گروه اقتصادي بهارنيوز: دولت آینده باید با استفاده از راهکارهای مناسب راه کسب سودهای غیرمولد را بگیرد. کاظم دوست حسینی، عضو هیئت نمایندگان اتاق ایران با انتقاد از این وضعیت، تاکید کرد: بخش خصوصی و فعالان اقتصادی باید بیمه، بحث های کارگری، مالیات و صد موضوع دیگر را مدنظر قرار دهند این درحالی است که عده ای تنها با خرید و فروش سکه و ارز سودهای کلان به دست می آورند.
بررسی وضعیت بازار سرمایه و لازمه های توسعه آن موضوعی بود که زمینه گفت و گو با رئیس سابق صندوق ضمانت صادرات ایران را فراهم کرد. در ادامه متن کامل این مصاحبه را می خوانید.
ادریس هیئتی
به نظر فعالان اقتصادی بازار سرمایه در دوران گذار است. دولت آینده باید از چه روش هایی استفاده کند تا این بازار دوران گذار خود را با طی مسیری صحیح پشت سر بگذارد؟
بالاخره مشکلاتی در بازار بورس کشور وجود دارد که اگر بتوانیم هر میزان از این معضلات را حل کنیم قدمی در جهت تشویق جذب سرمایهها به بورس برداشته ایم. الان فرصتهای سرمایه گذاری های خوبی درکشور وجود دارد که درگام اول به شناسایی و معرفی آنها درسطح کشور نیاز است. سرمایه گذاری های پر بازده باید معرفی شوند، در این رابطه اطلاعات خوبی دراختیار دولت وجود دارد، در حوزه صنعت، معدن و تجارت باید بتوانیم برای افراد بالقوه که در حال حاضر خود را سرمایه گذار نمی بینند، موقعیت پحضور پررنگ دراین وادی را فراهم سازیم. باید آنها را به سوی سرمایه گذاری در این پروژه های پربازده سوق دهیم.
نقش سازمان بورس را نیز باید درنظر بگیرید. مدتها است که گزارش های مالی که شرکتها برای سازمان بورس ارسال ميکنند، کامل نیست. حسابداری تورمی و تعدیل قیمت بر اساس تغییر آن چیزی است که از دهه ۷۰ در کشورهای اروپایی و آمریکایی مطرح بود، در صورتی که در ایران سازمان بورس هنوز کشورها را ملزم به ارائه این اطلاعات نکرده است. باید به این سمت برویم و اطلاعات را شفاف و صحیح دراختیار سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه قرار دهیم. این یکی از اقدامات مثبتی است که ميتوانیم برای فعال تر شدن اقتصاد کشور انجام دهیم.
درحال حاضر فرصت سرمایه گذاری بسیاری در کشور وجود دارد و درکنار آن افرادی حضور دارند که آماده سرمایه گذاری هستند. در این بین حلقه گمشده ای وجود دارد که بتواند این دو را به یکدیگر پیوند بدهد؛ دولت آینده باید بر روی این مسئله کار کند. البته باید این نکته را درنظر بگیریم که وظیفه کارگزاری های بورس تنها خرید و فروش نیست، بلکه آنها بازار را هدایت ميکنند. باید قوانین و مقرارت را تدوین و تبیین کنند و به شرکتها آموزش بدهند گه چگونه گزارش های خود را ارائه دهند، هرچند امروز استانداردهای حسابداری در اختیار همه شرکتها قرار دارد ولی این شرکتها نباید نقش و جایگاه خود را از دست بدهند. کارگزاریها نباید تنها به دنبال نیم درهزار معامله خود باشند. در همه کشورهای دنیا کارگزاری های بورسی با ۱۰۰ نفر پرسنل، کل شرکتها و وضعیت بازار سرمایه را آنالیز ميکنند. کارگزار، مشاور سرمایه گذار است و باید همیشه با وی درتماس باشد. البته این مسائل در آیین نامه های موجود به درستی و به طور واضح تعریف شده اند ولی به کار گرفته نمی شوند.
مدتی است که بعد از اجرای اصل ۴۴ شرکت های عمومی در بورس پررنگ و قوی شده اند که این تضعیف شرکت های خصوصی کوچک و متوسط را به د نبال داشته است. چه راهکاری برای حل این مسئله دارید؟
من از این مسئله که بخش عمومی کشور سایه سنگینی بر بخش خصوصی کشور افکنده است خیلی مطمئن نیستم ولی آنچه که مسلم است این است که اگر بتوانیم کاری کنیم که همین بخش های غیر دولتی عمومی تقویت شوند و قادر به حضور مستقل در حوزه سرمایه گذاری و کسب بازده بالا باشند همین سازمان تامین اجتماعی و سایر نهادهای عمومی در اقتصاد تاثیرگذار خواهند بود.
