گروه سياسي: دولت روحاني در اين صد روز نشان داده است كه دولتي به روز و "آنلاين" است. نماد اين ادعا را ميتوان در كنش و رفتار وزير خردمند امور خارجه و شخص رييسجمهور ديد. دكتر ظريف با گزارشهاي روزانه و گاه ساعتي اش در صفحههاي مجازي، رويكرد جديدي را در عرصهي ديپلماسي ايران به وجود آورده است.
ميرسليم خدايگان
او نشان داده كه ميتوان سياستمدار بود و در عين حال شفاف و شريف هم بود. رفتار و منش او در عرصهي ديپلماسي، ما را مجاب ميكند به رايي كه در صندوق ريختهايم افتخار كنيم و او را نمايندهي تام الاختيار خود در مجامع بين المللي بدانيم كه تمام قد از حيثيت و حقوق ما دفاع ميكند.
اين گفتهي او كه: "امروزه در سياست، بازي ِ برد – باخت نداريم و سياست امروز ِدنيا بازي برد-برد است"(1) نشان از درك عميق او از شرايط امروز حاكم بر جامعهي جهاني دارد. جهاني كه امروزه عصر روايتهاي كلان و قطعيتها و ايسمهاي خودمركز پندار را پشت سر گذاشته و در مفاهيمي چون مكالمه، هرمنوتيك و نسبيت شناور است. به نظر ميرسد دكتر ظريف با درايت و هوشمندي، جايگاه بين المللي ايران و رژيم صهيونيستي را عوض كرده است.
اگر تا قبل از اين، ايران به واسطهي تحريمها و سوء مديريت دولت قبل در انزوا قرار داشت، امروزه دولت صهيونيست در انزواي بين المللي قرار گرفته است. كشورهاي دنيا با اعتماد به ايران و گشودن آغوش خود به روي رويكرد و گفتمان دولت يازدهم، به رژيم صهيونيستي پشت كرده اند و ديگر به قول معروف برايش تره هم خرد نميكنند.
نتانياهو كه زماني در سياست خارجي غرب و مخصوصا آمريكا تاثير تعيين كننده اي داشت، امروزه چنان ابتكار عمل را از دست داده است كه هر روز مثل كودكي كه از دايه اش قهر ميكند با آمريكا قهر ميكند! در آخرين اظهاراتش گفته است اگر بخواهيم به ايران حمله كنيم ديگر به آمريكا هم خبر نميدهيم! پيشرفت مذاكرات ايران و 1+5 كه به گفتهي اكثر كارشناسان و صاحب نظران داخلي و خارجي روند مثبت و رو به جلويي دارد ( آخرين خبر مربوط به مذاكرات كارشناسان در وين بود كه در بيانيهي مشتركي ايران و آژانس انرژي اتمي، اين نشست را "بسيار سازنده " توصيف كردند و در آن تصميم گرفته شد كه نشست بعدي در بيستم آبان ماه و در تهران برگزار گردد.
هر چند صدا و سيما خبر اين پيشرفت مهم ديپلماتيك را به عنوان خبري عادي و در رديف پنجم يا ششم اخبار خود اعلام كرد!)(2) چنان عرصه را بر افراط گراها تنگ كرده است كه دست به خودزني و تخريب گشوده اند. افراط گرايان و كساني كه به هر شكل از اوضاع آشفتهي اقتصادي و مخصوصا از تحريمها سودهاي كلان ميبينند دست به تخريب و تخطئهي اين پيروزيها و پيشرفتها ميزنند. از تلاشهاي مذبوحانهي كفش پراني و شعار دادن در فرودگاه گرفته تا نصب بيلبوردهاي تخطئه كننده و سرشار از بدبيني.
اما همهي اين موفقيتها و كرامتي كه من ِ ايراني در اين سه ماهه به آن دست يافته ام در سايهي راي قاطع مردم و با محوريت ِ محور اعتدال و تدبير در حال شكل گيري و نضج است. آن شيخ ِ دانا از روز اول ورودش به عرصهي انتخابات رويكردي سنجيده و شمرده را در پيش گرفت. دكتر روحاني با قدرت سخنوري و متانت و اعتدالش در رفتار و گفتار، در دل مخاطب خود نفوذ ميكند و مجابش ميكند كه او را باور كند و به او احترام بگذارد. روحاني مولف "گفتمان خرد" در عرصهي سياسي ايران است. شايد بتوان گفت شالوده و سرمنشا ء گفتمان او جمله ايست كه در شعارهاي انتخاباتي اش مطرح نمود: "من آمدهام تا دولت راستگويان و درستكاران را تشكيل دهم".
اين جمله كه شايد بتوان آن را مانيفست سياسي روحاني نامگذاري كرد، از گفتمان دولت پيشين كه بر پايهي توهين و توهم بود بنيان فكني كرده و گفتمان جديدي را حاكم كرد. كمتر ميتوان در نوشتار و حتي گفتار روحاني كلمه اي را يافت كه در جاي خويش ننشسته باشد. گويي معماري است كه بند بند بنايش را بر اساس نقشه و اصول مهندسي بنا ميكند. براستي كه او "معمار كلمات" است.
