طي چند سال اخير همه جور خدمات VIP ديده بوديم، جز افطار VIP ويژه مديران که آن هم امسال ديديم. در منوي برخي تالارها و رستورانهاي بزرگ که خود را براي برگزاري مراسم افطاري مجلل براي دستگاههاي دولتي، شبه دولتي و خصوصي آماده ميکنند، اين عبارت به چشم ميخورد که در ذيل آن بيش از ۲۰ غذاي متفاوت و حتي فرنگي به چشم ميخورد. جالب آن که در انتهاي اين منوي VIP نوشته شده: پذيرايي ويژه از ميزبانان مراسم! با ديدن اين جمله خواه ناخواه ياد رستورانهاي بين راهي ميافتم که به راننده و کمک راننده اتوبوس به خاطر آوردن ۳۰ يا ۴۰ مشتري (مسافر) خدمات ويژه و البته رايگان ارائه ميدهند.
دو نماي نزديک
گارسون مودب و رسمي تالار با گاري دستي شيک رستوران به تک تک ميزها نزديک ميشود و با وجود اين که هنوز برخي از مدعوين مشغول صرف افطاري سنگين و تشريفاتي هستند، بيرحمانه باقي مانده غذاها را درون پلاستيک زباله ميريزد. وقتي ديس ماهي قزل آلاي کبابي را که تقريباً دست نخورده است به پلاستيک زباله سرازير ميکند دلم ميسوزد و ياد خيلي واقعيتهاي خاکستري همين حوالي ميافتم که تو هم خوب ميداني.
از ابتداي ميز بلند به هم ريخته که نگاه ميکنم تا انتهاي آن ديسهاي پلو و ماهي و انواع کباب است که دست خورده شده ولي هيچ يک تمام و کمال خورده نشده است. ۳ نوع پلوي موجود روي ميزها نيز آشفته شده و حتي در برخي ديسها نوشابه و ماست ريخته شده است ظرفهاي شله زرد که اغلب دست نخورده مانده است. گارسونهاي تالار به سرعت و با جديت در حال «پاک سازي» ميزها هستند. کمي آن سوتر، رئيس سازمان.... و معاونش کنار در تالار ايستاده اند و با تک تک مدعوين خداحافظي ميکنند و کارمندان نيز که برخي هنوز دندان هايشان را خلال ميکنند طلب مغفرت و اجر اخروي دارند براي چنين ثواب بزرگي يعني ضيافت افطاري آن هم چنين تشريفاتي و پرهزينه.
وارد آسانسور که ميشوم ياد بخشي از کتاب «به سوي دولت کريمه» ميافتم( ص ۳۸، به نقل از اصل الشيعه و اصولها، آل کاشف الغطاء) که در آن آمده است: روزي «احنف بن قيس» بر معاويه وارد شد، هنگامي که سفره انداختند، بر روي آن از همه رنگ غذا نهادند. احنف وقتي نگاهش به اين سفره رنگين دوخته شد، ناگهان به گريه آمد.
معاويه پرسيد: براي چه به گريه افتادي؟
احنف بن قيس گفت: به ياد علي(ع) افتادم که روزي در خدمت او مشرف بودم. وقتي هنگام افطار شد، از من دعوت کرد که مهمانش شوم. نگاهم به کيسه اي در بسته افتاد که به نزد حضرت آوردند.
پرسيدم: چه چيزي در کيسه است؟
حضرت علي(ع) فرمودند: ناني است از آرد و سبوس جو.
سوال کردم: پس چرا سر آن را بستي؟
فرمودند: چون ترسيدم مبادا «حسن» و «حسين» آن نانها را با روغن مخلوط کنند.
در جايي ديگر و ضيافتي نه چندان متفاوت در يکي از گران ترين و معروف ترين رستورانهاي شهر، پيرمردي مقابل در اصلي رستوران ايستاده است، مديران وزارت... دسته دسته براي افطار وارد ميشوند، ولي او نمي تواند.
چون کارت ويژه ندارد، اصلاً او را نمي بينند. او را حتي دربان رستوران را هم که دايم خم و راست ميشود نمي بيند.
چشمانش دنبال عالي ترين مقام آن ضيافت ميگردد و پاداشي البته باز هم از بيت المال.
پس از مدتي انتظار، يکي از کارگران رستوران با ظرفي سفيد و در بسته خارج ميشود و به سمتش ميرود. چشمان پيرمرد برق ميزند. ولي پيش از آن که بسته را به او بدهد ميگويد: مسئول رستوران گفته اين را بگير و برو تا آبروي ما را جلوي اين همه مقام دولتي نبرده اي.
