گروه جامعه: تأثیر روانی بیماری کرونا و زندگی در قرنطینه چیست؟ و چطور میشود با آن مقابله کرد؟ برای کاهش مشکلات روحی ناشی از این وضعیت، در حال حاضر و طی هفتههای آینده چه راهکارهایی باید درنظر گرفته شود؟ و هنگامی که زندگی عادی از سر گرفته شود، چه تغییراتی رخ خواهد داد؟ به گزارش بی بی سی، دیوید آرونوویچ، روزنامهنگار به ۱۲ نکته در این مورد اشاره میکند.
۱- اضطراب و نگرانی طبیعی است
دکتر جورج هو روانشناس بالینی بیمارستان پودونگ یونایتد شانگهای میگوید: " هنگام رویارویی با چنین بحرانهایی ترس و اضطراب پدیدهای بسیار رایج ومعمول است." این ترس و نگرانی هنگامی که بیماری، جان ما را تهدید میکند ویا زمانی که احتمال ناقل بودن نزدیکان وعزیزانمان میرود، میتواند تاثیرات منفی فزایندهای بر زندگی ما بگذارد. هو میافزاید: پدیده دیگری به نام واکنش استرس حاد وجود دارد که به نوعِ واکنش افراد در مراحل اولیه پس از تجربه آسیب زا باز میگردد.
۲- ممکن است میزان تحمل ما در برابر سختیها کاهش یابد
اگردر کنار خانواده یا نزدیکان خود احساس میکنید کم طاقت شده اید ، یک دلیل ساده برای این امر وجود دارد. دکترهو توضیح میدهد که میزان بردباری و تحمل ما در برابر ناملایمات، درواقع بستگی زیادی به توانایی های عمومی ما در غلبه بر دشواری های زندگی مان دارد. اگر تمامی توان تحمل و شکیبایی خود راصرف یک مورد یعنی قرنطینه شدن کنیم، بدیهی است که میزان کمتری ازآن برای دیگر امورزندگی از جمله مدیریت خانواده، مدیریت کار، مدیریت روابط اجتماعی یا مدیریت امور مالی باقی میماند. در چنین وضعیتی متوجه میشویم که مشکلات جدیدی را تجربه میکنیم که پیشتر برایمان وجود نداشت. مشکلاتی که ناشی از کاهش توان تحمل، مدارا و بردباری در ماست.
۳ - برای برخی، قرنطینه "بی نهایت دشوار و طاقت فرسا" بوده
برپایه یک نظرسنجی که کالج سلطنتی لندن با همکاری شرکت ایپسوس موری با موضوع بررسی چگونگی مقابله با قرنطینه انجام داد، ۱۵ درصد مردم قرنطینه را بی نهایت دشوار توصیف کردند. ۱۴ درصد دیگر گفتند که احتمال میدهند تا چند هفته آینده فشار آن بیشتر و سختتر شود و ۶ درصد هم گفتند که درزمان قرنطینه ازخدمات مشاوره تلفنی بهره گرفتهاند .
۴ - سالخوردگان آسانتر ازجوانان با قرنطینه کنار آمدهاند
پروفسور بابی دافی از کینگز کالج میگوید: نکته برجسته این است که این موضوع با تفاوت میان نسل ها نیزارتباط دارد. چرا که تحمل قرنطینه برای جوانترها دشوارتر از سالخورده هاست . یک چهارم ازکسانی که در نظرسنجی شرکت کردند میگویند که جدا از مدت زمان طولانی، قرنطینه چندان هم دشوارنیست. بابی دافی معتقد است بیشتر افراد این گروه را مسن ترها تشکیل میدهند. در انتهای دیگراین طیف، از هر ده نوجوان و بزرگسال چهار نفر میگویند که تحمل این پدیده برایشان بسیار دشوار است و امیدوارند که طی دوره کوتاهی به پایان برسد. دراین نظرسنجی افراد خوداشتغال و کسانی که محدودیت های مالی دارند نیزشرکت کرده اند. کسانی که احتمالا به دلیل کم شدن امکان کار، درآمدشان نسبت به کارمندان رسمی کمتر شده است.
۵ - ازهر ده نفر، هفت نفر طرفدار قرنطینهاند
ازدیگر یافته های نظرسنجی یادشده این بود که از هر ده نفر، ۹ نفر پشتیبان اقدامات قرنطینهای بودند و ۷ نفر از هر ۱۰ نفر نیز ازاعمال محدودیتهای شدید حمایت کردند.
۶ - کودکان آسیب پذیر بیشتر در معرض خطر هستند
به نظر هلن وسترمن متخصص حمایت از کودکان، خانه برای برخی از کودکان محیط امنی نیست و با تعطیلی مدارس این افراد در معرض مخاطرات تازهای قرار میگیرند. "کودکان با ما از تجربه اضطراب و افسردگی سخن میگویند و این در حالی ست که دراین مدت تماس ها در مورد سوء استفادههای خانگی از کودکان افزایش یافته است". قرنطینه مشکلات کودکان آسیب پذیر را روز به روز تشدید میکند. خط تلفنی تماس با کودکان یکی از موارد حمایتی از این کودکان در معرض خطر است تا این ایام را سپری کنند.
