رضا صادقیان
یک: ژنهای خوب و کسانی از ابتدای تولد به صورت رانتی و با اتکا به ژن خوب-عالی زندگی بی دغدغه و پرامتیازی داشتهاند، نه تنها خودشان، بلکه دوستان و کسانی که با واژهاساسی و راهگشای ژن خوب رشد و نمو یافتهاند را برتر از سایرین فرض میکنند. خوشبختانه چنین موضوعی از سوی این افراد نه تنها انکار نمیگردد بلکه با اعتماد به نفس غیرقابل باور در شبکههای اجتماعی حضور یافته و در مناظره با منتقدان سعی میکنند از عملکرد-ناعملکردی خویش دفاع کنند. فارغ از آنکه چنین دفاعی لاجرم آنها را در ستیزی دایمی با مخاطبان قرار میدهد و همزمان حس ناگوار بیتوجهی و تبعیض شکل گرفته از سوی مسئولان را به مردم منتقل میکند، شاید ژنهای خوب گمان میکنند که چنین دفاعی عملکرد آنها را توجیه میکند، فارغ از اینکه رویکرد این افراد به پای اکثریت اهل قدرت نوشته خواهد شد.
دو: اگر قبول کنیم ژن خوب و بد داشته باشیم، با تبصره میتوان برای آن ژن رانتی و غیر رانتی نیز قائل شد. افرادی که نه تنها هوش سرشار ندارند، استعداد خاصی در هیچ کدام از بخشها ندارند ولی ادعای غیرقابل باور زیادی دارند، همین که فردی مدعی داشتن تجربه در بخشهای مختلف شود و خود را ارجحتر از دیگران برای مدیریتهای عالی گمان کند، چنین دعوی فقط با داشتن ژن خوب-رانت امکانپذیر است، آن هم در شرایطی که صدها و بلکه هزاران نفر از فارغالتحصیلان رشتههای مختلف دانشگاهی در مقطع تحصیلات تکمیلی و حتی کسانی که در کنار تحصیل به کسب تجربه مشغول شدهاند برای به دست آوردن شغلی با ثبات به شهرهای دیگر مهاجرت میکنند و با حداقلها میسازنند.
سه: فردی که مدعای داشتن ژن خوب را مطرح میکند و دایم از داراییها، داشتهها و رفت و آمد خودش به مکانهای خاص عکس و فیلم تهیه میکند و خودش را با متعلقات اضافی (ساعت، عینک، پیراهن، کت و شلوار گران قیمت و. . .) به نمایش میگذارد، به عبارتی بخشی از ظواهر خودش را هویدا میکند! همیناندازه که بیننده متوجه خاص بودن وی شود، ولی همین فرد هیچ وقت حاضر نمیشود درباره رابطهها و نوع پیشرفت خودش و یا استفاده از رانت و ارتباطات خاص و دست نیافتنی برای عموم مردم شفافسازی کند. در واقع ژنهای خوب فقط قسمتهایی از زندگی خود را به نمایش میگذارند که تصویر خاص بودن آنان را منعکس کند و اجازه ورود به سایر بخشها را با آگاهی کامل مسدود نگه میدارند و در حالتی دیگر منکر میشوند.
چهارم: ژنهای خوب ناخواسته خودشان را از سایرین بالاتر و بهتر میبینند. گویی آنان همه مردم کشور را از دژ و باروی متعلق به خویش نگاه میکنند، خصوصا اینکه طی ماههای گذشته شماری از فرزندان مسئولان از هزینههای سرسامآور جشن عروسی، وسایل نقلیه گران قیمت، تفریحها، کسب درآمدهای نجومی و پوششهای خاص و حتی پستهای مدیریتی خود دفاع میکنند به این دلیل است که اینان میزان تخریب و ویرانی نظرات خود را در سطح مردم درک نمیکنند، چرا که فاصله زیست ژنهای خوب با شهروندان هزاران کیلومتر فاصله دارد و هیچ وقت موفق به شنیدن سخن و دغدغههای مردم نشده و نمیشوند، آنان مردم را از دور دستها مینگرند، جایی که فضایی به شدت خوش آب و هوا دارد، دغدغهای به غیر از نگهداشت رانت و بهرهجویی از ارتباطات در آن یافت نمیشود و خبری از بحران مالی و بدهی و تهیه مایحتاج زندگی نبوده و نیست.
موضعگیری ژنهای خوب در قبال انتقادات بیش از آنکه پاسخی به وضعیت آنها باشد (استفاده از رانت) ، نگریستن از بالای برج به مردم است ، به همین خاطر هر زمان که چنین افرادی به موضعگیری اقدام میکنند شاهد بازخوردهای منفی شهروندان و کاربران شبکههای اجتماعی هستیم.