به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۲۵
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۴ ساعت ۰۹:۲۶
کد مطلب : ۶۵۲۴۵
روياهاي افسر سابق کا‌گ‌ب؛

قدرت ۱۵ساله به دهان پوتین مزه کرده است

قدرت ۱۵ساله به دهان پوتین مزه کرده است
گروه بين الملل: استیون روزنبرگ خبرنگار بی‌بی‌سی در مسکو در گزارشي نوشته است: یک روز مانده بود به پایان سال ۱۹۹۹. وقتی روس‌ها داشتند خود را برای آغاز یک هزاره جدید آماده می‌کردند، رئیس‌جمهورشان داشت یک اعلامیه غافلگیر‌کننده آماده می‌کرد. بوریس یلتسین آن روز با حضور در تلویزیون اعلام کرد: "مدت زیادی است که به این موضوع فکر کرده‌ام. می‌خواهم امروز، یعنی در آخرین روز هزاره فعلی، از سمت خود استعفا بدهم". کسی که یلتسین برای جانشینی خود انتخاب کرده بود نخست‌وزیرش ولادیمیر پوتین بود. یلتسین هنگام ترک کرملین به پوتین گفت: "مراقب روسیه باش".

به عقیده ولادیمیر پوزنِر، گزارشگر کهنه‌کار روس، "یلتسین باید به پوتین می‌گفت گندکاری مرا جمع کن. وقتی یلتسین استعفا داد اوضاع روسیه شیرتوشیر بود. و پوتین تا حدی توانست اوضاع را سروسامان بدهد." فرمانداران محلی دیگر نمی‌توانند مانند گذشته مثل دزدان سر گردنه هر کاری که می‌خواهند بکنند. جهت کلی حرکت به سمت ایجاد ثبات بیشتر و احساس امنیت شغلی بیشتر در مردم بوده."

دستآورد پوتین – افسر سابق کا‌گ‌ب – بعد از تجربه هرج‌و‌مرج سال‌های ۱۹۹۰ تنها ایجاد یک ثبات دلپذیر نبود. او مقداری خوش‌بختی هم با خود آورد. میخائیل کاسیانوف، نخست‌وزیر سابق، به‌خاطر می‌آورد که "چهار سالی که با هم کار کردیم زمان اصلاحات بود. موفق شدیم روسیه را بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ از بحران خارج کنیم و به رشد پایدار برسانیم: نرخ رشد تولید ناخالص ملی سالی ۶-۷درصد بود. درآمد مردم سالی ۱۵درصد افزایش پیدا می‌کرد. الان ثروت خانواده‌ها، مخصوصا در شهرهای بزرگ، خیلی بیشتر است. اما این دستآورد پوتین نبوده. قیمت نفت بود که اثرش را گذاشت."

ولادیمیر پوتین در اولین دوره ریاست‌جمهوری خود در پی روابط نزدیک با غرب بود. او در مصاحبه‌ای که در سال ۲۰۰۰ با بی‌بی‌سی انجام داد حتی حاضر نشد احتمال پیوستن روسیه به پیمان ناتو را رد کند.
اما رهبر کرملین در سال‌های بعد بیش از پیش از "شرکای" غربی روسیه، مخصوصا ایالات متحده، سرخورده شد. او از اقدامات غرب که به نظرش با هدف تضعیف روسیه و دخالت در "حیطه نفوذ" آن انجام می‌گرفت، خشمگین بود. او وزارت خارجه آمریکا را متهم کرد که به معترضانی که در سال‌های ۲۰۱۱-۲۰۱۲ در مخالفت با دولت به خیابان‌های مسکو آمدند، پول داده است.

