گروه جامعه: اقباله هیئتی دبیر گروه اقتصادی کارون در گزارشی در شماره امروز این روزنامه نوشت: زندگی خوزستانیها به کمبود آب و خشکسالی گره خورده است و این موضوع چندین روز است كه باعث اعتراضات گسترده مردم این دیار شده است. کارشناسان، دلیل اصلی این مشکل را در پرآبترین استان کشور که سالیانی نه چندان دور جلگه حاصلخیزی برای کشاورزی و دامداری ساکنان آن بوده در سدسازیهای گسترده و البته انتقال آب رودخانههای استان میدانند. سدسازی که زمانی برای سیاستمداران این مرز و بوم به شاخص اصلی توسعه و پیشرفت بدل شده بود حالا و پس از گذشت یکی- دو دهه نتایج شومش را بر اکوسیستم خوزستان و استانهای همجوار نشان میدهد.
یکی از مناقشهبرانگیزترین سدهایی که در سالهای گذشته احداث و آبگیری شد، سد« گتوند» است که مشکلات فراوانی هم برای محیطزیست استان و هم برای مشاغل خوزستانیها به وجود آورد. احداث این سد که از ابتدا محل اختلاف کارشناسان محیطزیست با مسئولان دولتی سازنده سد بود در نهایت به دلیل بیتوجهی همیشگی دولتها به انتقادات صحیح کارشناسان مردادماه سال 1390 یعنی دقیقا 10 سال پیش به آبگیری رسید. موضوعی که از همان زمان با هشدارهای فراوان چه از داخل و چه خارج کشور همراه بود و بسیاری چنین روزهایی را برای خوزستان پیشبینی میکردند اما دریغ از گوش شنوایی که این اعتراضات را بشنود و علتش را واکاوی نماید.
دقیقا به خاطر دارم که 10 سال پیش به عنوان خبرنگار روزنامه کارون به نشست خبري آبگیری سد «گتوند»
{اینجا} و
{اینجا} که پیمانکارش شرکت آب نیرو بود، دعوت شدم. محمدرضا رضازاده، مدیرعامل وقت شرکت در آن روزها، علیرغم حاشیههای فراوانی که پیرامون آبگیری پروژه سد گتوند وجود دداشت، در ابتدای جلسه ضمن اعلام موفقیت دولت محمود احمدینژاد در به پایان رساندن احداث گتوند به عنوان بلندترین سد خاکی کشور، گفت: این پروژه موفقیتی بزرگ برای دولت است. پس از توضیحات رضازاده، بنده به عنوان خبرنگاری که دغدغههای فراوان فعالان محیطزیست، فعالان و دلسوزان استان در این رابطه میداند و هر روز در حال نشر و مطالعه آنها بودم، با اعتراض نسبت به گفتههای رضازاده با استناد به گفتههای بیشمار افرادی که آینده را پیشبینی کرده بودند، از مدیرعامل آب نیرو درخواست کردم درباره این دغدغهها توضیح دهد. درباره گنبد نمکی که سازه بر روی آن بنا شده و همگان میدانستند به شوری شدید آب کارون و مرگ کشاورزی و دامداری در منطقه میانجامد. به اظهارات شرکت مشاور دانمارکی پروژه استناد کردم که اعلام کرده بود این کوه نمک باعث مشکلات فراوانی در این منطقه خواهد شد. از اظهارات اساتید دانشگاههای خوزستان و فعالان محیطزیست گفتم و اینکه اگر این پروژه آنگونه است که شما میگوئید پس دلیل این همه مخالفت با آن چیست؟ فکر میکنید پاسخ به همه اینها چه بود؟ جناب مدیرعامل با تهمت خواندن این دغدغهها، کارون را متهم به «سیاهنمایی» کرد و با فرار به جلو گفت:« این افراد حتی یک بار پروژه را از نزدیک ارزیابی نکردهاند و این پیشبینیها همه بیمورد است!»
