گروه سیاسی: موجهاي سونامی انتخابات 24خرداد، محافظه کاران را فرا گرفته و آنان به امید نجات، به هر شاخهای چنگ ميزنند؛ این پشت پرده گزارشهای پی درپی رسانههای دستراستی علیه اصلاحطلبان است. انتخاب دم دستیترین گزینه یعنی جوسازی رسانهاي هم تنها برای کاستن دردِ شکست است.
به گزارش تدبير، این بار البته گزارش ضداصلاح طلبانه رسانههای محافظه کار را «کیهان»، «جوان» یا حتی «وطن امروز» منتشر نکرده است. «امید به نجات» محافظه کاران را دست به دامان روزنامه «جام جم» کرد تا از طریق این رسانه تا دیروز کم حاشیه، رقیب را بکوبند. روزنامه جام جم روز شنبه سوم اسفند در گزارشی با عنوان «ساختارشکنان فعال ميشوند» که در صفحه اول این روزنامه منتشر شد، دست به تخریب اصلاح طلبان زد.
این گزارش با یک سوال آغاز شده: «آیا در فضای سیاسی ـ فرهنگی کشور باز شاهد ساختارشکنیها، اهانت به ارزشها و حمله به نهادهای قانونی و... خواهیم بود؟» این گزارش برای پاسخ گفتن به این سوال، ماجرای توقیف روزنامه «آسمان» به دلیل انتشار مطلبی درباره «قصاص» را نمونهای از ساختارشکنی عنوان ميکند.
گزارش جام جم در حالی که قصد دارد این به اصطلاح «ساختارشکنیها» را به روی کار آمدن دولت یازدهم مرتبط کند در ادامه گزارش خود مينویسد:«این جریان فرهنگی و سیاسی بیدار شده که کارنامهای سنگین و لکههای سیاه از دوران اصلاحات برای خود برجای گذاشته، امروز فرصت را برای دور جدید حملات و ساختارشکنیهای خود مهیا میبیند.»
این درحالی است که محافظه کاران پس از انتخابات 24خرداد و شکست نامزدهای مورد حمایت شان در انتخابات ریاستجهوری، تلاش کردند با مصادره خاستگاه سیاسی رییس جمهوری، حسن روحانی را اصولگرا بخوانند اما با پیش گرفتن مشی اعتدالگرایانه از سوی رئیس دولت یازدهم ناامید شدند و شمشیر را برای دولت جدید از رو بستند تا با «مخالفخوانی»های مدام، انسجام از دست رفته را بازیابند.
روز شنبه نیز «حمید رسایی»، از چهرههاي شاخص جبهه پایداری گفت:«روند موجود در مطبوعات و رسانههای هم سو با دولت، محصول همان بیماری خوشباوری مدیران فرهنگی است که در دولت خاتمی هم وجود داشت.» او افزود:«وقتی وزیر ارشاد دولت یازدهم، خاتمی را الگوی فرهنگی خودش معرفی میکند آیا باید انتظاری بیش از تولد یک مهاجرانی دیگر و اتفاقاتی شبیه اتفاقات فرهنگی آن روز داشت. برای همین در این دولت هم تهاجم به مقدسات و مبانی دینی مانند دولت اصلاحات هر روز در حال قوت گرفتن است.»
در بخش دیگری از گزارش روزنامه جام جم به سیودومین جشنواره فیلم فجر اشاره و نوشته شده است:«حاتمیکیا را با دفاع مقدس و سینما میشناسیم. اظهارنظرهای صریح این روزهایش تلنگری است دوباره بهروند و سیاستهای حاکم بر سینما. نگرانی امثال حاتمیکیا فراتر از یک یا دو فیلم، گرفتن و نگرفتن سیمرغ است. او روندها و زیرساختها و سیاستها را مورد توجه و نقد قرار میدهد. او که از گرفتن سیمرغش برای فیلم «چ» در جشنواره استنکاف کرد، در دانشگاه تهران در سخنان هشدارآمیزی درباره جریان سینمایی امروز، گفت: متاسفانه جشنواره فیلم ما و بخصوص مدیریت آن، ساختار خود و نیز الگوهایش را از آن طرف آب میگیرند و ردکارپت (اشاره به فیلم عطاران ـ فرش قرمز) میاندازند، ولی من به آنها میگویم به جای اینکه توجه کنید چه رنگی زیر کفشهایمان پهن شود، به افکارمان نگاه کنید.»
