به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۰۲:۳۲
 
۳
تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۶ ساعت ۱۴:۱۷
کد مطلب : ۵۳۴۱

بيماري سرطان مساوي با مرگ نيست

بيماري سرطان مساوي با مرگ نيست
گروه علم و فناوري: ذهنيت‌هاي اشتباهي در مورد بيماري سرطان وجود دارد و همين ذهنيت‌هاي غلط و به اشتباه سرطان را مساوي مرگ دانستن، فشار روحي‌ شديدي را به فردي كه متوجه شده به اين بيماري مبتلاست، وارد مي‌کند. واكنشي كه معمولا افراد با شنيدن اين خبر نشان مي‌دهند، معمولا شوكه شدن، انكار، ناباوري، خشم، پرخاشگري، افسردگي و گوشه‌گيري است. بنابراين اطرافيان بايد انتظار چنين واکنش‌هايي را داشته باشند و بيمار را درک کنند.

اما دکتر خدايي، روانپزشك و استاد دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي مي‌گويد: سرطان برخلاف سابق كه مرگ‌آور تلقي مي‌شد، در حال حاضر اصطلاحي عام است براي ناميدن گروهي از بيماري‌ها که خيلي از آنها با درمان‌هاي جديد كاملا درمان مي‌شوند. او ادامه مي‌دهد: دوره درمان ‌برخي سرطان‌ها زياد است، ولي احتمال مرگ‌ و مير در اثر ابتلا به آنها برخلاف تصور بالا نيست و با درمان‌هاي جديد مثل راديوتراپي، شيمي‌درماني، روش‌هاي جراحي و غيرجراحي جديد قابل كنترل است.

خداحافظي با تصورهاي غلط

اين تصور كه سرطان مساوي مرگ است، بايد در فرد سرطاني از بين برود تا اميدش را از دست ندهد.
افراد برحسب شخصيت خود واكنش‌هاي متفاوتي با شنيدن خبر ابتلا به بيماري‌اي مانند سرطان نشان مي‌دهند. دکتر خدايي دراين‌باره توضيح مي‌دهد: براي برخي شنيدن اين خبر مساوي فاجعه‌اي مانند تصادف يا شنيدن خبر فوت نزديکان است و ابتدا دچار شوك مي‌شوند، بعد مكانيسم دفاعي انكار، خشم، تحريك‌پذيري و زودرنجي و ناراحتي از زمين و زمان بروز مي‌کند و سپس مي‌پرسند: چرا من؟ چرا بدشانسم و سوالاتي از اين قبيل.
اين روانپزشک مي‌افزايد: بيمار سرانجام به صورت ضمني واقعيت را مي‌پذيرد و درصدد درمان برمي‌آيد.
به گفته اين استاد دانشگاه، براساس نوع بيماري و شخصيت افراد اين دوره يك تا ۱۰ روز طول مي‌كشد، ولي گاهي در موارد شديد ممکن است به ۴۰ روز هم برسد مخصوصا اگر فرد زمينه افسردگي‌ داشته باشد، ولي در نهايت دير يا زود پذيرش و سعي براي درمان اتفاق مي‌افتد. هرچه دوره قبل از پذيرش كوتاه‌تر باشد و بيمار زودتر براي درمان اقدام کند، درمان‌ها موثرتر خواهند بود. اين رفتار نشانه مهارت فرد در مديريت بحران و حل مساله است.

