گروه جامعه:ماجرا هنوز هم ادامه دارد. امروز وقایعی که در حوالی یک فاجعه قابل پیشبینی رخ داده است را از ظهر روز دوشنبه تا ظهر سهشنبه مرور خواهیم کرد و این مرور را در روزهای بعد هم ادامه خواهیم داد.
احمد ابوالفتحی
روزنامه بهار
روز گذشته وقایع مرتبط با فروریختن ساختمان پلاسکو را از ظهر روز یکشنبه تا ظهر روز دوشنبه مرور کردیم. اما ظهر دوشنبه پایان ماجرا نبود. ماجرا هنوز هم ادامه دارد. امروز وقایعی که در حوالی یک فاجعه قابل پیشبینی رخ داده است را از ظهر روز دوشنبه تا ظهر سهشنبه مرور خواهیم کرد و این مرور را در روزهای بعد هم ادامه خواهیم داد.
***
دوشنبه ساعت دوازده
نیروی انتظامی خبرنگاران را از محل حادثه به بیرون هدایت میکند. این موضوع باعث بالاگرفتن زمزمههایی درباره احتمال یافته شدن پیکری تازه میشود. همزمانی بیرون کردن خبرنگاران از محل آواربرداری با بهوجود آمدن اتفاقات مهم در آن محل، باعث شده است که خبرنگاران برای بیرون شدن از محل، لحظهشماری کنند! خبرها وقتی اتفاق میافتند که آنها در محل نیستند. روند مضحکی است اما همین است که هست. خبرها هنگامی پدید میآیند که خبرنگاران حضور ندارند. خبرنگاران نباید مشاهده کنند. فقط باید از زبان سخنگوها بشنوند. این هم یک شیوه برای مدیریت بحران است اما شیوهای است که به شایعه دامن میزند. بخش عمدهای از وقت سخنگوها به تکذیب حدسها و احتمالهایی که در اثر بیخبری پدید آمدهاند میگذرد.
سیزده و پنجاه دقیقه
سرپرست دادسرای جنایی تهران میگوید: «بررسی و معاینه تمام اجسادی که شب گذشته از زیر آوار بیرون کشیده شدهاند نشان میدهد که این اجساد دچار فساد نعشی شده و به دلیل گذشت زمان متلاشی شدهاند. این موضوع حکایت از آن دارد که این افراد بعد از ریزش آوار فوت کردهاند.» سخنان سرپرست دادسرا هم تلاشی است برای مقابله با شایعات و انتقادات. از همان روز اول زمزمهها میگفتند که چند نفر در موتورخانه زنده هستند. حضور این افراد بعدتر توسط شهردار تکذیب شد ولی جسدهایی در همان حوالی یافته شد. یا در موتورخانه یا در اتاقی در کنار موتورخانه و همین باعث بالاگرفتن انتقادها شد. زمزمهها میگفتند اگر تیم مدیریت بحران احتمال زنده بودن افراد را جدیتر میگرفت میشد نجاتشان داد. حرفهای سرپرست این زمزمهها را نشانه گرفته است. حرفهای صبح مدیرعامل آتشنشانی که گفته بود جسدها در موتورخانه یافته نشدهاند و در کنار موتورخانه بودهاند هم به همین مورد مربوط است. سؤالها جدی است. آیا ممکن است در زیر آن همه آوار و دود و گرما و گاز آدمی زنده بماند؟ ولو برای چند ساعت. سخنگوی شهرداری این امکان را رد میکند اما زمزمهها قانع نمیشوند. چرا که به خواستشان احترام گذاشته نشده و از آن مهمتر، به این خاطر که شهردار گفته است هیچکس، زنده یا مرده در موتورخانه نیست ولی بعدتر در موتورخانه یا اطراف آن چهار جسد پیدا شده است.
