علیرضا رئیسزاده *
شورایعالی فرهنگی طبق کدام معیار، مطالعات تحقیقی وبررسیهای میدانی مخالف جمع آوری مدارس تیز هوشان است؟ اگر تصمیم این شورا عملی شود جز ضربه زدن به آموزش کشور وخدمت به منافع مافیای کنکور چه سودی عاید کشور میکند؟ بلاخره متولی آمر آموزش و پرورش در این کشور کیست؟
شورای عالی فرهنگی اگر واقعا میخواهد به کشور خدمت کند و قدرتی فراتر از بزرگترین وزارتخانه کشور دارد، ساز و برگی را مهیا کند تا جلوی سیل مهاجرت و فرار نخبگان را بگیرد وبه دنبال فرصتسازی برای ماندن آنان باشد. شوربختانه تصمیم این شورا دقیقا در راستای منافع مافیای کنکور و ضربه زدن به آموزش کشور، دانش آموزان و خانوادههای انان است و صادقانه باید گفت نوعی عقیمسازی تصمیمات و وظایف وزارت آموزش و پرورش کشور است. جالبتر اینکه این تصمیم بر خلاف اهداف و حتی متن همان کتابی است که این شوراترجمه، چاپ و منتشر کرده است لطفا یک بار دیگر به همان کتاب سه جلدی"نظام آموزشی کشورهای جهان" * نگاهی بیاندازید.
نگارنده چند سال پیش کارمند و کارشناس در دبیر خانه شورای عالی فرهنگی بودم و حتی کارشناسان و کارمندانش را به اسم میشناسم ویکی از مترجمین کتاب سه جلدی ذکر شده بودم از قضا هم اکنون هم در مدارس تیز هوشان به تدریس مشغولم. ضمن احترام، بی تعارف و صادقانه باید گفت ساختمان شورای عالی انقلاب فرهنگی ازحیث تعداد کارشناس و پرسنل و حجم کار و... درمقایسه با وزارت آموزش به هیچ وجه قابل قیاس نیست و در حد یکی از هزاران ساختمان این وزارت خانه در سراسر کشور است. (لابد شورا هم بر پایه استدلال و مستندات همین کارشناسان و کارمندان و دیگر عواملش در این ساختمان نتیجه و تصمیم گیری میکند.) . این بدعت خطرناک، آموزش کشور را با چالشهای بزرگتری مواجه میکند و باید به بسیاری از پرسشها پاسخ داده شود...
مردم ایران در یک فرایند بسیار بزرگ به نام انتخابات شرکت میکنند و نظرشان را برای اداره امور کشور از طریق صندوقهای رای اعلام میکنند و وزیر آموزش و پرورش هم ماحصل انتخاب مردم ایران است و از طرف آنان ماموریت یافته به همراه مجموعه کادرمیلیونی خود" امر" آموزش و پروش فرزندان این سرزمین را بر عهده بگیرد و سر و سامان دهد. این بدان معناست که متولی آموزش و پرورش کشور، این وزارت خانه است و بس! مگر آنکه سازمان و یا نهادی شان و جایگاه فرا قانونی برای خود قایل باشد. پس هرارگان، وزارتخانه، نهاد وسازمان و... که بخواهد اقدامی در امر آموزش به عمل آورد باید با نظر کارشناسان و برنامهی این وزارت هماهنگ و همراستا باشد و گرنه ناهماهنگی و ناکار آمدی، بی اعتمادی، عدم پذیرش و مقبولیت، نداشتن ضمانت اجرایی وبسیاری دیگر ازآسیبها را متوجه موضوع آموزش و پرورش کشور میکند.
