گروه جامعه: سایت امتداد در گزارشی نوشت: دست صیادان محلی خالی ست. سفرههایشان رونق گذشته را ندارد. صیادهای جنوبی میگویند ماهی ۴۰ هزار تومانی، ۱۴۰ هزار تومان شده و نه معیشتشان مثل سابق است نه صیدشان. اگر کلان مشکلات معیشتی و اقتصادی و مدیریتی را کنار بگذاریم که معضلی ملی ست و برای مردم همه استانها، یک عامل مهم در برخی استانهای ساحلی جنوبی باعث شده زندگی شخصی و شغلی صیادان در معرض خطر باشد. صید ترال یا کفروب که در یک دهه گذشته رواج بیشتری هم پیدا کرده، همان اتفاقی ست که زندگی صیادان را تحت تاثیر قرار دادهاست. در صید ترال یا کفروب، تور ماهیگیری بزرگی به شکل قیف استفاده میشود که از دو طرف به تختههایی متصل است و به دنبال شناور در بستر دریا کشیده میشود. یک محاسبه ساده سود و زیان نشان میدهد که این شیوه صید، برخلاف شیوههای به نسبت سنتیتر در جنوب کشور و با این سبک و سیاق مضرراتش بیش از منافعش است. بنابراین باید به دنبال کاهش هزینههای این نوع صید بود. از آنجا که این نوع تور کشیدن در آبهای میان سطحی و عمیق انجام و بر کف دریا کشیده میشود و در اصطلاح مثل یک جاروبرقی هر چه در دریا و کف آن باشد را صید میکند، اغلب موجب بر هم خوردگی توازن زیست دریایی شده و آسیب فیزیکی جدی به همراه دارد. به همین دلیل است که این صید در اغلب کشورهایی که مرز آبی دارند به صورت کنترل شده و با نظارت انجام میشود. علاوه بر زخمی که ترال بر پیکر دریا، اکوسیستم آب و ذخایر آبزیان و تنوع آنها میزند، این نوع صید مصایب جدی معیشتی برای صیادان ایجاد کرده است. هر کشتی ترال به اندازه ۳۰ تا ۴۰ قایق ماهیگیری صیادان عمل میکند. در هر کشتی ترال چیزی حدود ۲۰ نفر فعالیت دارند و در قایقهای ماهیگیری ۲ تا ۳ نفر این کار را انجام میدهند که با در نظر گرفتن خانوادههای آنها میتوان گفت، زندگی تعداد زیادی تحت تاثیر صید و صیادی ست. فعالان اجتماعی نوار جنوبی کشور میگویند درآمد ماهانه صیادان چیزی در حدود یک حقوق وزارت کار است با این تفاوت که آنها معمولا ۳ تا ۴ ماه سال و در تابستان که دریا مواج است، دریا نمیروند. همچنان آنها باید برای قایقهای ماهیگیریشان از سوخت ۴ -۵ هزار تومانی استفاده کنند در حالی که کشتیهای ترال از سهیمه سوخت یارانهای برخوردارند.
از آنجا که صیادی شغل بومی و محلی ساحلنشینان به شمار میآید، اختلال در معیشت این گروه میتواند بر وضعیت کلی معیشت و شاخصهای اقتصای شهرهای ساحلی تاثیرگذار باشد چرا که در اثر بیکاری حاصل از افزایش صید ترال، احتمالا شاهد شدت گرفتن مهاجرت جنوبیها، روی آوردن به مشاغل کاذب و حتی روی آوردن به انواع قاچاق برای تامین هزینههای جاری زندگی باشیم که هر کدام میتواند تبعات جدی ملی به دنبال داشتهباشد. گستردگی پهنه ساحلی و تعداد ۱۶۰۰ تا ۱۸۰۰ صیادی که در کشور فعالیت میکنند، اهمیت شرایط معیشتی و اقتصادی این گروه رو دو چندان میکند.
کنشگران محلی نوار جنوبی کشور معتقدند اهدا مجوزهای رانتی برای صید ترال که قیمت آنها شاید به ۱۷-۱۸ میلیون تومان برسد و عدم نظارت دقیق بر آن باعث شد که در سالهای اخیر این نوع صید افزایش یافته و البته تبعات آن، گریبان صیادان را بگیرد. همچنین از آنجا که کشتیهای ترال همچون یک کارخانه سیار دریایی هستند، اغلب صید خود را روی دریا معامله میکنند و همین موضوع باعث شده در میزان ارزآوری صید ترال حرف و حدیث بسیار باشد.
