در سال ۲۰۰۸ میلادی مارسل رایش رانیتسکی میهمان یک برنامه تلویزیونی با میلیونها تماشاگر بود که در آن برندگان جایزه سالانه تلویزیون آلمان معرفی میشدند. منتقد ادبی ۸۸ ساله وقتی نامش را به عنوان یکی از برندگان اعلام کردند پشت میکروفون قرار گرفت و در برابر چشمان بهتزده تماشاچیان و مجریان، ضمن اعتراض به از دست رفتن کیفیت برنامههای تلویزیونی از پذیرش جایزهی خود امتناع کرد. شنا کردن بر خلاف مسیر آب و بیان صریح و قاطع نظرات انتقادی از ویژگیهایی است که نویسندگان و روشنفکران آلمان، همچنان که خوانندگان ادبیات، از نخستین سالهای فعالیت رایش رانیتسکی با آن آشنا شدند.
نقد ادبی به عنوان برنامه پربیننده تلویزیونی
رایش رانیتسکی در حالی جایزه تلویزیون را رد کرد که بیست سال پیش از آن با مدیریت و اجرای برنامهی "کوارتت ادبی" در کانال دوم تلویزیون آلمان به شهرتی عظیم رسیده بود و نقد جدی ادبیات را به برنامهای پربیننده تبدیل کرده بود. مارسل رایش رانیتسکی از تبار یهودیان لهستان بود و پیش از آغاز جنگ دوم جهانی با مهاجرت به آلمان در برلین درس میخواند. با شروع جنگ او نیز مانند بسیاری دیگر از شهروندان یهودیتبار لهستان مجبور به ترک برلین شد و مدتی را در گتوهای ورشو گذراند.
رایش رانیتسكی بعد از جنگ چند سالی در لهستان ماند و از همان زمان مشغول ترجمه، نقد و انتشار ادبیات آلمانی زبان شد. به همت و انتخاب او مجموعههای بسیاری از ادبیات آلمان با مقدمه و موخرههای تحلیلی و تفسیری به چاپ رسیده است. منتقد لهسانیتبار آن دوران، اواخر دههی پنجاه به آلمان مهاجرت کرد و کار خود را به عنوان منتقد ادبی در همکاری با شماری از نشریههای معتبر آلمان ادامه داد.
"پاپ ادبیات"، سختگیر و منصف
شهرت و گمنامی نویسندگان هیچگاه مانع یا مشوق رایش رانیتسکی برای نقد یا تحسین یک اثر ادبی نبود. قضاوتهای او، که اغلب بسیار قاطعانه بیان میشد، گاه از سوی دیگر منتقدان عوامانه و سادهانگارانه تلقی شده است. با این همه یکجانبه نبودن داوریهای ادبی این منتقد رفته رفته عده بیشتری از مخاطبان را به سوی نظراتش جلب میکرد. شماری از آثار مشهورترین نویسندگان معاصر آلمانیزبان، از جمله پتر هندکه، مارتین والزر، هانریش بل و گونتر گراس با انتقادهای نابودکنندهی رایش رانیتسکی روبرو شدهاند که گاهی اثر بعدی همین نویسندگان را با شوری جنونآمیز تحسین میکرد. این خصیصه تنشهای زیادی میان نویسنده و منتقد به وجود آورد، اما چیزی از محبوبیت و اثرگذاری او در میان مخاطبان کم نکرد.
تاریخ معاصر ادبیات آلمانیزبان آثاری را که به کمک یک جملهی تحسین آمیز رایش رانیتسکی در ردیف پرفروشهای بازار کتاب قرار گرفتهاند کم تجربه نکرده است. "پاپ ادبیات" لقبی است که احتمالا اندکی اقتدارگرایانه به نظر میرسد، اما به هر حال بیانگر جایگاه فردی است که بیش از نیم قرن در رواج ادبیات جدی در میان خوانندگان نقشی منحصر به فرد داشته است.
