گروه سياسي: دکتر سید علی طباطبایی (استاد دانشگاه) در سايت عصر ايران نوشت: ده سال دوره ریاست مهندس عزت الله ضرغامی بر صدا و سیمای کشور یا " رسانه ملی " را باید حتماً کاوید و دستاورد ها و شکست های آن را پیش روی نخبگان و عموم کشور قرار داد تا در عصر اطلاعات و ارتباطات، عصر اقتدار رسانه های بین المللی، آغاز فروریختن حاکمیت دولتها، افزایش روز افزون قدرت شبکه های اجتماعی، تبدیل شهروندان از "گیرندگان پیام "به "کارگزاران پیام و " شهروند خبرنگاران " و نهایت اینکه " رسانه به مثابه قدرت " دچار آزمون و خطاهای بی شمار و آزمون به وسیله خطاهای بی شمارتر نباشیم.
تحلیل عملکرد این ده سال باید برای ما آیینه ای باشد برای "درک نگاه به رسانه آن هم در قرن 21 "، رسانه ای که باید ملی باشد و نه میلی و رسانه ای که باید بازتاباننده مجموعه نظرات یک ملت و نه یک گروه، جناح یا گرایش های خاص باشد. رسانه ای که باید رسانه ی نظرات یک ملت و نه عایق آن باشد. رسانه ای که باید دغدغه اش از جنس همه باشد. رسانه ای که باید نگاهش تبعیض آمیز نباشد، رسانه ای که باید گوش باشد برای زبان همه بخش های ملت و نه آن که همه را گوش کند برای شنیدن زبان یک بخش ملت.
رسانه ای که باید شادی بخش و پیام آور همکاری و همیاری باشد، رسانه ای که تک گوئی، حقنه کردن خبر و تحلیل و ندیدن واقعیات خبر ؛ چیزهائی مربوط به گذشته اش باشد. رسانه ای که اقتدارش، محصول عملکرد و کیفیتش و نه انحصار و کمیتش باشد.
رسانه ای که آیینه تمام نمای جامعه باشد و نه آیینه شکسته ای که فقط بازتاباننده ای بخش کوچکی از جامعه باشد و رسانه ای که نامش ملی باشد و در" مسابقه خبر و مخاطب و رسانه "از رسانه های یک نفره وچند ده نفره آن سوی مرزها، پی در پی شکست نخورده و رسانه ای که فرهنگ " خودی "، " ناخودی " و " بیخودی " و نخودی " را باز تولید نکند، رسانه ای که نگاهش به ملت، بدون عینک پیشا فرض های جناحی و گروهی و مرزهای " مقسم " باشد و رسانه ای که محل حضور و بروز و نفوذ مفاخر یک کشور باشد و رسانه ای که انسان های بزرگ را کوچک نکند و انسانهای کوچک را بزرگ. و رسانه ای که درکش از زمان و مکان و واقعیت های ساری و جاری در آن نسبتی به گذشته های دور نداشته باشد.
کافی است به ده سال گذشته رسانه ملی به دقت بنگرید و آنچه که در این ده سال بر کشور رفته است را دوباره درذهن خود مرور و یادآوری کنید. آیا رسانه ی ملی، ملی عملکرده است ؟ آیا واقعیات را به سان واقعیات بازتابانده است ؟ و عملکرد آن منطبق با برآیند خواست جامعه بوده است یا خیر ؟ و آیا رسانه ملی دیدگاه های موجود کشور را بازتابانده است ؟
آنچه در یاد ما از رسانه ملی مدل مهندس عزت الله ضرغامی می ماند، شاهکار خبریش از نوع هشت و سی مصاحبه های سفارشی با کارشناسان سفارشی است. اخراج مجریان مستقل و نوگرا حتی اگر در صدا و سیما رشد کرده باشند، ارائه گزارش مستقیم و لحظه به لحظه طوفان از کاترینا در آمریکا و ندیدن طوفان و سیل در شمال و زلزله آذربایجان، افزایش روز افزون کمیت شبکه های جدید بدون حضور متغیر کیفیت، ارائه برنامه های بی شمار با اسپانسر های بی شمار و پولی کردن همه چیز در صدا و سیما، برنامه کودک با طعم تک ماکارون، پیکوتک، زرماکارون و... ایجاد خاطره جمعی برای کودکان با چاشنی مصرف، برنامه های آشپزی سرتاسر تبلیغ و...