طی دو سال گذشته و توجه بیشتر رسانهها و فضای مجازی به این موضوع، توقیف برخی از کشتیهایی که بدون مجوز مشغول صید ترال بودند را به دنبال داشته اما مسالهای که همچنان مغفول مانده این است که چرا، چگونه و چه کسانی با وجود تشدید نظارتهای سازمانها و مراجع قانونی همچنان به این نوع صید مشغولند؟ معینالدین سعیدی، نماینده مردم چابهاردر مجلس شورای اسلامی-بخشی از ساحل جنوبی که با مشکلات جدی در خصوص صید ترال یا غارت دریا روبهرو ست- پیش از این در مورد دریافت مجوز از سوی برخی آقازادهها سخن گفتهبود. البته این نماینده مجلس از کسی نام نبردهبود اما گفتوگو با کنشگران اجتماعی این منطقه نیز نشان میدهد پای برخی آقازادهها و البته سازمان شیلات در میان است.
سعیدی در مصاحبهای که ابتدای آذر از او منتشر شد و در واکنش به حضور یک کشتی ترال دیگر در دریای عمان که ادعا شده تحقیقاتی ست، گفته بود: «متأسفانه در کارویژه مرز شورایعالی امنیت ملی مصوب شده که یک سری مجوزها به برخی کشتیها برای صید ترال داده شود و آیین نامه اجرایی نحوه عمل برای صید ترال هم تعریف کردهاند، اما من کماکان معتقدم بایستی توافق صورت گرفته بین آقای خاوازی، وزیر وقت جهاد کشاورزی با مجلس شورای اسلامی مبنی بر توقف ۲ ساله صید ترال اجرایی شود. هر چند که این توافق سال بعد پایان میپذیرد.» اما کدام گروهها بیش از هر چیز در ایجاد وضعیت کنونی نقش جدی دارند؟ نظامیان، چینیها، سازمان شیلات،آقازادههای یا …
سفرههای خالی
«در یکی از خرابههای چابهار به یک جوان بلوچ برخوردیم. میگفت صیاد بوده اما از زمانی که ترالهای چینی آمدند بیکار شده. بعد از بیکاری هم گرفتار اعتیاد شدهبود. حتی ماهی از سفره بومیها رفته. چرا میگویند سیستان و بلوچستان ناامن است؟ چرا اینجا قاچاق آنقدر زیاد ست؟چون شغل نیست. وقتی سمت ایرانشهر و خاش و سراوان و … میروید سوختکشی را میبینید. شغل نیست و قاچاق سوخت یا کالا میکنند. میپرسند چرا قاچاق زیادست؟ وقتی صیاد شغلش را از دست بدهد باید چه کند؟ …» احسان چهکندی ۳ سالی میشود که در چابهار زندگی میکند. کامپیوتر خوانده و به اتفاق همسر داروسازش در این منطقه داروخانه دارند. او امروز از کنشگران اجتماعی چابهار است و از طریق پلتفورم اینستاگرام و صفحه «سلام چابهار» تلاش میکند صدایی باشد از سیستان و بلوچستان، بلکه شنیده شود!
آنها ماه رمضان ۲ سال پیش یک گروه خیریه تشکیل میدهند تا در میان کارتن خوابها و بیخانمانهای منطقه غذا توزیع کنند. در مراوداتی که با بیخانمانها یا معتادان داشتند، گپ و گفتهایی کوتاه شکل میگرفته و آنها از زندگی و شغل و سرنوشتشان میگفتند. در میان بیخانمانهایی که امروز نیاز به کمک داشتند، معلم، پرستار و البته صیاد هم دیدهاند. وقتی در این گپ و گفتهای کوتاه از جوان بیخانمانی که قبلا صیاد بوده، میپرسند چرا به این حال و روز افتاده؟ میشنوند که «ماهی نیست. کشتیهای ترال نمیگذارند چیزی به صیادهای سنتی برسد.» جوانی که شغل احتمالا آبا و اجدادیش را از دست داده، با هزار و یک معضل اقتصادی و اجتماعی و روانی در یک استان محروم دست و پنجه نرم کرده و دست آخر زندگی او را به خرابههای چابهار رساندهاست. از دل برنامه رمضان ۲ سال پیش یک مستند ۲ ساعته با نگاهی به موضوعات فرهنگی، معیشتی و اقتصادی جامعه صیادی ساخته و یک ویدیوی ۲ دقیقهای از همان صیاد سابق و بیخانمان در فضای مجازی وایرال شد. مسالهای که باعث شد احسان چهکندی و همراهانش در این مسیر در کنار کارهای خیر و ساخت مدسه و … بیش از گذشته به مساله صید ترال توجه کنند. وضعیت صیادی که شغل معمول و مرسوم ساحلنشینان است، آنچنان بغرنج شده که بیشمار روایت از فقر و زندگی سخت صیادان و خانوادههایشان در این منطقه را میتوان شنید و شرح داد. آنطور که این کنشگر اجتماعی روایت کرد، صید ترال آن چنان بر زندگی صیادها و بومیهای منطقه تاثیر گذاشته که حتی ماهی از سفرههایشان رفته است. زمانی که ماهی کم میشود و قیمت آن گرانتر،ماهیهای صید شده در بازارهای بینالمللی از جمله دبی به فروش میرسد و حتی به بازار داخلی نمیرسد. همین میشود که گاهی قشر کمبرخوردار در کنار ساحل حتی نمیتوانند ماهی بخورند. پس سفرههای محلی و صیادان جنوب از ماهی هم خالی میشود.