پيرمرد گرسنه اما گوشه اي مينشيند روي زمين براي افطار و اذان به آخر نرسيده، او ميماند و ظرف خالي. چند متر آن سوتر پشت ديوار رستوران، مردان و زناني نشسته اند، آنها هم افطار را به پايان ميرسانند و در حالي که بشقابها هنوز نيمه مانده غذا را پس ميزنند و به سراغ دسرهاي رنگارنگ ميروند. اين شب ها، لحظاتي اين چنيني بسيار تکرار ميشود. افطارهاي پرزرق و برق و سفرههاي رنگارنگي که گاه تا ۱۰ نوع غذا و نوشابه آن را تزيين کرده اند.
ضيافتهاي تشريفاتي
سفرههاي افطار زماني تنها با نان و پنير و سبزي و مقداري زولبيا و باميه و شايد هم آش يا شله زرد، دهها مهمان را سير ميکرد. اين روزها تشريفات و مهمانيها که عنوان افطار را يدک ميکشند آن قدر رنگ و لعاب متفاوتي دارند که به ابزاري براي پاسخ به حس چشم و هم چشمي ميزبان و مهمان تبديل شده اند و واي به روزي که با پول مفت دولت و بيت المال به اين چشم و هم چشميها دامن زده شود.
افطاريهاي دولتي و تصور مردم
ولي آيا بخشنامه يا دستورالعمل رسمي مبني بر ممنوعيت برگزاري ضيافتهاي پرخرج افطاري توسط دستگاههاي دولتي صادر شده است؟ طي تماسي که با چند دستگاه دولتي ميگيرم مشخص ميشود که نه بخشنامه و دستورالعمل رسمي بلکه تا سال گذشته توصيهها و تذکراتي در اين خصوص صادر ميشده که امسال تنها چند دستگاه اقدام به اين کار کرده اند. از طرفي آن گونه که متوجه ميشوم، برخي مديران دولتي اين ضيافتهاي پرهزينه را از مجامع عمومي به منازل شخصي منتقل کرده اند ولي با بودجه دولتي.
همچنين «م-ي» که خود معاون مالي يکي از ادارات دولتي است در اين باره ميگويد: ماه رمضان براي هر کسي و هر قشري رنگ و بويي خاص دارد. از جمله براي برخي سازمانها و ادارات دولتي، ماه رمضان ممکن است فرصت بسيار خوبي براي پوشاندن ضعفها باشد. البته شايد نفس برگزاري اين مراسم افطاري از سوي سازمانهاي دولتي چيز بدي نباشد اما بايد تأکيد کرد که تبديل شدن اين مسئله به يک رسم هميشگي که البته رقابت و چشم و هم چشمي سازماني جزو اصلي برگزاري آن است به هيچ وجه رسم پسنديده اي نيست.
وي که نمي خواهد نامش درج شود ادامه ميدهد: ريخت و پاشهاي آن چناني و گستردن سفرههاي چرب و شيرين از پول بيت المال به بهانه برخورداري از ثواب افطاري مسئله اي نيست که در شأن نظام اسلامي باشد و بدتر آن که عمده اين ريخت و پاشها نيز از کيسه بيت المال و مردم است.
مسئولان ادارات و وزارتخانههاي دولتي بايد بهتر از هر شهروند ديگري بدانند که هنوز هستند کساني که به کوچک ترين اجزاي اين سفرههاي عريض و طويل نياز جدي و حياتي دارند و صد البته گستردن چنين سفرههاي اشرافي که غذاهاي آن به صرف مقام خورندگان سرو ميشوند و کسي به فکر اسراف و در ادامه بي نصيب بودن فقرا از اين سفرهها نيست، حتماً کاري است غلط و شايد پر از گناه. از سوي ديگر دولتيهاي محترم توجه داشته باشند که ديده شدن اين سفرههاي هفت رنگ در منظر عمومي به هيچ وجه سابقه خوبي در ذهن مردم ايجاد نخواهد کرد.
وي تأکيد ميکند: در واقع مردم جداي از هر سطح برخورداري اجتماعي و مادي، همواره به مسئله ساده زيستي مديران دولتي به عنوان لبّ انتظارات خود مينگرند و اين امر چيزي نيست که يک مدير در حکومت اسلامي ما بخواهد آن را ناديده انگارد.
فخر فروشي برخي مديران
به عقيده کارشناسان اگر جلوي اين روند چشم و هم چشمي آن هم از نوع دولتي اش گرفته نشود، اين فخرفروشي پرهزينه، سال به سال فشار بيشتري به بودجه کشور تحميل ميکند.
