گروه سياسي: يكي از سئوالهاي روز مردم ايران اين است: رسانهها و افراد غیر کارشناسي نظیر مداحان و برخي واعظان كه به تضعیف و تخریب تیم مذاکره کننده همت مضاعف کردهاند؛ چه منافعي از شكست مذاكرات ايران و غرب ميبرند؟
"سازشکار" خواندن تیم مذاکره کننده و توهین مستقیم و غیر مستقیم به دیپلماتهاي ایرانی تا جایی پیشرفت که رهبر معظم انقلاب را هم به واکنش و حمایت علنی و محکم از مذاکره کنندگان ایرانی واداشت تا شاید با کاهش هجمه این عناصر افراطی اندکی از مشکلات داخلی تیم مذاکره کننده نیزکاسته شود. اما این افراد بار دیگر ثابت کردند برداشتهايي گزینشی از سخنان همه –حتی رهبری- دارند و تغییر خاصی در رویه خود ندادند و با همان شدت قبلی توپخانه شان را متوجه دولت و تصمیماتش در حوزه دیپلماسی کردند. اما سوالی که بوجود ميآید این است که براستی این افراد چه سودی از تضعیف مذاکره کنندگان و متعاقبا شکست مذاکرات ميبرند که حتی سخنان رهبری را هم وقعی نمينهند؟
فارغ از افرادی که تحریمها موجب منافع اقتصادی کلانی برای آنها شده و به نوعی از آشفته بازاری که در اقتصاد ایران بوجود آمده نهایت استفاده را ميبرند، عده ای هم وجود دارند که شاید منافع اقتصادی از تحریمها نداشته باشند اما بهره برداری سیاسی و فلسفی زیادی از این موضوع ميکنند به طوری که شکست مذاکرات را ضامن بقا و حتی تقویت جناح و جریان سیاسی خود ميدانند.
این عده که اصل و بنیاد فکری خودشان را بر درگیری و ابراز تنفر از تمام دنیا گذارده اند با تماشای فتح ابواب مذاکره و تعامل با جهان، فلسفه وجودی خود را در معرض خطری جدی ميبینند. ضمن اینکه رویه ایشان در 8 سال گذشته در کشور نه تنها باعث بوجود آمدن مدینه ی فاضله ای که انتظار و ادعایش را داشتند نشد بلکه باعث منزوی شدن ایران در سیاست خارجی و اوضاع آشفته داخلی ای شد که نتیجه آن (نه) بزرگ ملت به آنها در 24 خرداد بود.
این افراد تحت هر شرایطی ترجیح میدهند مذاکرات شکست بخورد تا با ژست (دانای کل) به مردم بگویند: ما میدانستیم آخرش چه ميشود و خود را یگانه جریان فکری نجات دهنده کشور جا بزنند. بعبارتی پس از شکست اولشان در انتخابات، به نتیجه رسیدن مذاکرات ميتواند شکست به مراتب بزرگتری برایشان باشد که پیکر ضعیفشان را نحیف تر میکند.
امید این عده که بقای جناح خود را به منافع ملی ترجیح ميدهند اینست که با شکست مذاکرات جانی دوباره بگیرند و با پافشاری بر آرمانهاي گذشته شان بتوانند در بین اقشار مردم جایی برای خود دست و پا کنند. خصوصا اينكه، بخشي از اين حضرات دوآتشه! از سالها تحريم ايران، از نظر اقتصاد به آلاف و الوف هنگفتي هم رسيدهاند و ميدانند در نبود تحريمها، كاسبياشان به شدت كم و حتي بيرونق خواهد شد و به قول عوام بايد بزنند پاركينگ! از این رو دولت و بالاخص تیم مذاکره کننده باید آگاه باشند که با تدبیر و دانش با این عده به گونه برخورد کنند که اجازه ی فضاسازیهاي مغرضانه به آنها ندهند و از طرفی مردم هم باید تحث تاثیر فضاسازیهاي این افراد قرار نگیرند تا دولت با قدرت به مذاکره و تلاش برای تعامل با دنیا ادامه دهد.