نقش اطرافيان بيمار

اطرافيان بيمار بايد بدانند وقتي فرد خبر ابتلايش به سرطان را مي‌شنود، ممكن است واكنش‌ نشان دهد و انتظار رفتارهاي عجيب او را داشته باشند، ولي دکتر خدايي تاکيد مي‌کند: نبايد به بيمار دلداري بيش از حد يا حتي اميد واهي داد. اطرافيان بيشتر بايد سعي کنند شنونده باشند. بايد به بيمار کمک کرد به دنبال راه درمان و پزشك باشد و بعد از گرفتن چند نظر، بهترين نظر را بدون وسواس بپذيرد و به پزشكش اعتماد كند. از اين شاخه به آن شاخه پريدن فقط باعث مي‌شود درمان ديرتر آغاز شود. به گفته اين روان‌پزشک، سپردن همه پيگيري‌هاي درمان به خود بيمار درست نيست و بايد در كنارش به عنوان مشاور حضور داشت، چون ممکن است مثلا به دليل افسردگي تمايلي به ادامه درمان نداشته باشد و گاهي فكر خودكشي به ذهنش خطور کند يا مثلا فکر کند اگر زودتر بميرد، اطرافيان راحت مي‌شوند.

به ديگران بگوييم سرطان داريم؟

برخي بيماران سرطاني از گفتن در مورد بيماري‌شان به همکاران و دوستان اکراه دارند، ولي برخي به هرکس مي‌رسند، از بيماريشان خبر مي‌دهند، ولي رفتار درست کدام است؟
دکتر خدايي در پاسخ به اين سوال مي‌گويد: گفتن در مورد ابتلا به سرطان به افرادي غير از اعضاي خانواده هيچ اشكالي ندارد، مخصوصا اگر بيمار احساس مي‌كند آرام مي‌شود، ولي به شرطي که هيچ حساسيتي ايجاد نشود. در مواردي هم لازم است ديگران مثلا همکاران بيمار، حقيقت را بدانند تا همكاري‌هاي لازم را انجام دهند. اين استاد دانشگاه تاکيد مي‌کند: درددل كردن و مشورت كردن و تخليه هيجان‌ها اشكالي ندارد، اما به شرطي كه باعث دخالت ديگران نشود.

وقتي بيمار سرطاني خسته مي‌شود

گاهي بيماران مبتلا به سرطان در ميانه راه درمان مخصوصا در صورت مواجهه با عوارض درمان‌هايي مثل شيمي‌درماني خسته مي‌شوند. در اين زمان نيز نقش خانواده بسيار مهم است و بايد اميدهاي واقعي به بيمار بدهند.
روان‌درمانگران معتقدند بهترين راه، مشاوره با يک روان‌شناس يا روانپزشک و بعد از آن عضويت در انجمن‌هاي مخصوص و همنشيني بيمار با افرادي است که مانند خودش به بيماري صعب‌العلاجي مبتلا هستند تا تجربه‌هايشان را باهم در ميان بگذارند و باهم از اميدهايشان بگويند. درماني هم كه در كلينيك‌هاي سرطان انجام مي‌شود و ملاقات بيماران مبتلا با درمان‌شده‌ها باعث مي‌شود اميد به زندگي و درمان در آنها بيشتر شود. اطرافيان نيز بايد به خود مسلط باشند و ناراحتي‌شان را جلوي بيمار بروز ندهند، زيرا اين رفتار حال روحي بيمار را بدتر مي‌كند. دکتر خدايي اعتقاد دارد استرس و ترس از اين بيماري بيش از واقعيت است.

چرا استرس براي بيماران سرطاني بد است؟

استرس غير از تاثير روي ذهن و روحيه انسان، سيستم ايمني را تضعيف مي‌كند. افسردگي نيز مي‌تواند باعث نااميدي بيمار از ادامه درمان شود. بنابراين حفظ روحيه و توجه به شاداب نگه داشتن آن در روند درمان تاثير زيادي دارد.
بايد اين ذهنيت را که سرطان مساوي است با مرگ از ذهن بيرون کرد و به دنبال چراها نبود، اين‌که مدام بپرسيم چرا من؟ دردي را از کسي دوا نمي‌کند و پاسخ آن مهم نيست. مهم آن است که بيماري را بشناسيم و به دنبال درمان باشيم.
معمولا بيماران مبتلا به سرطان ارتباط نزديک‌تري با خدا پيدا مي‌کنند و توکل به خدا برايشان بسيار مفيد است. درست است که ابتلا به بيماري‌اي مانند سرطان روي زندگي سايه مي‌اندازد، ولي نبايد بگذاريم تمام زندگي را تحت‌الشعاع قرار دهد.
اين استاد دانشگاه ادامه مي‌دهد: فعاليت بدني و ورزش با مشورت پزشک هم حال روحي اين بيماران را بهتر مي‌کند و از نظر جسمي نيز برايشان مفيد است. بيماران سرطاني بايد كار و استرس خود را کاهش دهند و تفريح، تنوع و مسافرت نيز براساس شرايط و طبق نظر پزشك به بهبود حالشان کمک مي‌کند.

