هنگامی که به تعریفی مشترک از منافع ملی نرسیده باشیم که آن تعریف بر اساس وجوهی حداقلی از دیدگاههای مختلف بنا نهاده شده است شاید کاملا طبیعی باشد که هر کسی بر مبنای تعریفی خودخواسته اقدام و یا اظهارنظری کند که گاه حتی بدون آن که خود بخواهد و بداند خلاف وحدت، امنیت و منافع ملی است. از همین رو همانقدر که دقت موشکهای ایرانی در نشانه گیری اهمیت دارد و برای آن سالها وقت و هزینه انسانی و مالی صرف شده است میبایست در هنگام اظهار نظر هم حواسمان باشد که نیازمند دقت در نشانهگیری هستیم.
روزنامه بهار: میتوان مهمترین خبر این هفته را با اختلاف قابل ملاحظهای حمله موشکی سپاه به مرکز فرماندهیتروریستها در دیرالزور سوریه دانست. اتفاقی که برای برخی غافلگیر کننده بود و شاید تصور این نوع واکنش «سخت و خشن» را از ایران نداشتند. حقیقت آن است که تصمیمگیران ایرانی نشان دادهاند که معمولا تمام تلاش خود را میکنند که وارد فاز نظامی نشوند که این امر بیش از همه به علت شرایط خاص منطقه پرآشوب خاورمیانه است، به طوری که هر نوع تنش تازهای میتواند همه کشورهای منطقه را دچار درگیری هایی سخت و طولانی کند.
به همین دلیل در بیشتر منازعاتی که بین کشورهای منطقه رخ میدهد توصیه همیشگی مسئولان ایران خویشتن داری و حضور پشت میز مذاکره است. حتی در پرونده پیچیده ایران – عربستان هم شاهد آن هستیم که دستگاه دیپلماسی کشور همواره از تنش زدایی استقبال کرده و بیش از ایران طرف سعودی است که از گفتگو استقبال نمیکند. بر اساس همین پیشینه هم بود که شاید برخی از تحلیل گران و ناظران عرصه سیاست گمان نمیبردند که نوع برخورد نظام تصمیم گیر در ایران در مقابل حوادثتروریستی رخ داده در پایتخت به شکل حمله موشکی باشد. در خصوص اصل این اقدام توجه به چند نکته ضروری است.
الف) حمله موشکی به مقر تروریستهای داعش در دیرالزور تنها و تنها به هدف مقابله به مثل علیه گروههایتروریستی بوده است که گستاخانه باعث از دست رفتن جمعی از هموطنانمان شدند، از همین رو تبلیغات برخی که شاید نگاهی مغرضانه دارند در خارج از کشور و همینطور تندروهای داخلی که این حمله موشکی را نشان دهنده پیامی برای عربستان و یا رژیم اسرائیل میدانند کاملا بی اساس بوده و تنها باعث افزایش تنشها و زمینه چینی برای مظلوم نمایی برخی در منطقه خواهد شد.
ب) عبور موشکهای ایرانی از دو کشور عراق و سوریه نشانگر همکاری کامل و قابل ملاحظه دولتهای این دو کشور با ایران است. ممکن است نقدهای بسیاری را بتوان به رژیم بشار اسد و دولت قانونی عراق به دلیل موضوعات گوناگون، از نوع کنش سیاسی داخلی این دولتها تا اقدامات تاثیرگذارشان بر صحنه بین الملل مطرح کرد اما نمیتوان این نکته را از نظر دور داشت که هر دوی این کشور از همراهان ایران هستند و این نکته در صورتی که با تدبیر مسئولان ایرانی همراه شود میتواند فرصتهای خوبی را برای کشور در زمینههای گوناگون ایجاد کند.
