گروه سياسي: بالاخره پس از چهار روز بحث و بررسی پیرامون کابینه پیشنهادی مجلس نهم باز هم تاریخ ساز شد و در اقدامي با معنا سه وزير مرتبط با جوانان ايراني رای اعتماد نداد!
احمد حاجیمحمدخانی
مجلس نهم در حالی به سه وزیر علوم، آموزش و پرورش و ورزش رای اعتماد نداد که با فاصلهي حدودا یک ماهه ای که به بازگشایی مدارس و دانشگاهها باقی مانده بدون وزیر ماندن این وزارتخانهها را هیچ منصفی به صلاح مملکت نمی داند. این اقدام مجلس البته از جنبه دیگری هم جالب است و آن اینکه همین مجلس که به دولت سفارش جوانگرایی ميکرد حالا هر سه وزارت خانه مربوط به جوانان را بدون وزیر رها کرده است، وزيراني كه از قضا در مقايسه با برخي ديگر از وزيران رايآورده، سن كمتري هم داشتند! امري كه مشخص ميكند شعار جوانگرايي آقايان، فقط بلوفي توخالي بيش نبوده است!
البته این حق قانونی مجلس است که وزرایی را مصلحت نمی بیند رد کند ولی این اتفاق تا زمانی که در چهارچوب خواست ملت باشد ارزش دارد. همه میدانیم که اگر نگوییم بیشتر رای روحانی متعلق به جوانان بود حداقل اینکه روحانی بیشتر از بقیه کاندیداها رای جوانان را جذب کرد امری غیرقابل انکار است. از طرفی پر واضح است که همان جوانانی که آن حماسه سیاسی را آفریدند به همین سلایق روحانی رای دادند و به امنیتی شدن فضای دانشگاه و سیاست زده شدن دانشگاهها «نه» گفتند (که اگر غیر از این بود قطعا به نامزد دیگری رای میدادند) و حالا نمایندگان هم با این آرا «نه» بزرگی به منتخب ملت و وزیر پیشنهادیش گفتند.
حال باید پرسید علت این همه فاصله بین حرف و عمل نمایندگان چیست؟ چرا نمایندگانی که رئیسجمهور را به جوانگرایی توصیه و به خاطر تجربه گراییش مذمت میکردند حاضر نشدند اندکی به جوانان اعتماد کرده و با رای اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم اندکی فضا را برای جوانان و دانشجویان بازتر کنند؟ براستی چرا همان جوانانی که در طول انتخابات باید بار حماسهآفرینی را به دوش بکشند پس از انتخابات افرادی تعبیر کنیم که با بازتر شدن فضای دانشگاهها به سوی سکولاریسم و براندازی حرکت ميکنند؟ چرا باید اینقدر به دانشگاه و دانشجو بی اعتماد بود؟
البته در این بین حرکتهایی هم چه در داخل و چه در خارج از بهارستان رخ داد. نظیر مقالات و جوسازيهاي هدفدار بعضی سايتها و روزنامههاي اصولگرايان افراطي (خصوصا فارس، كيهان، تسنيم، رسالت و...) و پخش شبنامه و ارسال پیامک به نمایندگان در چند روز اخیر که اگر نگوییم منافی اخلاق است حداقل هیچ سنخیتی با اخلاقی که آقایان کبادهاش را ميکشند ندارد. خانه ملت که قبلا با حمایت از نامزدی که رای چندان زیادی بدست نیاورد موجب انتقاداتی نظیر مردمی نبودن شد گویا فرصت دیگری را هم برای یکسو نشان دادن خود با قاطبه ملت از دست داد ولی آیا واقعا مجلس از «منتخب ملت» انتظار دارد «انتخاب ملت» را رها کرده و وزیری معرفی کند که آش همان آش و کاسه همان کاسه 8 سال گذشته باشد؟ پس فریاد مردم در 24 خرداد برای اصلاح اوضاع چه میشود؟