به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۰۹:۰۰
 
۵
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۲۷ ساعت ۱۵:۱۸
کد مطلب : ۱۲۵۵۸۵

آمریکایی‌ها به‌جای مهاجران تظاهرات کردند

مرجان داودی- دانشجوی جامعه‌شناسی دانشگاه تگزاس
روزنامه بهار
قانون جدید محدودیت ورود اتباع هفت کشور با اکثریت مسلمان به آمریکا زندگی مهاجران، شاغلان و دانشجویان خارجی ساکن در آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است. عده ای که برای دیدار خانواده، سفر کاری و شرکت در کنفرانس‌های علمی در خارج از کشور بودند، با شنیدن زمزمه‌های امضای این حکم خودشان را به ‌آمریکا رساندند که پشت درهای بسته نمانند. آن‌ها که به دیوار خوردند و نتوانستند وارد بشوند اما درست مثل مسلمانانی که داخل کشور بودند، تصور روشنی از آینده نداشته و ندارند. به دستور قاضی ایالتی این حکم موقتا به حالت تعلیق درآمده، ولی آینده‌ برای مهاجران مسلمان ساکن آمریکا همچنان گنگ و نامشخص است. در این گزارش به بررسی جنبه‌های اجتماعی این قانون برای ایرانیان مهاجر در آمریکا پرداخته‌ایم. شاید بتوان از راه این گزارش با جنبه‌های ظریفی از روحیه آمریکائی‌ها آشنا شد.
***
نامه‌های عذرخواهی در صندوق پست
زمزمه‌های امضای حکم منع ورود شهروندان این هفت کشور چند روز زودتر به گوش‌ می‌رسید. موج نگرانی به راه افتاده بود و عده‌ای اما همچنان امیدوار بودند که این یکی هم از آن ادعاهای بزرگ دوران انتخابات دونالد ترامپ باشد. در نهایت اما زودتر از آن چیزی که فکرش را می‌کردیم، حکم امضا و اجرایی شد و آن وقت بود که ‌آمریکایی‌ها هم از این موضوع خبردار شدند. اساتید و دوستان ‌آمریکایی پیام می‌دادند که آن ها اینجا برای ما و پیش ما هستند و هر کاری از دستشان بربیاد انجام می دهند. بعضی هاشان با خجالت زیاد بارها معذرت خواهی می‌کردند، طوری که انگار آ‌ن‌ها شخصا این وضعیت را به وجود آورده‌ بودند. دیگری‌ها سبدی پر از خوراکی‌های خوشمزه‌  خاورمیانه‌ای – از باقلوا گرفته تا هوموس و پنیرهای ترکی و نان‌ و... – پر کرده بودند و به دوست ایرانی‌شان داده بودند، چون فکر کرده بودند که در این شرایط که سفر به ایران محال شده، لابد این‌ها چیزهایی هستند که شاید کمی آن بار دلتنگی را کمتر کنند. دیگری‌ها نامه‌ معذرت‌خواهی و دلداری نوشته بودند و در صندوق پست همسایه‌ ایرانی‌شان انداخته بودند.  

چرا ما؟
واکنش‌های اولیه ایرانیان اما بر کشورهای انتخاب شده متمرکز بود. چرا ایران و چرا نه عربستان سعودی، ترکیه، مصر، امارات، لبنان و پاکستان؟ جدولی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد که نشان می‌داد هیچ‌کدام از هفت کشور انتخاب شده اقدامات تروریستی در ‌آمریکا نداشته‌اند، در حالی که آن دیگری‌ها که در لیست نبودند سابقه  پر و پیمانی داشته‌اند. بحث‌هایی مطرح شد که چون دونالد ترامپ با آن کشورهای دیگر مناسبات اقتصادی دارد – و در برخی از آن کشورها برج و زمین گلف دارد – آن‌ها را تروریست تشخیص نداده و در لیست قرار نداده است. ولی بیشتر که گذشت و آدم‌های مانده در فرودگاه‌ها از داستان‌هایشان نوشتند، معلوم شد که قانون جدید چارچوب مشخصی ندارد و خیلی از آن‌ها که در فرودگاه بودند و ظاهری خاورمیانه‌ای و مسلمان داشتند، همه مورد بازجویی قرار گرفته بودند، از ایرانی و سودانی گرفته تا عربستانی و افغان و ترک و پاکستانی. روایت‌های اولیه نشان می‌داد که آن‌ها که گرین کارت ‌آمریکا را دارند هم شامل این حکم می‌شوند و نمی‌توانند به خاک ‌آمریکا وارد شوند. بعدتر اما دارندگان گرین کارت و گروهی از آن‌ها که ملیت ایران و یک کشور سوم (اغلب اروپایی که پیش‌تر می‌توانستند بدون ویزا وارد ‌آمریکا بشوند) را داشتند، توانستند بعد از بازجویی‌های چند ساعته و چک شدن گوشی‌های موبایل، فعالیت‌هایشان در شبکه‌های اجتماعی، و شغل و سوابق‌شان وارد ‌آمریکا شوند.

