گروه سياسي: ایفای نقش سیاسی در قامت اپوزیسیون گاهی ميتواند ساده باشد.سیاست پیشگان معمولاً در نقش منتقد با مردم ارتباط بیشتر و گرمتری دارند و مردم نیز که حرف خود را از زبان آنان ميشنوند همراهی بیشتری با آنها خواهند داشت ولی وقتی همان گروه یا جناح سیاسی، خود متولی امور کشور ميشود ارتباط گرم مردمیش رو به سردی ميگراید و توقعات جامعه را به مرور متوجه خود ميبیند. در کشور ما با پیشینهي حاکمان دیکتاتور و شکاف عمیق دولت ـ ملت که باز مانده از آن دوران است ماه عسل دولتها چندان طولانی مدت نخواهد بود.
اشکان بنکدار جهرمی
بنابراین دولتها هر آن چه در چنته دارند را در مدت تصدی امور کشور، رو ميکنند تا بتوانند پشتوانهي مردمی خود را حفظ نمایند. البته دولتها گاه رفتارهای پوپولیستی و عوام پسندانه را بر ميگزینند تا به خیالشان سهل الوصولترین راه را انتخاب کرده باشند اما رفتار دیگری نیز وجود دارد که در مقابل مورد یاد شده قرار ميگیرد که آن توجه به نیازهای واقعی و بلند مدت تر جامعه خواهد بود که البته درایت و تدبیر لازم خود را چه در جهت توجیه جامعه و چه در پیشبرد اهداف ميطلبد.
داشتههاي روحانی در آغاز به کارش چیست؟
آگاهی مردم به مشکلات موجود و زمان بَر بودن حل آنها بی شک یکی از داشتههاي روحانی محسوب ميشود. در ابتدای کار دولت اصلاحات در ۱۶ سال پیش، اگر تنها چند تن از نخبگان سیاسی آن طیف، اول بار نگرانی خود از فزونی یافتن ناگهانی انتظارات مردم را بیان نمودند ولی اکنون در گستره ای وسیع این موضوع دغدغهي کل جامعه است. دوران ۸ سالهي رئیس جمهور ششم با تمام نشیب و فرازهایش نقطهي مثبتی داشت و آن چیزی نبود جز آگاهی بیشتر مردم در گزینش سیاست پیشگان.
اگر تا قبل از این دوران مردم به تبلیغاتی که حاتم بخشی دولت آینده را نوید ميداد پاسخ مثبت ميدادند ولی این تفکر به مرور حتی در لایههاي فرودست جامعه شروع به رنگ باختن نمود و جامعهي فعلی اکنون ميداند رفع مشکلات اقتصادیش امری مجرد و بی ارتباط با دیگر جوانب سیاست نمی باشد. میزان آراء دکتر روحانی به عنوان پیروز انتخابات و نامزدی که مساعدتهای مالی مستقیم را در تبلیغات خود لحاظ نکرده بود ميتواند اثباتی بر این ادعا باشد.
ویژگیهای شخصی و حرفه ای رئیسجمهور جدید نیز عامل مثبتی در پیشبرد برنامههاي وی به حساب ميآید. روحانی اهل معامله است و از چانه زنی ابایی ندارد. وی سیاستمداری معتدل و منعطف است که در مبارزه نیز کم نمی گذارد. راه هفتمین رئیس جمهور از بده بستانهایِ پشت پرده بیشتر ميگذرد تا هیاهوهای آشکار سیاسی. تجربیات طولانی مدت حضوروی در مجلس و سابقهي کاریِ مدید و مثبتش به عنوان نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی و عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام، به او شناخت وافر و در نتیجه توانایی قابل توجهی در هم آوردی با اقلیت مسلط در عرصهي حاکمیت کشور را داده است. او در مقایسه با احمدینژاد اخلاق گرا و در مقام سنجش با خاتمی مبارزه طلب است.
اگر بعد از دوم خرداد ۷۶، خاتمی و طیف اصلاحطلب مجبور بودند یک تنه با بحرانآفرینیهای ۹ روزه مبارزه کنند ولی روحانی این خوش اقبالی را دارد که حمایت طیف گسترده ای از مقامات با سابقهي جمهوری اسلامی را با خود داشته باشد. از یک سو حمایت هاشمی رفسنجانی باعث شده تا اصولگرایانِ معتدل و منطق گرا از در همراهی با وی در آیند یا حداقل مخالف با وی نباشند و از سوی دیگر پشتیبانی خاتمی نیز سبب گشته تا قاطبهي اصلاحطلبان جز به حمایت از او نیندیشند.
اکنون جبههي مقابلِ افراط به مراتب قوی تر از سال ۷۶ است به طوری که امروز ناطق نوری، رقیب آن روز خاتمی، و بسیاری از افراد مقابلِ اصلاحات در جبههي ضد افراط جای ميگیرند و بالطبع از حامیان روحانی محسوب ميشوند. روحانی اما از آن سوی آبها نیز واکنش مطلوب به انتخاب خویش را ملاحظه کرده. امروز صدای طرفداران ارتباط با ایران بیشتر از هر زمان دیگری شنیده ميشود. گروههای سیاسی معتدل غربی علیرغم تلاش افراطیون ميخواهند پدیدهي روحانی را به فرصت تعاملی مثبت با ایران بدل کنند تا مبادا متهم به فرصت سوزی شوند.
روحانی اما در برابر داشته هایش بایدهایی را نیز ميبیند. مردم تا زمانی که رئیس جمهور بر مطالبات آنها پای ميفشارد، پشتیبانی خود را از او دریغ نخواهند کرد و بی شک این امری بدیهی پیش روی روحانی خواهد بود. امری که اورا در عملی ساختن وعده هایش به مردم استوار تر نگه ميدارد و تضمین کنندهي همراهی مردم با او در برابر دیگر مراکز قدرت است.
روحانی اگر چه مقابل اقلیت افراطی راه سختی در پیش دارد ولی تعامل نزدیک وی با مقام معظم رهبری و لحاظ دغدغههاي ایشان ميتواند اورا در تأمین خواستهای جامعه و حتی تعامل با دنیا به ویژه جهان غرب قدرتمند نماید. این امر نه تنها فراغ بال بیشتری را برای او فراهم ميسازد بلکه بهانه ها را از افراطیون گرفته آنها را زمین گیر مينماید.
آخر سخن این که روحانی در پاسخ به مطالبات مدنی مردم نیز وظایفی حس ميکند. لطافت بخشیدن به فضای سیاسی کشور نه تنها نیاز جامعه را از این حیث مر تفع ميسازد بلکه به عنوان نقطهي مثبتی در روابط خارجی عمل خواهد کرد و ضمن به حاشیه راندن گفتمان تندروهای ضد جمهوری اسلامی در جهان غرب زمینه را جهت روابطی متوازن با اروپا و حتی آمریکا آماده خواهد ساخت.
اما الآن از ترس افراطیون، رحمانی فضلی و پسر جنتی نامزد آن ذو وزارتخانه هستند (105025)