بحث حذف تیز هوشان موضوع جدیدی نیست، متولی آموزش و پروش این کشورپس از سالها مطالعه، بحث و بررسی بسار و بعد از در نظر گرفتن تمامی جوانب به این نتیجه رسید که در گام نخست دوره اول تیز هوشان را حذف کند وبا توجه به تجربه و مطالعه در کشورهای دیگر میبینیم به هزار و یک دلیل سالهاست که چنین مدارسی درآمریکا و اروپا حذف شدند. ناکارآمدی، لطمات، صدمات، هزینهها و نارسایی این گونه مدارس بر همه مبرهن و هویدا گشته. بی شک هیچ خرمندی مخالف نخبه پروری نیست اما قطعا روش فعلی از بدترین نوع آن است و هر چه سریعتر باید جلوی آن گرفته شود. اما این که این شورا بر خلاف وزارت آموزش و پرورش به یک باره تصمیم به چنین کاری میگیرد جای بسی شگفتی دارد! این شورا بایستی مستندات و دلایل خود را بصورتی شفاف در اختیار رسانهها و مردم بگذارد چرا یک موضوعی مهم و ملی در امر آموزش است.
بایستی اسامی و جایگاه کارشناسان و دیگر عوامل خود را همراه با مدارک و کارهای علمی و پژوهشی در حوزه آموزش و پرورش را منتشر کند تا همه متوجه شوند بر اساس کدام دلایل نظرات آنها منجر به چنین تصمیمی شده است شاید هم حق با آنها باشد! و حالا که این چند کارشناس انقدر توانایی دارند و در مسایل آموزشی متبحر هستند که تصمیمشان مهمتر از یک وزارت میلیونی است چرا آنها را به وزارت" آ و پ" گسیل نمیکنند تا آموزش و پرورش کشور را متحول کنند؟ اگر این شورا واقعا چنان کارشناسان زبدهای دارد بهتر نیست بقیه کارهای آموزش و پرورش را هم خود انجام دهند؟ سوال دیگری این است از کجا معلوم است که خدای ناکرده شورای عالی انقلاب فرهنگی فردا روزی، دیگر مصوبات آموزش و پروش را بایکوت و ملغی نکند؟ ایا این نوعی ناهماهنگی، سر در گمی و دوگانگی در امر آموزش کشور، نادیده گرفتن رای مردم وحتی بی اعتمادی مردم به وزارت بزرگ آموزش و پرورش نیست؟
آیا انگیزهای دیگری برای کارشناسان و وزیر آموزش و پرورش باقی میماند؟ در باب"آموزش و پرورش" کشور این آموزش و پروش و وزیر منتخب آن است که باید در برابر مردم پاسخگو باشد نه سازمان، شورا و نهاد دیگری پس اجازه دهید این وزارت متناسب با مسولیت، و پاسخگویی، اختیار داشته باشد و تصمیم گیری کند و یا حداقل هماهنگ با این وزارت خانه تصمیمات گرفته شود هم اکنون یک سر درگمی برای دانش آموزان و خانوادههای آنان بوجود آمده است انها از خود میپرسند آیا اینگونه مدارس حذف خواهند شد و یا به کارشان ادامه خواهند داد؟ "شعاف" تا چه حد نظر معلمان کارشناسان "آ و پ" را که هر روزه با این موضوع سر و کار دارند پرسیده است؟ چقدر نظر والدین و... را گرفته؟ ارتباط کاری کارشناسان این شورا با مدارس تیز هوشان و دانش آموزان این مدارس و والدین انها از چه مجرایی صورت میگیرد که میتوانندموضوع را بهتر تجزیه و تحلیل کنند و به نتایجی بهتر و مطمئنتر از خود آموزش و پروش برسند؟ ما که هر روز در میان این مدارس هستیم و لحظه با لحظه با این دانش آموزان و والدین و موضوعات پیرامونی سر و کار داریم یعنی کمتر متوجه موضوع هستیم؟ اساس و پایه کار و تحقیقات و منابع انها از کجاست و چیست؟!
ماهها قبل ازاعلام لغو برگزار امتحانات تیز هوشان از سوی وازت آموزش و پروش مثل بسیاری از کارشناسان حوزه آموزش و پرورش ومعلمان و دلسوزان این مملکت که خواهان برچیده شدن مدارس تیز هوشان بودند و هستند مطلب مفصلی نوشتم همراه با دلایل متقن و بسیار اصرار بر "جمع آوری مدارس تیز هوشان " کردم که اتفاقا با استقبال خوبی هم روبرو شد و از قضا حتی در این مقاله یکی از دلایل و مستنداتمترجمه کتاب سه جلدیی بود که این شورا عرضه کرد. (این مقاله 25مهر ماه 96 در سایت بهارنیوز منتشر شد.