ده‌میلیون دلار برای مبارزه با ترامپ
از شب اول اجرای حکمی که مشخصا قرار بود سه ماه مانع ورود شهروندان ایران، عراق، سوریه، یمن، سودان، سومالی و لیبی به ‌آمریکا شود، مردم از ‌آمریکایی گرفته تا مهاجر و مسلمان و غیرمسلمان، همه در فرودگاه‌های شهرهای مختلف ‌آمریکا تجمع اعتراضی کرده بودند   و خواهان این بودند که مسافرانی که به ‌آمریکا رسیده  بودند و حالا دستگیر، بازجویی و دیپورت می‌شدند را به کشور راه دهند. دانشگاه‌ها به دانشجویانی که شهروند یکی از این هفت کشور بودند ایمیل می‌دادند که اگر مشکلی برای آن‌ها پیش بیاید از آن‌ها حمایت می‌کنند. اتحادیه آزادی‌های مدنی در ‌آمریکا ((ACLU توانست در کمتر از یک هفته بیش از ده میلیون دلار از کمک‌های مردمی جمع‌آوری کند و از آن برای استخدام وکلا و پیگیری قضایی این پرونده استفاده کند. عده‌ای از وکلا داوطلبانه به فرودگاه‌ها رفته بودند تا به آن‌ها که پشت درهای بسته مانده بودند مشاوره‌  رایگان دهند. آن‌هایی که به زبان‌‌های این هفت کشور تسلط داشتند به فرودگاه می‌رفتند تا آن‌هایی که زبان انگلیسی را خوب نمی‌دانستند را کمک کنند تا یک وقت برگه‌ای را نخوانده امضا نکنند که بیشتر به ضررشان تمام شود. یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی در فرودگاه جان اف کندی شهر نیویورک برگزار شد که در آن راننده‌های تاکسی هم به این حرکت اعتراضی پیوستند و از سوار کردن مسافران سرباز زدند. در مقابل اما شرکت اوبر (اپلیکیشن مسافربری) به ارا ئه خدمات ادامه داد و این باعث عصبانیت معترضان شد، چون فکر می‌کردند اوبر سعی کرده تا اعتصاب را بشکند. در عرض چند ساعت هشتگی در توییتر شکل گرفت که از مردم می‌خواست که اپلیکیشن اوبر را از روی گوشی‌های موبایل‌شان پاک کنند و استفاده از خدمات این شرکت را تحریم کنند. لیفت، دیگر اپلیکیشن مسافربری و رقیب تازه‌کار اوبر اما از این فرصت برای افزایش محبوبیت و جلب مشتری استفاده کرد و یک میلیون دلار به به اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا کمک کرد تا آن را برای لغو این حکم غیرقانونی و نژادپرستانه هزینه کند.