از بازنشستههای شیلات تا چینیها
احسان چهکندی بعد از مواجهه نزدیکتر با صیادانی که زندگیشان تحت تاثیر صید ترال قرار گرفته، پیگیریهای بیشتری در این خصوص انجام میدهد. او میگوید: «جامعه صیادی اینجا واقعا مظلوم است. تا قبل از این که پیگیر ماجرا شویم خیلیها را ترسانده بودند که این کشتیهای صید ترال متعلق به سپاه است. صیادان هم از ترسشان پیگیری نمیکردند تا ببینند اصلا واقعیت دارد یا نه. آنها را میترساندند تا کنکاش نکنند.»
اما واقعیت از منظر و زبان این کنشگر محلی چیست؟ احسان چهکندی میگوید موضوع را از پایگاه نیروی دریایی امام علی پیگیر شده و مذاکراتی با آنها داشتند و دغدغههای صیادان را انتقال دادند. او معتقد است که سپاه نقشی در این قضیه ندارد. حتی توقیف کشتیهای ترال در این مدت با همکاری نیروهای نظامی میسر شده مثل توقیف ۲ کشتی که در دریای عمان از اسکله شهید بهشتی تور میانداخته و به دریا میرفتند و بعد از توقیف در خرداد سال ۹۹ با حدود ۴۰ تن ماهی به بندرعباس فرستاده شدند. چهکندی به عنوان یک کنشگر مدنی میگوید: «بعد از بررسیهایی که داشته، متوجه شده که پشت پرده خیلی از این کشتیها که صید ترال انجام میدهند هیچ کس نیست جز: « بازنشستههای سازمان شیلات»
او میگوید: «همین کشتی فردوس ۱ که به نام تحقیقات به اینجا آمد بارها صید ترال انجام دادهاست. یکی از درخواستهای اصلی ما از مجلس به خصوص آقای سعیدی نماینده چابهار این بود که تحقیق و تفحص از سازمان شیلات را در مجلس کلید بزنند تا مشخص شود که این مجوزها به چه کسانی داده میشود. چطور با ۱۷ میلیون تومان مجوز صید ترال گرفتند حتی مستنداتی دیدم که همین ۱۷ میلیون را هم اقساطی پرداخت کردند.»
سهم چینیها در تجارت پرسود
صید ترال، صید سودآوری ست. زمانی که پای چینیها به این تجارت پر سود در ایران باز شد، توجه افکار عمومی به این نوع صید بیشتر جلب شد اما گفته میشود که شرکتهای داخلی سالهاست مشغول این صید سودآور هستند و آنها با اجاره کشتی از چینیها، آنها را هم در این تجارت پرسود سهیم کردهاند. حتی چینیها تا هیات مدیره این شرکتها هم پیش رفتهاند. شرکت «زیست میگو کیهان» که از سال ۱۳۷۸ به صورت سهامی خاص کار خود را آغاز کرده شخصی به نام «مریم هوانگ» را به عنوان رییس هیات مدیره انتخاب کرده و با چینیها در حوزه ترال همکاری نزدیکی دارد.
