داريوش احمديان
گروه فرهنگي: تبلیغ فیلمهای سینمایی از شبکههای ماهوارهای که در چند وقت اخیر باعث دردسرهایی هم برای صاحبان این آثار شده است یکی از موضوعاتی که با بررسی آن متوجه تناقضاتی میشویم. از یک سو مسئولان کشور و حتی مدیران صداوسیما معتقدند که درصد بسیار بالایی از مردم مشتری دائمی این شبکهها هستند.
از سمت دیگر سینمای ایران در قیاس با برخی سریالهای سخیف این گونه شبکهها محصولاتی پاک و دور از مسائل غیر اخلاقی را به مخاطبان ارائه میدهد، از طرف دیگر بسیاری از این محصولات امکان تبلیغ در رسانهای که قرار بوده ملی عمل کند و نمیکند را ندارند و چنین مجوزی از سوی صداوسیما به آنها داده نمیشود، و در سوی دیگر هم دستگاه قضا تبلیغ آثار سینمایی در شبکههای ماهوارهای را جرم میداند و با تهیه کنندگان این فیلمها برخورد میکند. این توصیفی است از اضلاع یک چند ضلعی به شدت متناقض.
اگر ما به واقع قائل به این هستیم که محصولات شبکههای ماهوارهای غیر اخلاقی است و باید مخاطبان را به سمت محصولات ارائه شده در کشور خودمان بیاوریم پس طبیعتا باید از سینمای ملی کشور که هر فیلم آن از فیلترهای متعددی گذر میکند حمایت کنیم تا مخاطبان آن سریالهای ماهوارهای به سمت محصولی که نسبت به آنها آثار سوء کمتری دارد جذب شوند در نتیجه اینکه صداوسیما با وضع قوانین سخت گیرانه ممیزی و همچنین بالابردن تعرفههای تبلیغات برای فیلمهای سینمایی مانع از تبلیغ فیلم ایرانی شود نشانهی آن است که مدیران این سازمان عریض و طویل، شاید بدون آنکه بدانند و بخواهند مخاطب را از سمت سینمای ایران به سمت همان شبکه هایی که به شکل شبانه روزی در باب مضراتش سخنرانی میکنند سوق میدهند.
نکتهی دیگر این است که هنگامی که همه متفق القولند که بساری از مردم مشتری شبکههای ماهوارهای شدهاند چه دلیلی دارد که از این امکان برای تبلیغ آثار سینمایی تولید شده در ایران استفاده نشود؟ یکی از مهمترین دلایل اینکه سال پیش و تا حدود بسیار بیشتری امسال بعد از سالها که سینما - به معنای داشتن مخاطب - در اغماء بود شاهد تشکیل صف مخاطبان گسترده آثار سینمای ایران در مقابل سینماها هستیم همین استفادهی از ظرفیت تبلیغ در شبکههای ماهوارهای بوده است.
به نظر میرسد که میبایست به چنین موضوعاتی علاوه بر نگاه حقوقی از جنبههای رسانهای و اجتماعی هم نگاه کرد و سپس به راه حلی رسید که کارآمد باشد و به سود خودمان و نه دارای تناقض و به ضرر همه. نباید فراموش کنیم که در عرصه فرهنگ علاوه بر سرهنگ نبودن گاهی باید حقوق دان هم نبود.