انتشار اخبار شکست هر روزه تروریست ها در سوریه و عراق با کشته های چند صد نفره روزانه آنها در صورتیکه واقعیت های صحنه چیز های دیگری را حکایت می کند و تلاش ها برای آنکه همه بپذیرند، آنچه در خاورمیانه اتفاق افتاد لزوماً و حتماً " بیداری اسلامی " بوده و حتماً و لزوماً "بهارعربی " نبوده و گفتگوهای اختصاصی و انحصاری با طرفداران نظر اول و تجاهل نسبت به آنکه نظر دوم نیز وجود دارد و ارائه گزارشات تک بعدی از غرب، سقوط عندالوقوع آن و پر رنگ کردن هر چه فساد و ناکار آمدی و ندانم کاری در غرب و چشم بستن بر دستاورد های غرب حتی اگر صدا و سیما از تمام و کمال آنها استفاده کند و تکرار اینکه " جنبش وال استریت" حتماً و قطعاً به فروپاشی آمریکا منتهی می شود و اینکه اگر در مقابل کاخ سفید کسی یا کسانی اجازه اعتراض آزادانه دارند یعنی اینکه کاخ سفید در آینده ای نزدیک توسط معترضین به اشغال در خواهد آمد و گزارشات لحظه به لحظه از اعتراضات "شهر فرگوسن در ایالت میسوری" در حالی که مجریان برنامه صبح با خبر، تلفظ هیچیک را به درستی نمی دانسته و ادا نمی کنند.
و مجریان و گویندگانی که تا آنکه با "خبر " انتقال پیام دهند، با زبان بدن، نوع نگاه، تغییر آهنگ صدا، پیام را به مخاطب منتقل می کنند ؟ یا دقیقتر پیام را به مخاطب اعمال می کنند؟ و حمایت تمام و کمال از دولت نهم و دهم با آن مجموعه عملکرد و ایجاد تردید و تشکیک نسبت به دولت یازدهم به این مجموعه عملکرد؟ و
جد بلیغ برای پاک کردن حافظه جمعی یک ملت نسبت به دعا و مناجات و ربنائی که دیگر منتسب و مایملک یک فرد نیست که ما با اختلاف سلیقه سیاسی نسبت به آن فرد، جمعی به بزرگی یک ملت را از "حظ معنوی" آن محروم سازیم و " مردم " را برای شنیدن آن "مناجات".. به رسانه های آن سوی آب برانیم و تنگ نظری تا به کجا؟
و یادمان نرفته است که مهندس ضرغامی رئیس رسانه ملی، از جمله محدود و معدود کسانی بود، که برای پایان دوره رئیس دولت نهم و دهم بزرگداشت دوره کار گرفت و او را و عملکرد او را به شدت ستود. و اینک عملکرد رئیس دولت نهم و دهم، تیم او، و مدیران او و اندیشه های پیش روی ماست و چه تناسبی میان عملکرد رئیس رسانه ملی و رئیس دولت نهم و دهم را می توان ایجاد کرد؟
و سخن آخراینکه برای ارزیابی عملکرد ده ساله مهندس عزت الله ضرغامی نیازی نیست به راه دوری بروید.لطفاً به خیابان ولی عصربروید (بالاتر از پارک ملت، سمت چپ). از یکی از ورودی های صدا و سیما با " آفیش قبلی " وارد محوطه صدا و سیما شوید. سپس با ارائه کارت شناسایی به بلند ترین ساختمان صدا و سیما وارد شوید. با آسانسور به بلند ترین طبقه رفته و بر روی بام قدم بگذارید.
آنچه که شما بر روی پشت بام خانه های مردم می بینید آیینه تمام نمای عملکرد صدا و سیما است.آنچه که شما، در غرب و شرق و شمال و جنوب تهران ( و مطمئناً در دیگر نقاط کشور ) بر روی پشت بام ها می بینید، بیانگر میزان موفقیت، ضریب نفوذ و مرجعیت رسانه ای است که موجودیتی از جنس گذشته دارد ولی در حال فعالیت می کند. راه میرود ولی حرکت نمی کند ,زنده است ولی نفس نمی کشد و....ولی بیایید به آینده مطلوب "رسانه ملی" فکر کنیم. رسانه ای که عزتش را از دست داده ولی می تواند سرافراز باشد.