او ریاست هیات مدیره شرکت «زیست ماهی کیهان قشم» نیز که از سال ۹۶ شروع به فعالیت کرده را نیز برعهده دارد. با نگاهی به شرکتهایی که در این حوزه فعالیت میکنند متوجه فعالیت اقماری آنها خواهید شد و با اسامی ای روبهرو میشوید که هر کدام در چندین شرکت به عنوان عضو هیات مدیره فعالیت و منافع تجاری مشترک را در چند جبهه دنبال میکنند. البته فعالیت چینیها در این حوزه به اجاره کشتی محدود نیست و آنها سرمایههای هنگفتی را به این حوزه و شرکتها تزریق کردهاند که حتی صحبت از مبالغی بالغ بر ۴۰ هزار دلار سرمایهگذاری در میان است. ماجرای صید ترال اما به چند سال گذشته محدود نمیشود. این صید از دهه ۷۰ انجام میشده اما در چند سال گذشته اوج گرفته و با حضور و سرمایهگذاری جدیتر چینیها بیش از قبل مورد توجه قرار گرفتهاست.
سوختفروشی همراه با ترال
صید ترال، ترنول مالی بالایی دارد و البته بازار اصلیشان کشورهای حاشیه خلیج فارس است. آنطور که احسان چهکندی شرح میدهد «کشتیهای ترال یک خط کامل هستند. یعنی وقتی ماهی را میگیرند، همانجا بستهبندی میکنند و در سردخانه میگذارند و معمولا روی آبهای آزاد ماهی را میفروشند. به این معنا که اکثرا به بازار داخل ورود نمیکنند .آنها علاوه بر ماهی میتوانند از فروش سوخت درآمد بالایی کسب کنند. یکی از مشکلات جدی صیادهای بومی سوخت است. بنزین را لیتری ۴ تا ۵ هزار تومان میخرند و تا بروند و برگردند ممکن است ۱۰۰ لیتر سوخت بسوزانند. در نهایت هم ممکن است دست خالی بازگردند. آنها که مجوز ندارند، یارانه هم ندارند آنهایی که مجوز دارند، سهمیه کوچکی دارند اما کشتیهای ترال اگر فقط سوختشان را روی دریا بفروشند سود کلانی به جیب میزنند.»از چابهار تا بوشهر و بندعباس صیادان با شرایط سختی روبهرو هستند. شرایطی که به قول احسان چهکندی، زندگی و معیشت آنها را سخت کرده و ممکن است کاسه سبرشان را لبریز کند.
فقر و بیکاری خروجی صید ترال
بازار ماهیفروشان چابهار، بازار بزرگی است. این مدت آنقدر صید کم شد که از یک بازار بزرگ به دو سه غرفه فروش ماهی رسیدهبود. حاشیهنشینی در استان بیداد میکند. در شهرستان چابهار بیش از ۶۰ درصد مردم در بافت حاشیهای و فرسوده زندگی میکنند. اگر علت این حاشیهنشینی را جویا شوید به چیزی غیر از بیکاری و فقر نمی رسید. بررسیهای میدانی ما نشان میدهد که از سر بیکاری و فقر به حاشیه میروند و بعد گرفتار انواع و اقسام اعتیاد میشوند. صید ترال خیلیها را بیکار و معتاد کرد.» محمدجواد عمرانی، دبیر سابق قرارگاه شهید احمدی روشن در استان سیستان و بلوچستان است که با همراهی جمعی، مطالبات استان سیستان و بلوچستان را پیگیری میکند. اولیل سال گذشته گروهی از صیادان به او و همگروهیهایش مراجعه میکنند، از تاثیر صید ترال بر زندگی بومیهای منطقه میگویند و میخواهند این موضوع پیگیری شود. تلاشهای آنها و سایر کنشگران اجتماعی و مدنی استان در نهایت به ممنوعیت صید ترال به مدت ۲ سال میانجامد. اگرچه گفته میشود برخی کشتیهای ترال به بهانه انجام کارهای تحقیقاتی همچنان مشغول صید هستند.
