افزود: با ادامه این وضعیت و با کاهش تراکم جمعیتی در سیستان با توجه به مرزی بودن این شهرستان در اینده مشکلات امنیتی دامنگیر این منطقه خواهد شد. مسوولان مربوطه باید تمهیدات خاصی برای کاهش سطح آلودگی و غلظت ذرات معلق در هوای منطقه بیاندیشند تا مردم دلبستگی بیشتری به تداوم سکونت در شهرستان زابل داشته باشند. فرماندار زابل خاطر نشان کرد: مردم زابل با توجه به گرمای بالای ۵۰ درجه سانتیگراد هوا در این منطقه همچنین خواستار کاهش تعرفههاي آب و برق برای این شهرستان همانند مناطق جنوبی استان شد.
آلودگی هوا ۲۰ برابر حد استاندارد
مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان نیز گفت: در هنگام توفان و بیشتر اوقات سال متاسفانه افزایش شدت وزش باد میزان غلظت ذرات معلق در هوا را در منطقه سیستان به ۲۰ برابر حد استاندارد ميرساند. خسرو افسری با بیان اینکه تداوم توفان در شهرهای شمالی استان شامل زهک، زابل، هیرمند، نیمروز و هامون شدت آلودگی را به شدت افزایش ميدهد افزود: این پدیده موجب شده است تا وضعیت بحرانی بر این مناطق حاکم شود.
وی با بیان اینکه استاندارد جهانی ریزگردها در هر مترمکعب هوا ۱۵۰میکروگرم تعیین شده است اظهار داشت: بر اساس آمار و اندازه گیری کارشناسان محیط زیست غلظت ذرات معلق در هوای سیستان به خصوص در هیرمند به سه هزار و ۱۰۰ میکروگرم بر مترمکعب ميرسد. افزایش ذرات معلق در هوا را علاوه بر افزایش ایجاد برخی سموم موجب کاهش دید و اثرات نامطلوب بر تمامی اکوسیستم، کاهش و توقف رشد گیاهان و مشکلات تنفسی در انسان و حیوان ميشود.
افسری اظهار داشت: استمرار پدیده خشکسالی، حرکت شنهاي روان و خشک شدن دریاچه هامون از مهمترین علل افزایش ریزگردها در جنوب شرق ایران است. وی گفت: جریان سازی آب به سمت تالاب هامون، اجرای طرحهاي بیابانزدایی مانند نهال کاری، توسعه فضای سبز، احداث کمربند سبز در اطراف شهرها و مالچ پاشی نقش مهمی در کاهش اثرات تخریبی ریزگردها دارد.
افغانستان مهمترین عامل مرگ هامونتالاب بین المللی هامون با ۴۰۰ هزار هکتار وسعت سالها است که اسیر خشکسالی و نامهربانی کشور همسایه شده است و کم آبی از سال ۷۶ دامن آن را گرفته است. تالاب هامون که از بهترین زیستگاههاي پرندگان در آسیا است و در زمان حیات خود پذیرای دستههاي ۲۰۰ هزار تا ۶۰۰ هزار قطعه ای از پرندگان مختلف مهاجر بود امروزه بستر خشک آن به معضلی برای مردم منطقه تبدیل شده است و گفته ميشود سالانه ۶۰۰ میلیارد تومان خسارات ناشی از خشک شدن تالاب هامون دامنگیر مردم و دولت ميشود.
از حدود ۱۶ سال پیش تاکنون که با مسدود شدن آب رودخانه هیرمند خشکسالی بر منطقه حکمفرما شده توفان و گرد و غبار و سوز گرمای تابستان مردم استان سیستان و بلوچستان را با مشکلات فراوانی مواجه کرده است. بیماریهاي تنفسی و ریوی، بیکاری هزاران کشاورز، دامدار و صیاد و غیره گوشه ای از معضلات ناشی از توفان و خشکسالی در منطقه سیستان است.
کارشناسان امور آب و محیط زیست تنها راه نجات تالاب هامون و ساکنان شرق ایران به خصوص مناطق شمالی استان را عمل کردن دولت افغانستان به تعهدات خود مبنی بر رها سازی حق آبه ایران از هیرمند ميدانند. كارشناسان و برخی مسئولان بر این باورند كه اگر دولت افغانستان با جمهوری اسلامی ایران همكاری كند بسیاری از این مشكلات حل خواهد شد و نه تنها مردم سیستان و بلوچستان بلكه ساكنان استانهاي همجوار دو كشور همسایه افغانستان و پاكستان نیز از فقر و محرومیت خارج ميشوند زیرا بیش از ۹۰ درصد مایحتاج و نیازمندیهاي مردم این دو كشور بخصوص استانهاي همجوار از این منطقه تامین ميشود.
رویکرد سنتی در مدیریت خشکسالی
یک کارشناس بیابان زدایی در اداره منابع طبیعی نیز گفت: سیستان نمونهای از مناطق آسیب دیده از خشکسالی در ایران است که نشان میدهد رویکرد سنتی مدیریت خشکسالی در ایران مبتنی بر مدیریت بحران است. وی که نخواست نامش فاش شود افزود: اساس این نوع مدیریت بروز واکنش در مقابل خشکسالی حین و پس از وقوع خشکسالی است و تجربه نشان میدهد این نوع رویکرد بسیار غیرمؤثر و ناکارا است. در این روش طرح و برنامه خاصی وجود ندارد و مسئولان با خلاقیت و توان خود به مقابله با خسارات خشکسالی پرداخته و سعی در جبران خسارت مینمایند اما بهدلیل عدمآمادگی از قبل، برنامهریزی دقیقی صورت نمیگیرد.
وی ادامه داد: با توجه به ایجاد خسارت، توان برخورد با مسئله بهصورت کامل وجود ندارد و در نتیجه پس از مدتی که در جهت جبران خسارت طی میشود با اتمام منابع سرمایه، عملاً کاری در جهت مقابله انجام نخواهدشد. وی موازی کاری بسیاری از دستگاهها در این رابطه را یکی دیگر از مشکلات برخورد با این پدیده در مقابله و پیشگیری از خشکسالی در منطقه سیستان عنوان کرد و گفت: متاسفانه هر یک از دستگاههاي اجرایی و مرتبط حتی بدون داشتن دانش لازم هزینه هایی را در این رابطه انجام ميدهند که به هیچ وجه کارساز نیست.
وی اظهار داشت: بررسی تجارب جهانی نشان میدهد مدیریت ریسک خشکسالی یا همان مدیریت پیشگیرانه و با برنامه ریزی قبل از خشکسالی، در کاهش اثرات خشکسالی بسیار مؤثر میباشد. این کارشناس افزود: اتخاذ اقداماتی همچون آموزش همگانی، بیمه خشکسالی، تنوع کشت، کشت مقاوم، قیمتگذاری محصولات کشاورزی، اصلاح الگوی مصرف آب، مدیریت تقاضا، اصلاح منحنی فرمان سدها، ساخت و اصلاح سازههای آبی، بهکارگیری سامانههای پیشهشدار و پیشبینی زودهنگام جهت مدیریت ریسک خشکسالی میتواند نقش قابل توجهی را در کاهش آسیبپذیری ناشی از خشکسالیها ایفا نماید.
گزارش از: معصومه شهري