آن اعتراضات تاثیر زیادی بر ولادیمیر پوتین گذاشت. او احساس می‌کرد که به او خیانت شده است. ویکتور ایروفیف، نویسنده روس، می‌گوید "قراری که پوتین با طبقه متوسط گذاشته بود این بود: آزادی شخصی در ازای وفاداری. اما یک دفعه این مردم به او پشت کردند. مثل بچه‌ای که به پدر و مادرش پشت می‌کند. واقعا تحقیر شد. غرب هم با تشویق آن بچه‌ها، او را تحقیر کرد. واقعا عصبانی بود."
و وقتی غرب – از نقطه نظر او – خواست اوکراین را هم بگیرد او دیگر زیر بار نرفت. نتیجه آن هم یک توفان بود؛ نه توفانی همراه با باران بلکه توفانی همراه با خون."

فشار تحریم‌ها
البته این دفعه توفانی اقتصادی بود. تحریم‌های غرب در کشاندن روسیه به لبه پرتگاه رکود نقش داشته‌اند؛ این تحریم‌ها نتیجه مستقیم تصمیم ولادیمیر پوتین برای انضمام کریمه و دخالت نظامی روسیه در شرق اوکراین است. بنا به ادعای یکی از روزنامه‌های روسیه اتفاقات اخیر به چهره ولادیمیر پوتین به عنوان یک "جادوگر قدرقدرت" خدشه وارد کرده است. آیا تحلیل رفتن توان "جادوگری" جناب رئیس‌جمهور به این دلیل است که طعم قدرت به دهانش مزه کرده؟

ولادیمیر پوزنِر معتقد است "اگر بعد از ۱۵ سال مزه نکرده بود، عجیب بود". "جایگاه یک پادشاه چون موروثی است تاثیری بر پادشاه نمی‌گذارد. ولی وقتی مثل پوتین عقبه چندانی ندارید و به یک رئیس‌جمهور بسیار موفق تبدیل می‌شوید و تصویرتان را روی جلد مجله تایم چاپ می‌کنند و مرد شماره یک مجله فوربز می‌شوید و اطرافتان پر می‌شود از یک مشت روانی که می‌گویند شما نابغه اید، خب چطور ممکن است به دهانتان مزه نکند؟" قانون اساسی روسیه به ولادیمیر پوتین اجازه می‌دهد تا یک بار دیگر در سال ۲۰۱۸ کاندیدای ریاست‌جمهوری بشود و تا سال ۲۰۲۴ در قدرت بماند. این اتفاق ناممکنی نیست.

محبوب در روسیه
با وجود مشکلات حال حاضر در روسیه او همچنان بین مردم محبوبیت دارد. سیاستمداران غربی حتی نمی‌توانند میزان محبوبیت او (۸۵درصدی) را در خواب ببینند اما پایدار نگه داشتن این موفقیت در دوران رکود آسان نخواهد بود. پیش‌بینی ولادیمیر پوزنِر این است که "در صورت وقوع یک فاجعه اقتصادی واقعی تقصیرها بر گردن پوتین انداخته خواهد شد. و او از عرش به فرش سقوط خواهد کرد." این سقوط می‌تواند خیلی ناگهانی باشد. به گفته ویکتور ایروفیف "تاریخ روسیه به ما نشان می‌دهد که وضعیت عوض خواهد شد؛ البته نه از طریق شورش و انقلاب بلکه از طریق توطئه از درون کرملین یا محافل نزدیک به آن. توطئه‌ای که به مرگ رهبر، یا ضعف جسمی او یا سقوط وحشتناک اقتصادی مرتبط باشد."

ایروفیف معتقد است دیگر برای این‌که ولادیمیر پوتین سیاست‌ها یا صفات شخصی خود را تغییر دهد دیر شده است. فکر نمی‌کنم بتواند عوض شود. بعد از انضمام کریمه و جنگ خونین فعلی در اوکراین او هیچ راهی برای عوض شدن ندارد. هیچ کس باور نخواهد کرد: نه طبقه متوسط مسکو و نه غرب. احتمالا حتی خودش هم باور نخواهد کرد."