همین هجمههای رسانههاي محافظه کار پیش از جشنواره فیلم فجر علیه دو فیلم، مانع حضور «آشغالهاي دوست داشتنی» در جشنواره فیلم فجر و همچنین «کنارکشیدن» فیلم «عصبانی نیستم» ساخته «رضا درمیشیان» که نماینده ایران در جشنواره برلین بود، از رقابت نهایی برای کسب «سیمرغ بلورین» شد. نویسنده جام جم در پایانی گزارش خود به کنگره حزب اصلاح طلب «اراده ملت» اشاره و بحثهاي مطرح شده در کنگره این حزب را نشانهدیگری از ساختارشکنی خوانده است.
دولت یازدهم از ابتدا بر حضور همه احزاب و سلیقهها در کشور تاکید کرده و راهاندازی مجدد خانه احزاب هم مهر تاییدی بر این ادعا است اما به نظر ميرسد محافظه کاران که 8سال قدرت بلامنازع کشور بوده اند، با تغییر شرایط سیاسی کشور، هنوز نمی توانند حضور رقیب را نه در قالب روزنامه و نه در قالب حزب تحمل کنند بنابراین همه اقدامات و خواستههاي قانونی اصلاح طلبان را «ساختارشکنی» مينامند و از تمام تریبون هایشان برای حمله به اصلاح طلبان استفاده ميکنند. حتی اگر لازم باشد پای روزنامه «جام جم» را پیش ميکشند. روزنامهاي که در تمام سالهاي حضورش، رویکردی اجتماعی-فرهنگی داشته و بیشتر تلاش ميکرده رسانهاي انحصاری برای ارگان متبوعش، صدا و سیما باشد.
هر چند با مرور عملکرد چند ماهه اخیر صدا و سیما برابر دولت ميتوان یکی از دلایل هجمه اخیر روزنامه جام جم را درک کرد. 10 سال از حضور عزت الله ضرغامی بر صندلی ریاست صدا و سیما ميگذرد. در تمام این سالها کمتر پیش آمده بود که رویکرد صدا و سیما مقابل دولت، به رویارویی مستقیم دو تفکر سیاسی تعبیر شود. اما از زمان پیروزی حسن روحانی در انتخابات 24 خرداد امسال به ناگاه خط صدا و سیما از حمایت همه جانبه از دولت به مسیری منتقل شد که در همان هفتههاي ابتدایی صدای دولتیها را درآورد. تقابل صدا و سیما با دولت در اولین سفر استانی روحانی به خوزستان شکل علنی به خود گرفت و در دومین گفت و گوی تلویزیونی رییس جمهوری تبدیل به تنشی تمام عیار شد.
جدال رسانهاي دو طرف از ساعتهاي پایانی شب آغاز شد و به نامه شبانه ضرغامی به شورای نظارت بر صدا و سیما ختم شد تا «انتخاب مجری» یک برنامه تلویزیونی تبدیل به شبیخونی علنی شود.
ماجرای شبانه روحانی-ضرغامی، روزهای بعد هم ادامه پیدا کرد تا جایی که حسام الدین آشنا، مشاور رییس جمهوری و نماینده دولت در شورای نظارت بر صدا و سیما از «بی مهری»هاي صدا و سیما به «فیس بوک» پناه ببرد و از رویکرد رسانه ملی نزد افکار عمومی شکایت کند.
حالا که ماههاي پایانی دوره دوم ریاست ضرغامی بر صدا و سیما است و شنیدهها از تغییر قطعی در ساختار این سازمان خبر ميدهند، روزنامه وابسته به این رسانه هم وارد کارزار محافظه کاران با بدنه حامی حسن روحانی شده است. امری که نشان ميدهد محافظه کاران در روزهای مبادا کارکرد رسانهها را هم دگرگون ميکنند. اگر رسانه متعلق به خودشان باشد برای حمله به رقیب و اگر به رقیب نزدیک باشد راهی برای «ساختار شکن» نامیدنش ميیابند.