سیزده و پنجاه و پنج دقیقه
دولت مقصر است یا شهرداری؟هاشمی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفته است که وزارت کار اخطارهای پلمب پلاسکو را با هماهنگی کارفرماهای پلاسکو نادیده گرفته است. ابوالفضل قناعتی عضو شورای شهر تهران هم حرفهاشمی را تکرار میکند و میگوید نباید تقصیر را به گردن شهرداری بیندازید. ساعتی بعد «دبیر کانون هماهنگی شوراهای کار استان تهران» هم حرفهایهاشمی و قناعتی را تکرار میکند. موجی پدید آمده برای برداشتن بار انتقادات از شانه شهرداری و منتقل کردن این بار به دولت. از نحوه پاسخگویی در روزهای اخیر میتوان دریافت که مهم این نیست که مقصر کیست. مهم این است که تقصیر به گردن هیچکس نیست. هر کسی دیگری را مسئول میداند و هیچکس مسئولیتپذیر نیست. مسئول بودن به معنای پاسخگو بودن است و هر کسی پاسخگویی را به دیگری حواله میدهد. این هم بخشی از مدیریت بحران است.
چهارده
«به نقطه صفر رسیدیم.» این را سخنگوی آتشنشانی میگوید. منظور از نقطه صفر سطح زمین است. ملکی همچنین میگوید ضلع شرق و غرب پلاسکو به هم وصل شدهاند: «عملیات جستجو ادامه دارد اما به مورد جدیدی برخورد نکردهایم و آخرین موارد همان بوده که در بامداد امروز اعلام شده است. روز گذشته حفر آخرین تونل را آغاز کردیم و در بامداد امروز به پیکر 4 تن از هموطنان رسیدیم که در زیر آوار مانده بودند دست و پاهایشان بیرون بود اما به دلیل جراحات وارده و حتی سوختگی جان خود را از دست داده بودند.» ملکی پیشبینی دقیقی از مدتزمان لازم برای اتمام آواربرداری ارائه نمیدهد اما معتقد است حداقل سه روز زمان برای اتمام کار لازم است. او تاکید دارد که با کمبود وسایل مواجه نیستند. این هم از دیگر زمزمهها بود که از همان روز اول ذهن و زبانها را به خود مشغول کرده بود. آیا وسایل آتشنشانی کافی و مناسب بود؟ آیا وسایل برای آواربرداری کافی و مناسب است؟ ورود تجهیزات تازه که توان آواربرداریشان دوبرابر دستگاههای قبلی بوده است در ساعتهای پایانی روز شنبه این زمزمهها را تقویت کرده است. این وسایل چرا زودتر به میدان نیامدند؟ کسی سر در نمیآورد. ملکی همچنین میگوید تونلی که برای رسیدن به موتورخانه حفر شده بود حالا ناامن شده است و به همین خاطر آواربرداری در آن قسمت متوقف شده. نمیتوان بیمحابا آواربرداری کرد. این تکیه کلام ملکی از روز اول حادثه است و تکیه کلام واقعگرایانهای هم هست. ملکی میگوید: «گاهی برخی مشکلات ممکن است روند کار را کُند کند به طوری که دو روز پیش سازه فلزی بزرگی که در محل حادثه بود نیروی زیادی از ما گرفت.»
ساعت پانزده
در پنجروزی که از آواربرداری میگذرد 6 هزار تن آهن و مصالح ساختمانی از پلاسکو خارج است. به گفته مسئولین، پنجاه درصد از آوار تخلیه شده است.
پانزده و سی
رئیس ستاد توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار شهرداری تهران میگوید: بانوان بیکار شده در ساختمان پلاسکو میتوانند به مراجعه به این ستاد از خدمات آموزشی و اشتغالی این ستاد بهرهمند شوند. بانک شهر هم اعلام میکند به کسبه پلاسکو و نیز نهادهای عمومی که در حادثه پلاسکو متضرر شدهاند تسهیلات خواهد داد. کمی بعد بنیاد مستضعفین میگوید فروشگاههای قدس را برای کسبه پلاسکو آماده میکند. کسبه بازار تهران هم برای مکان دادن به کسبه پلاسکو اعلام آمادگی کردهاند. به عبارت دیگر همه آمادهاند و این اصلا نشانه خوبی نیست. این نشاندهنده هرجومرج در مدیریت بحران است. نشاندهنده بیتصمیمی. وگرنه بهجای همه، یکجای مشخص آماده بود و نه در حرف، در عمل آماده بود.