وقتي راه درماني نيست

گاهي سرطان پيشرفته و به اندام‌هاي مختلف رسيده است. در اين موارد ممکن است پزشک تشخيص دهد ديگر راهي براي درمان نيست. دکتر خدايي مي‌گويد: در اين موارد هم نبايد توکل به خدا، عقلانيت و روحيه را از دست داد. اطرافيان بايد اجازه دهند بيمار وصيت و فكري به حال آينده‌اش کند و اگر خواسته‌اي دارد، برآورده کند تا روزهاي پيش رو را باکيفيت بگذراند. دکتر خدايي توصيه مي‌کند: چه بيمار در بيمارستان باشد و چه در خانه، اطرافيان بايد كنارش باشند، چون تنها گذاشتن آنها، ترس شديدي در وجودشان ايجاد مي‌كند. ترس از مرگ در همه وجود دارد و گاهي اگر بيماري جسمي، فرد را از بين نبرد، بيماري روحي او را به مرگ مي‌كشاند.
مرجع : جام جم آنلاين
نام شما

آدرس ايميل شما
توجه: نظرات حاوی توهين، افترا، اتهام و ... به اشخاص حقيقی و حقوقی، و نظرات شعارگونه «مرگ، درود و مشابه آنها»، و همچنين نظرات طولانی تر از 500 حرف، به هيچ وجه منتشر نخواهند شد.
نظر شما *


مهسا نادری
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲/۰۱/۲۹ ۱۶:۰۱
با سلام
دکتر پدر من مبتلا به سرطان کبد و روده است.در ابتدای کار با پیشرفت خوبی مواجه بودیم و علیرغم نظر برخی کارشناسان که بیش از 4 ماه زنده نمی مانند،حدود 4 ماه را با موفقیت پشت سر گذاشتند.CEA ایشان ابتدا 151 بود و در 4ماه بعد به 80 رسید اما ناگهان در عرض کمتر از یک ماه به 210 رسید.پزشکان معتقدند راهی برای درمان نیست...نمی خواهیم امیدمان را از دست بدهیم.با این وضعیت طبق اطلاعات علمی چقدر می توانند کنار ما باشند؟با توجه به اینکه درد زیادی هم دارند؟ (39364)
نرگس
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۱/۳۰ ۰۹:۱۳
باسلام
اینجانب خواستار کمک فکری و روحی هستم .
زن برادرم که دختر خاله ام هست سه سال پیش مبتلا به سرطان سینه شد و تمام مراحل شیمی درمانی را نیز طی کرد اما الان سرطان به ریه اش زده و دکتر گفته مدت زیادی زنده نخواهد ماند ما خیلی ناراحت هستیم اما من نمیخواهم امیدم را از دست بدهم و فرضا هم که این اتفاق که حق هم هست بیفتد من چگونه میتوانم بهش امید و شادی بدهم چون دخترش امسال کنکور داره من دوست دارم بچه هاش و شوهرش تا لحظه آخر شاد باشند و از خدا و رحمتش نا امید باشند چون این بیماری برای بار دوم شروع شده ... (219575)
مرادي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۰۹ ۱۰:۰۶
با سلام
لاتقنتو من رحمت الله عزيزان محترم كيفيت زندگي مهم است صابر واميدوار باشيد (222700)