۷ - سیاست چماق و هویج؟
استفان ریشر استاد روانشناسی و علوم اعصاب در دانشگاه سنت اندروز در هنگام شیوع ویروس کرونا به دولت بریتانیا مشاوره میداد.
او میگوید: "رویکرد دولت نباید این باشد که زنجیر بزرگی به پای مردم ببندد، بلکه باید در مورد محدودیتهای عملی مردم اندیشه کرده و به آن ها در برآورده کردن نیازهایشان کمک کند." مثلا در مدیریت پارکها به جای سرزنش کردن مردم به دلیل رعایت نکردن فاصله اجتماعی، باید فضاهای سبز بیشتر و بزرگتری را در اختیار عموم قرار داد. فضاهایی مانند زمین های گلف یا زمین های بازی. این روانشناس میافزاید: " به گمان من برای مقابله با این بحران به روش های خلاقانه تری نیاز داریم."
۸ - ارتباط، ارتباط و ارتباط
پروفسور ریشر میگوید: " انزوا برای شما بد است." در حقیقت تخمین زده میشود که پیامدهای جسمی انزوا و گوشه گیری تقریباً برابر با کشیدن ۱۵ سیگار در روز است. بنابراین، پرسش اصلی این است که چگونه میتوان بدون غرق شدن در انزوای اجتماعی، به شکل فیزیکی از افراد فاصله گرفت؟ روش های خلاقانهای برای برقراری ارتباط ابداع شده است. ازتماس های آنلاین گرفته تا کنفرانسهای مجازی ومانند آن. اما همه مردم به فناوری و امکانات لازم برای اتصال آنلاین دسترسی ندارند. پس دولتها چگونه ازاین افراد حمایت خواهند کرد؟
ریشر میگوید "این ایده خوبی است که مثلا دولت به گونهای با شرکتهای مخابراتی تعامل کند که در دوران قرنطینه از قطع شدن اینترنت و تلفن کسانی که بدهی دارند جلوگیری شود."
۹ - هنگامی که زندگی عادی از سر گرفته شود، به حمایتهای عاطفی و روانی بیشتری نیاز خواهیم داشت
پروفسور نیل گرینبرگ مشاور روانپزشکی حرفهای است. او میگوید: "بی گمان نیاز به افزایش حمایت از سلامت روان مردم وجود خواهد داشت" به ویژه افراد آسیب پذیری که پیشتر نیز از مشکلات روحی و روانی رنج میبرده اند، کسانی که به طور جدی بیمار بوده اند و بهبود یافته اند. همچنین کارگران و کارمندان بخش های کلیدی وحیاتی که وظایفی چالش برانگیز ودشوار بر عهده داشتهاند. هر چه جلو میرویم نیاز این افراد به حمایت بیشتر میشود.
۱۰ - دیگر نمیتوان مثل سابق به شغل و امور روزمره پرداخت
پروفسور گرینبرگ میگوید: "هنگامی که ما به حوادث آسیب زا مینگریم ، درمی یابیم که حمایت هایی که آسیب دیدگان به آن نیازمندند، از میزان، شدت و بزرگی حادثه مهم تر است و در اولویت قرار دارد. این روانپزشک میگوید: " نباید طوری رفتار کنیم که انگارهیچ اتفاقی نیفتاده و همه چیزمانند گذشته است".
۱۱ - با پایان دوران قرنطینه ممکن است شادی و نشاط اولیه به افسردگی منجر شود
معلوم نیست که با برچیده شدن قرنطینه بتوانیم همچون گذشته مرتب به رستوران های محبوب مان سر بزنیم یا با دوستان وخویشاوندان دیدار کنیم. دکتر هو میگوید: "در آغاز حس سرخوشی و شادی خواهیم داشت اما این احساس میتواند به سرعت به نوعی سرخوردگی و اندوه بیانجامد." باید بپذیریم که جهان دیگر مانند دوران پیش از همه گیری نخواهد بود. این روانشناس میگوید: " زندگی در جنبه های گوناگونش عمیقاً تغییر خواهد کرد و بامقداری اندوه و غم آمیخته خواهد شد".
۱۲ - بسیاری ازما نیرومندتر از این بحران گذرخواهیم کرد
مردمان همواره در شرایط دشوار و چالش برانگیز کارهای قابل توجهی انجام میدهند. اگرچه بیشتر مردم با مشکلات مقابله میکنند اما به سادگی میتوان تصور کرد که چه مشکلات روانی و عاطفی درانتظارشان خواهد بود. پروفسور گرینبرگ میگوید: " نظریه ای وجود دارد که از آن با عنوان بالندگی پس ازآسیب یاد میشود"؛ بسیاری از کارکنان خط مقدم رویارویی با کرونا کارهای شگفت انگیز و خارق العاده انجام داده و توانایی هایی از خود بروز داده اند که پیش تر درخود نمی دیدند. با انجام این کارها حس رضایت آنان از خودشان بالا میرود و بسیاری از آنها با احساس قدرت بیشتری از این بحران سر بر میآورند و خود را نیرومند تراز آنچه بودند مییابند.