گروه سياسي- رسانهها: حاشیه ساز شدن مداحان کشور حدودا به نیمه دوم سالهاي پس از انقلاب بر ميگردد؛ دورانی که حاج منصور ارضی در مسجد ارک تهران روسای دولت اصلاحات و سازندگی و دیگر اصلاح طلبان را کانون حملات خود قرار میداد. اظهار نظرهایی که از انتقاد فراتر بود و به تعبیری ناسزا و الفاظی رکیک بود و بیشتر از آنکه برنامههای ارضی از نظر مذهبی و دینی جذاب باشد مورد توجه نیروهای تندروی مخالف دولت اصلاحات قرار میگرفت و برای آنها جنبه سیاسی و میتینگ سیاسی پیدا کرده بود.
به گزارش انصافنيوز؛ آن روزها که اصلاحطلبان حتی رییس دولت در برابر این هجمهها و فحاشیها دستشان به جایی نمیرسید همهي آن شرایط را تحمل کرده و سکوت کردند. اما در دولت محمود احمدینژاد مداحان و به ویژه منصور ارضی و حدادیان که روزی مبلغان محمود احمدینژاد در محلات جنوبی تهران بودند و به واسطهي تبلیغاتشان جوانان هیاتی این محلات را برای تبلیغ احمدینژاد بسیج میکردند، پس از گذشت چند سال از دولت احمدینژاد با یکدیگر سر ناسازگاری برداشتند و این دو مداح به منتقدانی تندرو تبدیل شد و در سخنرانیها عملا تندترین الفاظ را به رییس دولت و اسفندیار رحیم مشایی نسبت میدادند؛ الفاظی که اگر بر قلم روزنامه نگاری اصلاحطلب میآمد حداقل با پایان فعالیت حرفهای او همراه بود.
در پی سخنرانی منصور ارضی و سعید حدادیان دربارهي رییس دولت و رییس دفتر وی در ماه رمضان 1391، و با انتشار فایل صوتی سخنرانی، معاونت حقوقی دولت وقت و وکیل شخصی مشایی از این دو فرد شکایت کردند. موضوع شکایت آنها به شکایت از ارضی بر اساس اتهام توهین و افترا و تحریک به قتل رییس دفتر احمدی نژاد و شکایت از حدادیان بر اساس مادهي 608 همین قانون و به اتهام توهین به مقامات دولتی صورت گرفت.
با شکایت این دو مقام دولتی بسیاری تصور میکردند این اقدام و برخورد قوه قضاییه میتواند فضای مداحان و تندروی آنها را تلطیف کند و هیاتها و مجالس مذهبی را بدل به میتینگهای سیاسی نکند اما در نهایت بر اساس حکم دادگاه، منصور ارضی از اتهام وارده تبرئه و حدادیان بر اساس ماده 608 قانون مجازات اسلامی به اتهام توهین به مقامات دولتی به پرداخت تنها 50 هزار تومان جریمهي نقدی محکوم شده است.
اما حاشیهي امن این مداحان تنها برای روسای دول سازندگی، اصلاحات و احمدینژاد نبود، بلکه آتش تند الفاظ آنها دامن محمد باقر قالیباف را نیز گرفته است. منصور ارضی یکبار قالیباف را با عمربن سعد قیاس کرده و گفته است: «... برخی ابن سعدهای دوران ما هم اینگونه اند و اگر به گندم ریاست جمهوری نرسیدند به جوی شهرداری که رسیدهاند و این برایشان کافی است! ». این مداح معروف، مخالفان خود را با حرامزادگی، خر، لقمه حرام خورده، رابطه نامشروع، زناکار وصف کرده است؛ و حتی خواستار دعا برای مرگ یکی از مسوولین ارشد فعلی کشور - آیت الله هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام - نیز شده است.
... و هفت تیر کشی!
اما در آخرین اتفاق، خبر تیراندازی محمود کریمی، معروف به حاج محمود کریمی همراه با «حسین رعیت» در چند شب گذشته به یک خودرو منتشر شد. محمود کریمی از مداحان صاحب نام و حسین رعیت از دوستان بابک زنجانی، سرمایهدار جوان و معروف ایرانی است که چند روز پیش بازداشت شد.
نام محمود کریمی بیشتر اذهان را به سمت توصیف یکی از نامزدهای انتخاباتی از او میبرد؛ نامزدی که مورد حمایت بسیاری از مداحان مشهور بود. سعید جلیلی در ایام مناظرههای انتخاباتی گفت: «ظرفیتهاي بسیار خوبی متناسب با فرهنگ اسلامی و ایرانی خودمان داریم که ميتواند نشاط ایجاد کند. نشاط جوانان از هیئتهاي مذهبی. چند نفر مثلا به هیئت آقای محمود کریمی میروند و نشاط ایجاد ميکنند. هر چه استفاده از این ظرفیتها و ظرفیتهاي طبیعی بیشتر شود، سود بیشتری ميیابیم».
دو روایت مختلف و متضاد خبرگزاریها از آن رویداد در دو روز اخیر منتشر شده است (اینجا بخوانید) اما مساله، مجوز حمل اسلحه و شلیک یکی از این دو است که در تمامی خبرگزاری ها تایید شده است. مسالهای که بسیاری را با این سوال روبرو کرده که دلیل اجازه حمل سلاح برای این مداح چیست؟ البته شاید دلیل آن دوستیهای محمود کریمی با حسین رعیت باشد؛ دوستی که بتواند جنبه اقتصادی نیز داشته باشد.
حسین حدادیان از همکاران محمود کریمی در مصاحبهای بر این موضوع صحه میگذارد که مداحان ناچارند فعالیت اقتصادی نیز داشته باشند. او میگوید: «الان اکثر بر و بچههایی که مداحی میکنند یک شغل ثابت هم دارند و در کنار این شغل در هیأتها و عزاداریها مداحی میکنند». اما حسین رعیت برای کسی شغل پاره وقت دست و پا نمیکند؛ او رابطهای قوی با سرمایهدار جوان ایرانی دارد و میتواند شغل دندان گیری دست و پا کرده باشد.
البته بسیاری از فعالان رسانهای اصولگرا در فضای مجازی، مسالهي پیش آمده را با «ناهی از منکر» خواندن محمود کریمی و برای امنیت او توجیه کردهاند؛ توجیهی که با واکنش بسیاری از همفکران خود مواجه شد و آنها محمود کریمی را با دیگر ناهیان منکر که در این راه حتی جان خود را دادهاند قیاس کردهاند! با همهي اینها، سوالی که همچنان بی پاسخ باقی مانده حاشیه امن برخی جریانها است و اینکه این بار قوه قضاییه چگونه ورود ماجرا خواهد شد؟ یا قرار است خیلی عادی از کنار این اخبار عبور شود، همچنان که صداوسیما خیلی راحت شب گذشته نیز «حاج محمود» را در تلویزیون نشان داد تا وانمود کند که آب از آب تکان نخورده است.