قول دادند به جای ما تظاهرات کنند
در شهر کوچک ما در تگزاس غربی اما داستان سویه‌های دیگری هم داشت. دوستان و اساتید ‌آمریکایی پیام می‌دادند که در تظاهرات شرکت نکنید، چون ویزای دانشجویی ویزای ضعیفی است و بیشتر از یک حق یک هدیه است که کوتاه مدت به شما داده شده است، اگر در تجمعی شرکت بکنید و برای موضوع بی‌ربطی مثل اخلال در ترافیک دستگیر بشوید، ممکن است وضعیت‌تان را تحت تاثیر قرار بدهد و از کشور بیرون‌تان کنند. آن‌ها قول می‌دادند که به جای ما در تظاهرات شرکت می‌کنند و لازم نیست که ما وضعیت خودمان را در خطر بیندازیم. کسی اما درست نمی‌دانست که آیا این داستان‌ها در کشوری مثل ‌آمریکا هم واقعیت دارد یا صرفا این توصیه‌ها از ذات کمی ترسو و کمی اغراق‌کننده‌  ‌آمریکایی‌ها آب می‌خورد. البته حتی اگر این‌ها را بگذاری پای ساده‌دلی و محافظه‌کاری ‌آمریکایی‌ها، زندگی در شهری کوچک در غرب تگزاس مدام آن نقشه‌ را به یادت می‌آورد که نشان می‌داد هفتاد درصد مردم این شهر به ترامپ رای داده‌اند و ناخودآگاه تو هم یاد می‌گیری این ترس را درونی کنی. اما از کجا معلوم؟ شاید آن ترس و محافظه‌کاری که در ایران، خانواده و دوست و همسایه و ساختار بسته  سیاسی یادت داده‌‌اند را قاره به قاره به دوش می‌کشیم و تا اینجا هم با خودمان آورده‌ایم.

در تظاهرات چه گذشت؟
وقتی از کشوری مثل ایران به اینجا می‌آیی، بعد از دو سال زندگی، تحصیل و کار در ‌آمریکا هنوز خیلی چیزها برایت عجیب و غیرقابل باور است. بعد از یک هفته که به حکم یک قاضی ایالتی این حکم موقتا به حالت تعلیق درآمد و شرکت‌های هواپیمایی سوار کردن مسافران این هفت کشور را از سر گرفتند، شگفت‌زده‌ می‌شوی که یک قاضی می‌تواند حکم بالاترین مقام کشور را غیرقانونی تشخیص بدهد، بر ضدش حکم داده و اجرایش را متوقف کند. وقتی در تظاهرات ضد حکم ممنوعیت ورود مسلمانان شرکت می‌کنی، از دیدن جمعیت ‌آمریکایی‌ها متعجب می‌شوی و درست نمی‌فهمی چرا باید برای‌ آن‌ها مهم باشد که بر سر ما چه می‌آید. البته در این شهر کوچک در تگزاس غربی، کم نیستند آدم‌هایی که جور دیگری فکر می‌کنند و حتی اگر از این مسئله ابراز تاسف بکنند و شخصا برایت ناراحت بشوند، در نهایت کلیشه‌  رابطه  مسلمان و تروریسم را بی‌ربط نمی‌دانند و فکر می‌کنند که بالاخره باید برای امنیت کشور کاری کرد. تعداد انگشت‌شماری از این دلواپسان ‌آمریکایی هم در تجمع اعتراضی شهر ما شرکت کرده بودند و در میان جمعیت چند صد نفری که خواهان لغو این حکم نژادپرستانه بودند، تابلوهایی را تکان می‌دادند که از رئیس جمهور می‌خواست که از واردات تروریسم جلوگیری کند. در کنار همه‌ این داستان‌ها اما یاد کردن از رئیس‌جمهور گذشته‌  خودمان هم حسابی رونق پیدا کرده و همکلاسی ‌آمریکایی در بحثی می‌گفت که ترامپ او را یاد رئیس جمهور سابق ما می‌اندازد که اسمش را با سختی زیاد تلفظ می‌کرد. به دور از این قیل و قال‌ها اما گروهی از مسلمانان در گوشه‌ای از پارک محل برگزاری این حرکت اعتراضی به صف ایستادند و در حرکتی نمادین نماز مغرب‌شان را در همان‌جا در کنار یکدیگر خواندند.
با لغو موقت اجرای این حکم، دانشجویان، مسافران و کارمندانی که در خارج از ‌آمریکا بودند و به درهای بسته خورده بودند، به سرعت خودشان را به ‌آمریکا می‌رسانند تا قبل از فعال شدن احتمالی دوباره‌  این حکم یا اعمال محدودیت‌‌های جدید بتوانند به کشور وارد شوند اما  زمزمه‌هایی در زمینه‌  تغییر شرایط صدور ویزای کاری، تردیدها در خصوص صدور ویزا و گرین کارت‌های جدید و صدور احتمالی احکام جنجالی مشابه،  آینده‌ مهاجران مسلمان و حتی غیرمسلمان در ‌آمریکا را در هاله‌ای از ابهام و نگرانی فرو برده است.