آنطور که محمدجواد عمرانی میگوید محدودیت و ممنوعیت در صید ترال یکی از موضوعات و مطالباتی ست که قرارگاه شهید احمدی روشن دنبال میکند. حرفشان هم ساده است؛ آنها میگویند چرا صیادان جنوب کشور با برخی بهانههای محیطزیستی موفق به کسب مجوز صیادی نمیشوند اما کشتیهای ترال به راحتی مجوز میگیرند و فعالیت میکنند. کشتیهای ترال با شیوه کفروبی و با تورهایی که چیزی در حدود یک زمین فوتبال است، هر چه کف دریا وجود دارد را به اصطلاح «جارو» میکند؛ از لاکپشت و نهنگ و کوسه تا ماهیهای حلال گوشت و حرام گوشت که شاید استفادهای در داخل کشور نداشتهباشد و از آنجا که هر چه هست و نیست حتی سنگهای کف دریا را به تور میکشد باعث برهم خوردن اکوسیستم دریایی شده، چرخه طبیعی که در دریا در حال شکل گیری است و مردم منطقه از آن ارتزاق میکنند، نابود میکند. در نتیجه معضلات محیطزیستی و معیشتی هر دو به سبب صید ترال بروز و ظهور میکنند.
مجوزهای بیسر و صدا
این عضو قرارگاه شهید احمدی روشن توضیح میدهد که با بررسیهایی که در استان انجام دادند «بالغ بر ۸۰ درصد صاحبان مجوز صید ترال متصل به افراد صاحب نفوذ هستند که چه در استان چه در استانهای دیگر و حتی در سطوح عالی و سازمان شیلات» فعالیت دارند. حتی گفته میشود که «برخی از مسوولان سازمان شیلات با ثبت شرکتهایی که خودشان هیات مدیره آن هستند به راحتی مجوز صید ترال» دریافت میکنند که صیدی پرسود و ارزآوری ست. مافیای صید ترال آنچنان قدرتمند است که بومیان منطقه معتقدند حتی با حکم دادستانی و توقیف نمیتوان مقابل شان ایستاد و آنها به راحتی به آبها باز میگردند. مافیایی که شنیده میشود سالها ست در سازمان شیلات رخنه کردهاست.
همدستی مافیای داخلی و چینیها
اما چینیها کجای این ماجرا هستند؟ محمد جواد عمرانی همچون احسان چهکندی از فعالان مدنی استان سیستان و بلوچستان معتقد است که مقصران اصلی چینیها نیستند. مافیای صید ترال اقدام به راهاندازی شرکتهایی میکنند که عمدتا چینیها در آن سهمی ۴۹ درصدی دارند. در واقع چینیها از موقعیتی که مافیای داخلی فراهم میآورد نهایت استفاده را میبرد. عمرانی میگوید همین کشتی که دوباره مجوز صید ترال گرفته و به اسم تحقیقات فعالیت دارد بارها تخلفاتی داشته و حتی توقیف شده اما گویا قصه باز هم تکرار میشود. اگرچه گفته میشود با «جیپیاس» لحظه لحظه کشتیهای ترال رصد میشوند اما فرار از این نظارت کار چندان مشکلی نیست. منتقدان این روش صید میگویند برخی از کشتیهای ترال با گذاشتن چیزی مثل قابلمه بر روی رادار میتوانند ردیابی را مخدوش کنند. با این کار به راحتی به ساحل نزدیک شده و حتی تخم ماهیها را از بین میبرند.
مطالبهگران در این حوزه با انواع تهدیدها مواجه میشوند. محمد جواد عمرانی میگوید که او و دوستانش، احسان چهکندی، حجت عدالت پناه، مستندساز و برخی دیگر از کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند بارها تهدید یا از آنها شکایت شدهاست اما «مافیای سازمان شیلات چون مدیر سابق سازمان شیلات استان هرمزگان که الان معاون صید سازمان شیلات است، سودهای کلانی کسب میکنند.» به گفته عمرانی مدیر شیلات استان سیستان و بلوچستان هم به اتهام فساد مالی و اداری بازداشت شد. سال ۹۸ اخباری مبنی بر بازداشت رییس سابق جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان، برخی کارکنان اداره شیلات چابهار و مدیر کل شیلات این استان به جرایمی چون فساد مالی و اداری منتشر شدهبود.