دکتر «بروجردي» جامعه شناس و مدرس دانشگاه نيز در اين خصوص ميگويد: متاسفانه اين روزها در ماه رمضان، افطاري بيش از آن که سنتي الهي تلقي شود،ضيافت و تشريفاتي براي فخرفروشي و چشم و هم چشمي است و از آن بدتر اين که ديگر اين مشکل محدود به خانوادهها و بخش خصوصي نيست و اکنون برخي از مديران دولتي با بودجههاي کشور دست به چنين اقداماتي ميزنند و هر سال نسبت به سال گذشته اين ريخت و پاشها افزايش مييابد. گويي قرار است که عملکرد بعضي مديران را با توجه به کيفيت چنين ضيافت هايي بسنجند.
وي اضافه ميکند: سرو انواع غذاهاي تجملاتي و حتي فرنگي، دسر، ميوه و بستني در کنار نان و پنير و سبزي چهره متعارض و دوگانه اي به سفرهها داده که از يک طرف تداعي کننده سنتهاي ديني است و از طرف ديگر، ريشه در اسراف و تبذير دارد، چرا که بسياري از اين غذاها دست نخورده باقي ميماند و دور ريخته ميشود.
وي با انتقاد از رسانهها نيز ميگويد: وقتي در رسانهها سفرههاي غذا طوري نشان داده ميشود که در آن اثري از ساده زيستي نيست و دايم زندگي تشريفاتي در خانههاي چند ميليارد توماني تبليغ ميشود، صحبت کردن از اين که چرا مديران دولتي و مردم در پي اسراف هستند، بيهوده است.
بروجردي اضافه ميکند: با ورود پديدههاي مدرن به عرصه زندگي شهرنشيني، تغيير شکل بسياري از سنتها امري عادي تلقي ميشود. توجه به اين تغييرات و روند آن وقتي شکل جدي به خود ميگيرد که نهادها و افرادي که داعيه دار حفظ و پاسداري از سنتها هستند، در اين تغييرات نقش اساسي بازي ميکنند. چند سالي است سنت افطاري دادن با سفرههاي ساده و صميمي جايش را به افطاري در هتل ها، رستورانهاي لوکس شمال شهر و تالارهاي پذيرايي با هزينههاي ۵تا۵۰ ميليون توماني داده است.
وي تاکيد ميکند: هزينه اين افطاريها که اغلب نهادها و سازمانها و دستگاههاي دولتي يا شبه دولتي برپا ميکنند از بيت المال است و بيشتر افرادي که در آن شرکت ميکنند، جزو قشر فقير و مستمند جامعه نيستند. در اين افطاريها (بخوانيد مهماني ها) برخي مديران و شخصيتها به رايزنيهاي سياسي، لابيهاي انتخاباتي جلب نظر و آراي همسو و... ميپردازند.
وي يادآوري ميکند: اسلام به همه ما توصيه کرده افطاري دادن را وسيله اي براي ايجاد صميميت قرار دهيم. هدف از اين سنت در ادارات و سازمانها هم اين است که رئيس و کارمند و سرايدار هنگام خوردن افطاري پاي يک سفره بنشينند و به هم فخر نفروشند. آيا سفرههاي امروزي چنين کارکردي دارند؟
همه مخالفند اما...
در چنين شرايطي جالب آن که همه با حيف و ميل کردن بيت المال مخالفند و هر مسئولي از نمايندگان مجلس گرفته تا معاونان استانداران و حتي برخي امامان جمعه در اين خصوص هشدار ميدهند باز هم برخي مقامهاي مسئول و مديران دولتي با فراغ بال هنوز به اين کار ادامه ميدهند و هر سال بر رونق آن نيز ميافزايند. همچنان که وقتي با يکي از اعضاي کميسيون اجتماعي مجلس تماس ميگيرم و در اين خصوص از وي ميپرسم ميگويد: اي آقا رها کنيد اين حرفها را. هر سال ميگوييم و ميگويند درست نيست، به جاي ثواب گناه دارد، پول بيت المال را هدر ندهيد ولي گوش کسي بدهکار نيست. وقتي عزم جدي و نظارت قاطع و تنبيه شديدي در کار نباشد گفتن اين حرفها بي فايده است. چنين به نظر ميرسد که به ويژه از نيمه دوم ماه مبارک رمضان امسال نيز بايد شاهد رونق گرفتن هر چه بيشتر کار تالارها، رستورانها و باغ رستورانهاي شهرها باشيم. مکان هايي که از چندين هفته پيش از آغاز ماه مبارک رمضان با درج آگهي، اطلاعيه و حتي فرستادن سفيراني ويژه پيش افراد کليدي هر دستگاه دولتي سعي در گرفتن امتياز برگزاري هر چه مجلل تر ضيافت افطاري آن دستگاه دولتي را دارند.