*دکتر هوشنگ عطاپور
اصول بنیادین نهضت صلیب سرخ و هلال احمر بر بی طرفی و بی غرضی در امداد رسانی در بلایا و خدمات بشر دوستانه تاکید دارد و نباید در امدادرسانی به افراد بر مبنای تفاوتهای قومی، دینی، مذهبی، نزادی، سیاسی، اجتماعی، و... تبعیض قایل شد. از طرفی امداد رسانی و جمع آوری کمک باید توسط نهادهای رسمی دولتی و غیر دولتی هویت دار انجام شود و هر کسی هم علاقه مند به مساعدت به آسیب دیدگان بود، الزاما باید با همین نهادهای رسمی همکاری بکند. هر اقدامی که به اعتماد مردم و به ویژه آسیب دیدگان، به دولت و نهادهای امدادرسانی دولتی خدشه دارد کند، اقدامی خلاف منافع ملی است و باید در شرایط بحرانی با اطلاع رسانی درست و حرفهای به ستاد مدیریت بحران کمک کرد و هر نوع ناهماهنگی در امداد ریانی بر خلاف منافع عمومی و حفظ جان و مال آسیب دیدگان است.
یکپارچگی و وحدت فرماندهی هم از الزامات مدیریت بحران است و باید یک فرمانده سانحه، بحران را مدیریت و سایر نهادها و سازمانها به فرمانده بحران کمک بکنند. زیرا چندگانگی در مدیریت بحران موجب توسعه آسیبها و بی اعتمادی متاثرین از بلایا میشود. در مدیریت سیل در استانهای شمالی و فارس متاسفانه مهمترین مشکل نبود وحدت فرماندهی و دخالت افراد و سازمان، خارج از چارچوبها و سلسله مراتب فرماندهی و انفعال ستاد بحران در برابر این ناهماهنگیها بود. بحران زمانی به راحتی مدیریت میشود که ارزشهای فرماندهی حفظ شود و افراد با تجربه کافی در ستادهای اصلی و فرعی فرماندهی حادثه را عهده دار شوند. صرف داشتم حس انسان دوستی و عشق به خدمت به همنوع، نمیتواند موفقیت عملیات امداد و نجات و مدیریت جامع بحران را تضمین کند. ولی ستادهای بحران در کشور ما خالی از افراد با تجربه است و ورود افراد و سازمانها بر اساس قدرت سیاسی و با اجرایی و داشتن تجهیزات کافی، روند مدیریت بلایا را به موفقیت نمیرساند، بلکه شرایط را پیچیدهتر میکند.
ما اکنون در چنین شرایطی هستیم. نوعی اضطراب و استرس مضاعف بر مدیران اجرایی حاکم است و کارهای زیادی برای مقابله و پاسخگویی به بحران سیل صورت میگیرد، اما بخش زیادی از این کارها زائد و بلااثر هستند و امورات کوچک و موثری هم وجود دارند که باید انجام بشوند، ولی مورد غفلت قرار میگیرند.
به همین دلیل هم، علیرغم انجام کارهای فراوان، باز هم بخش قابل توجهی از آسیب دیدگان ناراضی هستند و پیاده روی آبی _ خاکی مسوولین، در سایه نقد تیز رسانهها هم عملا زخمی بود روی زخم بلا دیدگان! ان چه که بسیار مهم است، سپردن مدیریت بحران به دست اهل آن در جمعیتهای هلال احمر (نیروهای با سابقه آن، نه منتقله از سایر وزارتخانه ها) و کادر با سابقه و تجربه سازمان بحران و ادارات بحران در استانداریها و فرمانداری هاست.در این دو نهاد کارشناسان با سابقه و تجربهای وجود دارند که اگر در فرماندهی فرار بگیرند، و با به مدیران ارشد مشورت دهند، سایر سازمانها و نهادها هم در نقش نیروهای کمکی و پشتیبان، ستاد بحران، میتوانند با کمترین تنزل. سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، به حل مشکلات آسیب دیدگان موفق شوند.
* مدیر عامل اسبق جمعیت هلال احمرهمدان