بنده در پاسخ به آقای رضازاده گفتم: این که سخن شماست اما چه ضمانتی وجود دارد که حرف آنها غلط و حرف شما درست باشد؟ رضازاده هم پاسخ داد: « من اطمینان میدهم کیفیت آب کارون پس از آبگیری گتوند بهبود خواهد یافت و غیرممکن است گتوند باعث شوری آب کارون شود.»وقتی هم با مخالفت دوباره من و اصرار بر لزوم پاسخگویی به افکار عمومی روبهرو شد، در جملاتی که واقعا تعجببرانگیز بود خطاب به بنده گفت: «اين انتقادهايي كه مطرح ميشود مستند نيست، براي همين از شما خواهش مي كنم كه به همراه هر كارشناسي كه معتقد است اين پروژه كيفيت آب را خراب ميكند، در محل پروژه حاضر باشيد تا شرايط را با چشم خود ببينيد و اگر ادعاهاي شما تاييد شد من حاضرم در مراسم ناهاري در حضور همين جمع حاضر صحبتهاي شما را تاييد كنم، ولي اگر صحبتهاي من تاييد شد، مسئوليت اين ناهار 60 نفره با شما خواهد بود...!»
یعنی در نهایت،مدیر عامل شركت مسئول این پروژه كه این همه حواشی به دنبال آبگیری سد گتوندداشت،موضوع به این مهمی را به جای پاسخ منطقی و با ادله علمی به یك نهار تقلیل داد و بحثی به مهمی شور شدن آب كارون را با خنده و شوخی به پایان برد!
حالا كه 10 سال از آن روزها می گذرد، پیشبینی ها همه درست از آب درآمدهاند؛آب كارون به دلیل وجود گتوند در همان مقاطع به شدت شور شده است تا جایی كه گزارشها از شوری 3 تا 5 برابری آب در لایههای زیرین سد نسبت به آب شور خلیج فارس خبر می دهند و هم كشاورزی منطقه از بین رفته است. بسیاری از نخیلات به دلیل شوری بیش از اندازه نابود شدهاند و از سوی دیگر روستاها و برخی از آثار باستانی هم به دلیل آبگیری گتوند، سالهاست كه زیر آب رفتهاند،این هم كه وضعیت مردم خوزستان است.
حالا كجا هستند مدیرانی كه در پاسخ به پرسش ها و دغدغههای مردم و كارشناسان، برای توجیه این طرح، هر آنچه خواستند گفتند و كارشناسان را «سیاهنما» و پرسشها را «سیاهنمایی» خواندند! دلایل و نتایج «علمی» را «تهمت» و قانع نشدن ما را «مانور سیاسی» دانستند! 10 سال پیش و هنگامی كه هنوز كار از كار نگذشته بود، ما گفتیم و شما باور نكردید یا نخواستید باور كنید، حالا هم كه پس از گذشت 10 سال همه پیش بینیها درست بوده و خوزستان به این روز افتاده كه مردم برای آب موردنیاز دامشان باید التماس كنند، همچنان نه هیچكس پاسخگوست و نه كسی مسئولیت چنین پروژه ننگینی را بر عهده می گیرد. حالا می گویند درست است كه این سد بسیار برای محیط زیست پرهزینه بوده است و تنها راه حل، برچیدن آن است اما همین امروز تخریبش چندین برابر ساختش، نیاز به بودجه دارد،بودجه ای كه فعلا اصلا تصورش را هم نباید كرد!
در خوزستان و در منطقهای که ۹۰درصد درآمد نفتی کشور را تامین میکند و تقریبا نیمی از آبهای روان کشور در آن جاری است، استانی كه از بزرگترین تولیدكنندگان محصول استراتژیك گندم در كشور است و زیر پای مردم دیارش،ثروتهای بیشمار است، ساکنان این منطقه در کنار رودخانه کارون باید آب آشامیدنی بخرند و در گرمای ۵۰ درجه از آب لولهكشی محروم باشند! مردم همین خطه باید بر روی معادن نفت و گاز که ۹۰درصد درآمد کشور را تامین میکند زندگی کنند اما حتی دغدغه آب آشامیدنی را داشته باشند آن هم در کنار کارون، یعنی پرآبترین رودخانه کشور؟!
داد از این همه بی خردی
کشور را بدست که سپردند...
اون چند شیخ نشین خلیج فارس و کارهای مدیریتیشان که جهان را به حیرت انداختند
و این هم مسولیت ما...
خدایا...... (375060)