رانیتسکی در اتاق نشیمن خود در برابر تصویری کاغذدیواری در کنار همسرش
"زندگی من"، اثری فراتر از زندگینامه
اوج شهرت گستردهی مارسل رایش رانیتسکی در جامعه آلمانیزبان با برنامه تلویزیونی "کوارتت ادبی" از مرز کتابخوانهای حرفهای در گذشت، و به عبارت دیگر شمار زیادی از بینندگان حرفهای تلویزیون را به ادبیات مکتوب نزدیکتر کرد. سال ۱۹۹۹، چند سال پس از تعطیل شدن این برنامه، انتشار کتاب خاطرات منتقد بزرگ ادبیات زیر عنوان "زندگی من" و فیلمی که بر اساس آن ساخته شد، بار دیگر نقد جدی ادبی را به میان انبوهی از شهروندان بازگرداند.
بخشهایی از "زندگی من" بسیار تلخ، اما کل کتاب اثری جذاب، شورانگیز و خواندنی است. اهمیت این كتاب لااقل از دو جنبه بسیار است: رایش رانیتسكی نوجوانی و جوانی خود را در دوران شكلگیری و به قدرت رسیدن فاشیسم سپری كرده و نه تنها ناظر روی كار آمدن نازیها بلكه قربانی و شاهد فجایع و مصائبی است كه بر او و بسیاری دیگر رفته است. به این دلیل خاطرات او حاوی گوشههایی از تاریخ معاصر اروپا و شكلگیری و پیآمدهای حكومتی است كه نكبتش از مرزهای اروپا بسیار فراتر رفت. از سوی دیگر رایش رانیتسكی در همهی جریانهای ادبی پس از جنگ در آلمان فعال بوده و یكی از محورهای حیات فرهنگی در آلمان پس از جنگ محسوب میشود. از این رهگذر خاطرات او در حقیقت بخش قابل توجهی از تاریخ و تاریخ ادبیات معاصر آلمان را در بر دارد.
رایش رانیتسکی در کنار آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان
زندگینامهای در یک میلیون و ۲۰۰ هزار نسخه
رایش رانیتسكی مانند هر منتقد دیگری، به ویژه در میان اهل قلم، مخالف، معترض و حتا معارض كم ندارد. این امر، گذشته از طبیعت كار نقد و داروی، بیتردید به شیوهی برخورد او كه گاه كوبنده و ویرانگر و تند است نیز مربوط میشود. با این همه توفیق عظیم "زندگی من" در میان خوانندگان، میتواند گواه دیگری بر محبوبیت و نفوذ "پاپ ادبیات" در دنیای آلمانیزبان تلقی شود. "زندگی من" كه در ماه اوت ۱۹۹۹ منتشر شد تنها در فاصلهی سه ماه به چاپ دهم رسید و تا آخر سال ۲۰۰۰ در صدر جدول كتابهای پرفروش مجلهی اشپیگل قرار داشت. از این کتاب تاکنون بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار نسخه به فروش رفته، و فروش چند ده هزار نسخه از آن در روزهای آینده تقریبا حتمی است.
مارسل رایش رانیتسکی دوم ژوئن ۱۹۲۰ در لهستان به دنیا آمد و ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۳ به عنوان شهروند آلمان در فرانکفورت درگذشت. همسر او که در گتوی ورشو با هم آشنا شده بودند، آوریل ۲۰۱۱ در سن ۹۱ سالگی از دنیا رفت. پاپ ادبیات آلمان حدود شش ماه پیش از مرگش برای نخستین بار خبر ابتلای خود به سرطان را به اطلاع افکار عمومی رسانده بود. خبرگزاری آلمان چهارم مارس گزارش داد که او از مدتی پیش از بیماری خود باخبر بوده است.
مخصوصا که اکثر این بزرگان در سالهای اخیر به دیار باقی شتافته اند. کسانی چون روانشادان جلیل شهناز ژاله علو نیکو خردمند و بسیاری دیگر (131252)