واقعیت این است که شاید بضاعت بخش خصوص در مقابل این نهادها برای حضور در بازار سرمایه به حد کافی نباشد یا اینکه بسیاری از سرمایه داران تمایل نداشته باشند که سرمایه های خود را وارد این حوزه کنند. اگر این مسائل را حل کنیم خود به خود بخش زیادی از مشکلات فعلی برطرف خواهد شد.
در حال حاضر نقدینگی سرگردان در کشور وجود دارد و از طرفی با کاهش قیمت های ارز و طلا روبرو هستیم. به نظر شما دولت آینده چه راهکاری را باید اتخاذ کند تا سرمایه های موجود را به سوی بورس سوق دهد؟
تضمین سرمایه گذاری مسئله ای است که حداقل تاکنون به هیچ وجه درنظر گرفته نشده است. الان به واسطه نداشتن تولید، ضربه سهمگینی را متحمل ميشویم که اگر هزینهها و درآمدمان را برآورد کنیم شاید به این نتیجه برسیم که لازم است دولت وام و تسهیلات بلاعوضی را به عده ای بدهد که وارد تولید شوند یا اینکه تولید را از مالیات معاف کنند. این کاری است که دولت باید روی آن متمرکز شود و آن را جدی بگیرد. عمده ترین دلیل وجود سرمایه سرگردان نبود امنیت در سرمایه گذاری است. این موضوع باید در فرهنگ کشور جابیفتد که سرمایه گذار، فرد صرفا سودجویی نیست و به همان اندازه که از سرمایه گذاری خود نفع شخصی ميبرد به کشور خود نیز خدمت ميکند.
درباره موضوع فرهنگ سازی حرف های زیادی زده ميشود. ولی درعمل تاکنون به هیچ کجا نرسیدیم. این مهم وظیفه کیست؟
در مقطعی افردای بودند که سودجویی کردند و یا اشتباهاتی داشتند. بالاخره باید از طریق نهادهایی مانند صداو سیما و یا اتاق ایران این موضوع را دراذهان عمومی جا بیاندازیم که سرمایه گذار فرد سودجویی نیست که تنها به جیب خود اهمین ميدهد. بخش دیگر مسئله به وجود بگیر و ببندهایی که در طول روز شاهد آنها هستیم مربوط ميشود. برای مثال درحال حاضر عده زیادی حضور دارند که از خرید و فروش ارز و سکه سودهای کلان ميبرند و مالیاتی نیز پرداخت نمی کنند و از طرفی هیچ نهادی وجود ندارد که آنها را محاکمه کند. در عین حال بخش خصوصی و فعالان اقتصادی باید بیمه ، بحث های کارگری، مالیات و صد موضوع دیگر را مدنظر قرار داده و بابت هرکدام به صدنفر پاسخ دهند. این فشارها اگر جابه جا شود و بتوانیم بازده هایی که غیرمولد هستند را از مولدها جدا و از آنها بازخواست کنیم، قوی تر در مسیر توسعه قدم برخواهیم داشت.
پیشنهاد شما برای تقویت تولید چیست؟
اول اینکه دولت باید نقش پدرانه ای برای راه اندازی صنایع سنگین بازی کند چراکه بخش خصوصی نه انگیزه و نه توان حضور دراین مسیر را دارد. صنایع سنگین که بازده بلند مدت دارند باید توسط دولت تاسیس شده و به تدریج به بخش خصوصی واگذار شوند، کاری که از گذشته هم انجام ميشد.
بخش دوم این است که کل فعالیت های پربازده راشناسایی کرده و بدون وارد کردن فشار مضاعف به بانکها و ارائه تسهیلات مناسب توسط دولت به بخش تولید، سرمایه سرگردان را به این سمت هدایت کنیم. مانند فروش متری مسکن که برای مدتی از سوی شهرداری جهت حل معضل بافتهای فرسوده صورت گرفت. این اقدام هم تولید انگیزه کرده و هم از امنیت کافی برخوردار است، البته سرمایه گذاری های این چنینی تنها محدود به داخل کشور نمی شود و ميتوانیم درکشورهای آفریقایی یا آمریکای لاتین فرصت های مناسبی برای حضور سرمایه های ایرانی به وجود آوریم. البته به سیاستهای تنبیهی برای مقابله با بازده های غیرمولد نیز نیاز داریم.