دولت روحاني با شناختي كه از عصر حاضر دارد به خوبي توانست از ابزارهاي عصر حاضر براي پيشبرد ديپلماسي و سياست خود بهره گيرد. رسانه در دنياي امروز و مخصوصا در غرب جايگاه ويژه و مهمي دارد. در دنياي امروز رسانهها تعيين كنندهي بسياري از معادلات سياسي- اقتصادي- اجتماعي و فرهنگياند. دولت يازدهم از آنجا كه دولتي "به روز" است به اين امر آگاهي و اشراف كامل دارد. روحاني چندي پيش از نشست سالانه سازمان ملل از طريق همين ابزار قدرتمند فرهنگي توجه جهانيان و مخصوصا غربيها را به خود معطوف كرده بود.
او با چاپ مقاله اي در روزنامهي "واشنگتن پست " ذهنها و زمينهها را براي ورود به آنها آماده كرده بود. اين دولت ميداند كه "دنياي مجازي " در عصر حاضر نه تنها "مجازي " نيست بلكه واقعيت محض است. جالب اينجاست كه ارتباط بين رئيس جمهور آمريكا و رئيس جمهور ايران پس از سه دهه، از طريق يك ابزار رسانه اي_تلفن همراه- صورت گرفت. اين دولت در اين صد روز نشان داد كه در قامتي معتدل و مدبر ميتوان مقتدرانه در عرصهي بين المللي نقش ايفا كرد و مقتدرانه حقوق پايمال شده و فراموش شدهي ملت ايران را پس گرفت.
اين دولت نشان داده است كه اعتماد بين نظام جمهوري اسلامي ايران و مردم آن كه در سايهي تدبير مقام معظم رهبري بازسازي شد از هر سلاح و سياستي كارآمدتر، نافذ تر و گره گشا تر است. اعتماد و وحدت داخلي پيش زمينه و پيش نياز اعتماد بين المللي است. اما به نظر ميرسد افراطيها و جريانات انحرافي داخلي از اين اعتماد و ظفرمنديها سخت بيمناك است. چه، تاكنون گناه تمام سوء مديريتها و نابسامانيهاي خود را به گردن تحريمها و "دشمن فرضي " انداختهاند.
روشن است كه در صورت موفقيت اين دولت، مخصوصا در زمان كوتاه (كارشناسان معتقدند كه اگر همين روند اعتمادسازي در مذاكرات اتمي ادامه يابد ظرف شش ماه تا يكسال آينده تحريمها رفع خواهد شد) دست اين افراد رو خواهد شد و مشخص خواهد شد كه ريشهي همهي مشكلات سوء مديريت بوده است. آنگاه اين عده در عرصههاي سياسي و كارزارهاي انتخاباتي آينده ديگر سبدشان از راي مردم خالي خواهد بود.
تاريخ نشان ميدهد كه ايران يك نام نيست بلكه يك فرهنگ است. در هر دوره اي از تاريخ كه اين فرهنگ تضعيف شده يا توسط غارتگران و مهاجمان خارجي يا دولتمردان بي كفايت داخلي به سراشيبي اضمحلال و انحطاط افتاده است، چون ققنوسي از خاكستر خود زاده شده و دوباره شه پر خود را در آسمان فرهنگ و تمدن بشري گشوده است.
ايران امروز ميتواند با همين درايت و تدبير پيش رود و جايگاه واقعي و در خور خود را پيدا كند. جا دارد مسئولين امر و همهي اركان دلسوز، منصفانه و مشفقانه اين دولت را همراهي و همياري نمايند تا اين دستاوردهاي بزرگ دولت جديد با رفتارهاي مغرضانهي افراطيها مخدوش نشود. اعتدال و ميانه روي اي را كه اين دولت در پيش گرفته است ميبايست در تمام سطوح مديريتي جامعه لحاظ شده و پشتيباني گردد. امير مومنان علي (ع) ميانه روي را بهترين ِ كارها ميداند و ارسطو در "اخلاق نيكو ماخس" ميگويد: "فضيلت را نميتوان در رفتارهاي افراطي جستجو كرد، بلكه فضيلت مستلزم اعتدال و ميانه روي است."(3) سيزده آبان امسال ميتواند با پرهيز از شعارها و كنشهاي غير اساسي و غير ضروري محملي باشد براي تقويت و تحكيم وحدت و اعتماد ملي و بين المللي.
(1)-نقل به مضمون
(2)-اخبار 20:30 روز سه شنبه 7/8/92. در حاليكه اين مذاكرات بستگي و تاثير مستقيمي با سياست خارجي و داخلي، اقتصاد و معيشت مردم دارد، در اخبار ياد شده اين خبر پس از چند خبر داخلي كه هيچكدام به اهميت آن نبودند پخش شد!
(3)-فلسفهي هنر ارسطو/دكتر محمد ضيمران/نشر فرهنگستان هنر/چاپ دوم/88