هم صدایی صیادان و محیطزیستیها
«سالها طول میکشد تا کف دریا ترمیم شود و به حالت طبیعی باز گردد. این کفروبها هر چه کف دریاست را جارو میکنند و زیست را به هم میزنند. کفروبها عین جاروبرقی هستند. هم صید میکنند و هم هر چه کف دریا باشد را جارو میکنند. گاهی ماهیهایی که باید درشت شده سپس صید شود را در طفولیت صید میکنند و در نهایت هم برای زیست دریا و هم برای صیاد مشکل ایجاد میشود. همه اینها چرخ طبیعی را هم میزند. این در حالی ست که روشهای جایگزین استفاده کرد مثلا تور گرگور که سبک است و روی زمین بدون هیچ تخریبی مینشیند استفاده کرد اما الان کشتیها دارند کفزی برداشت میکنند که بسیار مخرب است و هم صیادان و هم محیطزیستیها با آن مخالفند.» سید سلمان حسینی، قائم مقام و مدیر بازرگانی اتحادیه سراسری صیادان و معتقد است که هر چه این نوع صید ارزآوری داشتهباشد باید به تبعات معیشتی و زیستمحیطی آن هم توجه داشت، چرا که ممکن است بیش از ارزآوری که صید ترال دارد برای رفع صدمات معیشتی و زیستمحیطی هزینهسازی کند. البته او معتقد است از زمانی که چند کشتی صید ترال توقیف شدند و مدیران متخلف برخورد شده، شرایط هم تغییر کردهاست. سید سلمان حسینی میگوید که فعالیت کشتیهای تحقیقاتی مشکلساز نمیشود چرا که برای نمونه یک کشتی را به صورت پایلوت به منطقه میفرستند و در این شرایط همه فعالیتهای کشتی تحت نظارت است. به این صورت که مشخص است این کشتی کجا میایستد، چقدر صید میکند و هم شیلات هم محیطزیست و هم فعالانی که در این حوزه کار تحقیقاتی انجام میدهند گزارشهایی از این کشتی دارند. او توضیح میدهد: «الان یک فروند کشتی تحقیقاتی در آب هست که بر روی فعالیت آن نظارت میشود. اگر یک فروند باشد و آسیبشناسی کند خوب است چرا که ممکن است این کشتی مثلا ۳ بار در محدوده مشخص این کار را انجام دهد نه این که هر بار دلش خواست صید ترال انجام دهد.»
شراکت دردسرساز با آسیای شرق
هر زمان که بحث کشتیهای صید ترال داغ میشود، صحبت از حضور چینیها در این بازار پرسود هم به میان میآید. آنچنانکه تصور بر این است چینیها مقصران شماره یک این فرآیند آسیبزا هستند. اما آنچه در واقع رخ میدهد فراهم آوردن بستر مناسب این تجارت پر سود از سوی نیروهای داخلی برای کشورهای خارجی ست و البته تنها چینیها در این بازار فعال نیستند. آنطور که قائم مقام و مدیر بازرگانی اتحادیه سراسری صیادان میگوید برخی ادوات لازم برای این نوع صید را کشتیهای داخلی ندارند بنابراین مجوزداران داخلی با کشورهای خارجی شریک میشوند. او توضیح میدهد: «مساله کشورهای خارجی نیستند. منِ ایرانی رفتهام با آنها شریک شدهام یا کشتی را از آنها اجاره کردهام یا حتی خریدهام و مشغول صید ترال هستم. ایرانیها هستند که مجوز میگیرند و باید جوابگو باشند نه خارجیها.» آنطور که سید سلمان حسینی میگوید فقط هم چین شریک این تجارت پرسود نیست بلکه کشورهای دیگری به جز چین همچون مالزی، تایلند، تایوان و … هم گاهی در این شراکتها دخیل هستند. در واقع شرکتهای داخلی به کشورهایی که امکانات این صید را دارند و البته فعالیت تجاری برای آنها ارزانتر و به صرفهتر است، شراکت میکنند. تخلفی که حسینی معتقد است «متوجه طرف ایرانی ست. اگر اهل دریا باشید و به دریا تعهد داشتهباشیم و دلمان بسوزد یا اگر بندری و ساحلی باشیم تخلف نمیکنیم. ولی این ایرانیها هستند که چنین بساطی راه انداختند و مجوز تخلف را میگیرند.» البته برخی کنشگران اجتماعی بومی در این منطقه معتقدند که اقدام به صید ترال از ابتدا با فعالیت چینیها در این منطقه شروع شد و بعد شرکتهایی با سهامی مشترک میان گروههای ایرانی و چینی صید ترال را انجام دادند. بومیها و کنشگران اجتماعی این مناطق ساحلی سازمان شیلات را مقصر شماره یک صید ترال میدانند و معتقدند سنبه پر زور آنها شاید با آغاز فرآیند تحقیق و تفحص مجلس و تشدید اقدامهای نهادهای نظارتی تغییر کند و بالاخره این جاروبرقیهای دریایی غارت را به پایان برسانند./ -مرجان زهرانی