محمد توکلی
ماجرا از روزهای پایانی مبارزات انتخاباتی۹۶ آغاز شد. هنگامی که حسن روحانی تصمیم گرفت برای عقب نماندن از رقبایش وجهی دیگر از خود را نشان دهد و با صراحت لهجه کمنظیری وارد میدان شد. همزمان با افزایش محبوبیتش در آن روزها و بالا رفتن درصد آراء او شاهد افزایش انتظارات از دولت دوازدهم بودیم. انتظاراتی که تحقق بخش بزرگی از آنها نه در توان شخصی همچون روحانی بود و نه در چارچوب اختیارات رییسجمهور در ساختار نظام سیاسی مستقر. همانطور که قابل حدس بود آقای رییسجمهور ترجیح داد پس از انتخاب تغییر رویکرد دهد و اندک اندک از وعدههای انتخاباتی فاصله گرفت. همزمان با این رفتار رییس دولت اعتدال به طور طبیعی آنان که به او دل بسته بودند امیدشان، ناامید شد و «پشیمان» شدند.
پشیمانها و دیگر ناراضیان از دولت روحانی در اعتراضات دی ماه مطالبات خود را که تا پیش از این در فضای مجازی و بعضی رسانهها مطرح میکردند به کف خیابان منتقل کردند تا صدای اعتراضشان بیشتر و بهتر به گوش تصمیمگیران در دولت و سایر ارکان قدرت برسد. همزمان با افزایش شکاف میان دولت و حامیانش شاهد آن بودیم که تلاطم شدیدی در بازار ارز به وقوع پیوست و دولت نیز نتوانست تدبیر قابل توجهی برای عبور از بحران ارزی تدارک ببیند.
نابسمانی در بازار ارز تاثیر منفی خود را بر روی معیشت مردم گذاشت و صدای اعتراضات اقتصادی مردم در هر کوی و برزن شنیده شد. در کنار آن شکاف سیاسی و این بحران اقتصادی موضوع سومی هم وجود دارد و آن نزدیک شدن به انتخابات مجلس است. نمایندگان با کنار هم قرار دادن این سه موضوع در هفتههای اخیر بیشتر از حد طبیعی و همیشگیشان فعال شدهاند. از استیضاح وزیر کار و اقتصاد تا طرح سوال از رییسجمهور، از اعلام وصول استیضاح وزیر آموزشوپرورش و وزیر کشور تا جمع کردن امضا برای استیضاح وزرای راهوشهرسازی، کشاورزی، صمت و. . .
استیضاحگران وزرای دولت مدعی هستند که تمامی این استیضاحها به دلیل توجه به اعتراضات و مطالبات مردم است و هیچ نیت سوئی برای اخلال در عملکرد دولت در کار نیست. آنان تاکید دارند که علت استیضاحهای سریالی آن است که شخص رییسجمهور تمایلی به تغییر کابینه نشان نداده است و این اقدام مجلس پاسخ مثبت به انتقادات از عملکرد دولت است. آیا واقعیت هم به همین سادگی است و آنچه در این روزها از سوی نمایندگان مجلس میبینیم از روی خیرخواهی است؟!
دنیای سیاست تلختر از آن است که بتوان چنین ادعاهایی را از چنان نمایندگانی پذیرفت. واقعیت مطلب آن است که کسر قابل توجهی از نمایندگان مجلس به خوبی متوجه بی رغبتی جامعه به شرکت در انتخابات مجلس و یا حداقل انتخاب مجدد آنان شدهاند و از سوی دیگر فضای ضد دولتی که در این روزها در بخشهایی از جامعه وجود دارد فرصتی را در اختیار این گروه از نمایندگان قرار داده است که با موجسواری خود را حامی مردم معرفی کنند.
موضوع استیضاحهای سریالی و طرح سوال از رییسجمهور را میباید از این زاویه مورد بررسی قرار داد. قطعاً در بین نمایندگان سوال کننده و استیضاحگر افرادی هم هستند که به واقع دغدغه مردم دارند اما با اندکی شناخت از مدل تصمیمگیری در مجلس میتوان به این نتیجه رسید که دلواپسیها از عملکرد وزرای دولت بیشتر از آنکه از روی خیرخواهی و درد مردم باشد به هدف اثرگذاری بر انتخابات۹۸ است