ج) تصور برخی مبنی بر آن که رئیس جمهور روحانی و یا دولت اعتدال نسبت به این اقدام واکنشی منفی و اعتراضی دارند نشانگر عدم اطلاع از ساختار تصمیم گیری در کشور و همین طور نشناختن مشی و روش روحانی است. برخی از تندروهای داخلی در تلاش هستند که با یادآوری نقدهای به جای رئیسجمهور در مناظرههای 96 به برخی دستگاهها و نهادها این طور وانمود کنند که حسن روحانی که خود در زمان دفاع هشت ساله نقشی اساسی را در بخشهای نظامی کشور داشت مخالف توانمندیهای دفاعی کشور است. این در حالی است که آن چه روحانی به درستی به آن نقد داشته است و مورد استقبال اکثریت هم قرار گرفت رودررو قرار دادن مردان دیپلماسی و قهرمانان عرصه دفاع از کشور بود. نقد روحانی به نشان دادن شهرهای زیرزمینی موشکی به قصد تنشآفرینی بود و نه استفاده از قدرت موشکی کشور علیهتروریستهایی که به مردم ایران رحم نکردهاند.
با بررسی واکنشهای داخلی به این اقدام ایران علیه گروه تروریستی داعش شاهد اجماعی دیدنی در حمایت از این اقدام بودیم. به گونهای که طیفهای گوناگون سیاسی که در موضوعات مختلفی با یکدیگر اختلافات و مرزبندیهای روشنی دارند و حتی برخی از گروهها و چهره هایی که حضور نظامی ایران در سوریه را خلاف منافع ملی کشور میدانند از عملیات «لیلة القدر» حمایت کرده و آن را حق طبیعی ایران دانسته اند. اما در این میان باز هم اقلیتی تندرو بودند که مطابق همیشه خلاف جریانی که ملت بر اساس آن در حرکت است سعی داشتند با اقدامات و اظهاراتی این وحدت مثال زدنی حول این موضوع را نشانه بگیرند. تندروهایی که سیاست زدگی از وجوه بارزشان است و در هر موضوعی به دنبال نکتهای هستند تا به انشقاق در جامعه افزوده و از هر نوع تلاشی برای افزایش سطح انسجام اجتماعی و اتحاد ملی جلوگیری به عمل آورند.
آنان این بار هم بیکار ننشسته و با مطرح کردن موضوعاتی غیر مرتبط با اقدام متقابل ایران علیه گروههایتروریستی تلاش کردند که ماهی خود را با گل آلود کردن آب صید کنند. مطرح کردن موضوع برجام و تحریمهای باقی مانده، تمسخر دیپلماتهای وظیفه شناس کشور که بارها مورد تقدیرهایی بیسابقه از جانب رهبر انقلاب قرار گرفته اند، رودرو نشان دادن دولت با این اقدام مردان دفاع، وارونه نمایی آن چه روحانی در مناظرههای 96 گفت به قصد مقابل هم نشان دادن آن چه دولت میخواهد با اقدام انجام شده و. . . بخشی از مطالبی بود که بر خلاف فضای وحدت بخش ایجاد شده مطرح شد. شاید بتوان علت العلل این نوع رفتارهای وحدت شکن، آن هم در چنین بزنگاه هایی که به دفعات هم تکرار شده است را ناشی از عدم تعریف دقیق از مفهوم «منافع ملی» دانست.
هنگامی که به تعریفی مشترک از منافع ملی نرسیده باشیم که آن تعریف بر اساس وجوهی حداقلی از دیدگاههای مختلف بنا نهاده شده است شاید کاملا طبیعی باشد که هر کسی بر مبنای تعریفی خودخواسته اقدام و یا اظهارنظری کند که گاه حتی بدون آن که خود بخواهد و بداند خلاف وحدت، امنیت و منافع ملی است. از همین رو همانقدر که دقت موشکهای ایرانی در نشانه گیری اهمیت دارد و برای آن سالها وقت و هزینه انسانی و مالی صرف شده است میبایست در هنگام اظهار نظر هم حواسمان باشد که نیازمند دقت در نشانهگیری هستیم.