پانزده و چهل و پنج
نشست خبری حادثه پلاسکو برگزار میشود. با حضور سردار محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران، قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی، دکتر قاضی پاشا مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران، مهندس جاوید معاون فنی عمرانی شهرداری تهران و ملکی سخنگوی بحران پلاسکو. اطلاعاتی که در این نشست داده میشود، جمعبندی تمام سخنانی است که پیش از این شنیدهایم. در این نشست، جاوید نمایی کلی از پلاسکو ارائه میدهد که شنیدنی و حسرتبرانگیز است: مجتمع پلاسکو در زمینی به متراژ 4200 متر مربع در چهارراه استانبول و در 57 سال قبل احداث شده بود. این ساختمان اولین ساختمان تمام فلزی شهر تهران بود که در زمان افتتاح به دلیل اینکه بلندمرتبه بوده است از تمام تهران قابلیت رویت داشت. واحدهای صنفی این پاساژ مشتمل بر تولیدی، تجاری و انباری بوده است که در 15 طبقه روی همکف و دو طبقه زیرزمین مورد استفاده قرار میگرفت.
شانزده
آتش پلاسکو قصد فروکش کردن ندارد. بعد از پنجروز هنوز هم آواربرداری به شعله کشیدن آتش منجر میشود. در چنین شرایطی آیا حتی تصور زنده ماندن افراد زیر آوار دور از ذهن نیست؟ در چنین شرایطی بیش از مدفونان باید نگران امدادگران بود. گردوخاک شیمیایی موجود در محیط ممکن است باعث ورود آزبست به ریهها شود و در بلندمدت سرطان را به همراه داشته باشد. آیا مدیریت بحران فکری برای این مورد کرده است؟ سخنگوی شورای شهر روز گذشته گفته بود ماسکهای پارچهای آتشنشانان نمیتواند برای چنین شرایطی مناسب باشد، اما گویا حرف او چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
بیستوسی
سخنگوی آتشنشانی میگوید امکان فعالیت در پاساژ کویتیها فراهم نیست.
بیست و یک
پرفسور بهرام عکاشه، زلزلهشناس گفته است: زلزله ۵ ریشتر ساختمانهای مشابه پلاسکو را با خاک یکسان میکند
بیست و سه
میزان آواربرداری پلاسکو به شصت درصد رسیده است. این را رئیس سازمان آتشنشانی میگوید. به گفته شریفزاده: «بیشتر آهنآلات سنگین از منطقه حادثه خارج شده است و تلاش میکنیم تا فردا شب (سهشنبه شب) یا نهایتا پسفردا ظهر، بحث عملیات آواربرداری به اتمام برسد. امشب (دوشنبه شب) خیابانهای اطراف محل حادثه و در واقع حلقه دوم، باز شده و امکان تردد برای شهروندان فراهم شده است. در چهارراه استانبول مسیر به کلی باز است و فقط حلقه اول نیروهای عملیاتی همچنان باقی مانده است که امیدواریم شهروندان تحمل کنند تا یکی دو روز آینده شرایط به حالت عادی باز گردد.در حال حاضر دستیابی به محبوسشدگان امکان ندارد و دو گروه تخصصی و حرفهای تفحص در حال تلاش هستند تا پیکر محبوسشدگان را سالم از میان آوار بیرون آورند و بعد عملیات نخالهبرداری انجام شود.»
بامداد سهشنبه
آواربرداری از در جنوب ساختمان پلاسکو آغاز میشود. آتش هنوز هم زبانه میکشد.
ساعت نه
جلسه جنجالی شورای شهر تهران با محوریت فاجعه پلاسکو آغاز میشود. این جلسه پر از تنش است. پر از فریاد به سر شهرداری و پر از تلاش برای «مدیریت بحران». مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران میگوید پیشنهاد دادهایم که برای بررسی این حادثه کمیته حقیقتیاب تشکیل شود. باید منتظر کمیته ماند.
ساعت یازده
آواربرداری از محور غربی متوقف شده است. میزان آواربرداری به هفتاد درصد رسیده است. هنوز جسد دیگری یافته نشده. اما تعدادی کپسول و دیگر ابزار آتشنشانی یافته شده است. یک قرآن هم سالم از زیر آوار بیرون آمده است.