(اینجا را كلیك كنید)
باید گفت اتفاقا یکی از بهترین تصمیمات سالهای اخیر آموزش و پرورش همین تصمیم برچیدن مدارس تیز هوشان بوده در همین مدت کم که لغو امتحان تیز هوشان اعلام شده بود با استقبال بسیاری از کارشناسان و مردم رو به رو شد آرامش به خانواده بازگشت، بسیاری از تنشها در دانش آموزان و خانوادهی انان و احساس تبعیضاتها از بین رفت بازار کلاسهای کنکور کذایی برچیده شده و مافیایی آموزشی که متاسفانه در این چند سال اخیر وزارت را اسیر و چه بسا قسمتی از ان را شریک خود کرده بود از تصمیم وزارت ضربه سختی خورد و روشن است که برای حفظ منافعش به هر دری میزند مافیایی که جز ضربه زدن به نظام آموزشی کشور، وارد کردن استرس و تشویش به دانش آموزان و نفرت پراکنی به واسطه تبعیض و... بلعیدن پول والدین و به ریزی جامعه اماری مدارس کارکرد مثبتی برای آموزش کشور نداشته است.
اما موضوع دیگری که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بدان پاسخ دهد... ما فرض را بر آن میگذاریم که شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیمی را گرفت و "آ و پ "هم اطاعت میکند این مدارس هم با تمام نیرو ادامه مییابند واین نخبگان دانش اموزی راهی دانشگاهها میشوند اما نتیجه اش چه میشود؟ نه واقعا تصمیم گیرندگان این شورا تا حالا از خود چنین سوالی را پرسیدند؟ چرا این شورای از خود نمیپرسداغلب نفرات برتر کنکور کشور که تقریبا همه از بچههای همین مدارس سمپاد هستند الان کجا هستند؟
باید از "شعاف" پرسید چرا کسی متولی جلوگیری از فرارمغزها نیست؟ چرا خود این شورا به دنبال بسترسازی برای ماندن این بچهها نیست؟ ! "شعاف" برای این کار چه اقدامات مثمر ثمری انجام داده است؟ اگراقدامی هم کرده چرا تا کنون نتیجهای دربرنداشت؟ وباید پرسید چرا وزارت آ و پ زیر با زیرمسئولیت و هزینههای گزاف و کمرشکن چنین مدارسی باید برود در حالیکه هیچ سودی برای کشور ندارد؟ اتفاقا با این تصمیم ناصواب در وحله اول انکه زیر سوال میرود خود شورای عالی انقلاب فرهنگی است که نتوانسته است بستری مناسب را برای ماندن نخبگان ایجاد کند و به باور نگارنده وظیفه اصلی این شورا همین است که تا کنون درنیل به این هدف بسیار ناموفق بوده است.
حال که هیچ نهادی و یا سازمانی و یا ارادهای وجود ندارد تا نخبگان را در درون کشور نگه دارد و شورای انقلاب فرهنگی و دیگر نهادهای مدعی تا کنون هم در این زمینه اقدام ملموسی انجام نداده وزارت آموزش و پرورش باید اگر و فقط به همین یک دلیل باشد (مافیای کنکور، تشویش دانش آموزان وتحمیل هزینههای باور ناکردنی به خانوادهها و احساس تبعیض و بر هم زدن جامعه آماری مدارس همه و همه به کنار) این مدارس را کلا جمع آوری کند و از تاسیس و راهاندازی اینگونه مدارس جدا خودداری کند تا هر کس که به خارج از کشور میرود حداقل این چنین هزینه آموزشی کشور را نبلعد و داغی بر دل دوستداران این کهن مرز و بوم نگذارد.
*- نظام آموزش کشورهای جهان (سه جلد) –ترجمه، تحقیق و تدوین بابک نگاهداری، کامیز پارتازیان، مترجمین همکار علیرضا رییس زاده و... ] دیگران [... . تهران: شریف، 1384
* مدرس در دانشگاه و مدارس سمپاد خوزستان