به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۰:۰۴
 
۵
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۵ ساعت ۱۶:۲۲
کد مطلب : ۱۰۵۷۹۷
حمله به ظریف این بار به بهانه برادران راکفلر

مخالفان زمخت توافق ظريف

مخالفان زمخت توافق ظريف
گروه سیاسی-رسانه ها: ساعت ١٧ عصر روز جمعه گذشته، صداوسیما روند خود درباره توافق هسته‌ای (برجام) را ادامه داد؛ این بار با پخش قسمتی از سری برنامه‌های «ثریا» با عنوان «پدرخوانده». این قسمت از «ثریا» انتقاد از مفاد برجام نبود؛ بلکه راه رسیدن به آن را به نظر خود بررسی کرده بود، آن هم با ادعایی بزرگ: نقش برادران «راکفلر» در مذاکرات هسته‌ای. آن طور سایت «ثریا» این برنامه را معرفی کرده: «پدرخوانده، قسمت سوم از مجموعه مستند «ارباب رخنه‌ها» است که به روي آنتن شبکه يک سيما رفت». طبق ادعاي این سایت «مستند پدرخوانده که ماحصل ده‌ها سند و گزارش انکارناشدنی است، براي اولين‌بار پرده از يک سلسله عميق و گسترده ١٢ساله برمي‌دارد که در آن خاندان راکفلرها، از ثروتمندترين و پرنفوذترين خاندان‌هاي آمريکايي با طرف‌هاي ايراني خود بارها به صورت محرمانه در کشورهاي ثالث ديدار و گفت‌وگو کرده‌اند». به ادعای این مستند و سایت آن، «رونمايي از برنامه طراحي‌شده براي تسلط مجدد بر ايران تحت عنوان «پروژه ايران»، با محوريت برنامه هسته‌اي ايران و با هدف ازسرگيري روابط مجدد ايران و آمريکا، بخش‌هاي مهمي از اين مستند را به خود اختصاص داده است».

پیش‌تر «ثریا» به غیر از پخش مستند، برنامه زنده تلویزیونی هم داشت که در آن با حضور کارشناسان انتقادهایی نسبت به عملکرد دولت داشت و حالا هم قرار است این بخش از «ثریا» دوباره شروع به پخش شود. ساعت پخش این برنامه هم در نوع خود جالب توجه بود؛ در ساعتی که معمولا سخنرانی‌های «حسن رحیم‌پورازغدی» پخش می‌شد، «ثریا» بر روی آنتن شبکه یک رفت. «پدرخوانده» معجونی از اطلاعات درست و مجعول با چينشي «خاص» براي رسیدن به هدفي «خاص» است.

در اين برنامه تلاش شد «راکفلر»ها، برنامه‌ريز و نقش‌آفرين اصلي توافق هسته‌اي معرفي شوند. آن هم از رسانه‌ای که باید «ملی» باشد. شاید نکته‌ای که «پدرخوانده»سازان فراموش کرده باشند، این است که در طول سال‌هایی که سایه سنگین تحریم‌ها بود، بر درآمدهاي نفتی ایران چه گذشت؛ به قول «حمید بعیدی‌نژاد» عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران در آن سال‌ها، «بانک‌هایی که بانک‌های زیرپله‌ای محسوب می‌شدند، بر اثر کار با ایران البته به ثروت‌های میلیاردی رسیدند؛ ولی خب اثر آن ایجاد فساد اداری در ایران هم بود که ازجمله به ظهور میلیاردرهای جوان انجامید» یا شاید دادگاه‌های چندماهه اخیر را فراموش کرده باشند؛ دادگاه‌هایی که سرمنشأ آن فساد نفتی کسی بود که مدعی دورزدن تحریم‌ها بوده یا شاید آن فرد بازداشت‌شده در آمریکا را فراموش کرده باشند؛ کسی که در ترکیه همکار مفسد نفتی بوده؛ تلاشي رسانه‌اي براي به‌فراموشي‌سپردن «ضراب»ها و «زنجانی»‌ها...

آغاز با وعده روحانی
تاکسی مشغول حرکت است؛ صدای موسیقی پخش می‌شود؛ پس از آن صدای تیتراژ خبر رادیو پیام و صدای اخبارگوی رادیو در تاکسی پخش می‌شود: «رئیس‌جمهوری در نشست خبری وعده داد سال آینده به لحاظ اقتصادی سال بهتری خواهد بود». این بخش آغازین «پدرخوانده» بود و در ادامه گوینده پس از گفتن جملاتی «اقتصاد بعد از برجام» را به عنوان موضوع این قسمت از مستندش معرفی می‌کند؛ ولی در ادامه می‌گوید: «ابعاد ماجرایی هر روز بیشتر برایمان باز می‌شد که علاقه‌ای به باور آن نداشتیم؛ ما کجا و برادران راکفلر کجا!».

در ادامه مجموعه‌ای از کلمات درهم‌نوشته‌شده را نشان می‌دهد که به صورت نامنظم بر روی آن نور تابانده می‌شود؛ نحوه چیدمان برخی کلمات جلب توجه می‌کرد: «کیف انگلیسی، مذاکرات، استاکس نت»؛ «روز هسته‌ای، ایرباس، بمب اتمی هیروشیما، فیس‌بوک». بعضی کلمات دیگر هم دیده می‌شوند: «مصرف‌زدگی، روشنگری، کودتای نوژه، خاورمیانه، خرابکاری هسته‌ای، مجسمه آزادی، استعمار، دلار، مک‌فارلین، فیس‌بوک». پس از چند لحظه روی اسامی نوشته‌ای بزرگ با رنگ قرمز نوشته می‌شود: «ارباب رخنه‌ها».برنامه دیگر رسما شروع شده؛ درباره ١١ سپتامبر صحبت می‌شود. گوینده می‌گوید به نظر تعداد زیادی از رسانه‌های غیردولتی در آمریکا، انفجار برج‌های دوقلو طراحی چند خانواده آمریکایی، ازجمله «راکفلر»ها بوده» او در قسمت دیگری از حرف‌هایش ادامه می‌دهد: «هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم سروکار این برادرها به ایران افتاده باشد؛ آن هم نه در تاریخ دور، بلکه در همین چند ماه گذشته». پس از آن گوینده به گزارشی در سایت شبکه آمریکایی «بلومبرگ» استناد می‌کند و این جمله ادعایی را قرائت می‌کند که «برادران راکفلر چگونه ٨٧٠ میلیون دلار در توافق هسته‌ای ایران هزینه کرده‌اند». او می‌گوید: «گزارش اطلاعات حساس از مذاکرات خبر از مذاکرات ١٢ساله ایران با آمریکا به واسطه طرحی به نام «ایران پروجکت» می‌دهد».

عکس ظریف زیر عکس راکفلرها
بعد از این قسمت، شیشه یک پنجره نشان داده می‌شود که راوی، روی آن عکس‌هایی چسبانده است؛ در بالای آن پدر راکفلرها و در زیر آن، عکس پنج برادر راکفلر در کنار هم. در پایین عکس آنها، عکس اعلام توافق هسته‌ای بین ایران و گروه ١+٥ را زیر عکس راکفلرها نصب می‌کند؛ عکسی با حضور «جان کری» وزیر خارجه آمریکا، «فیلیپ هاموند» وزیر خارجه انگلیس، «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و البته «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه ایران.گوینده درباره ارتباط «محمدرضا شاه» با راکفلرها هم توضیحاتی می‌دهد و عکس‌های مشترکشان را زیر عکس توافق هسته‌ای، بر روی شیشه نصب می‌کند. راوی در ادامه برای توضیح درباره «ایران پروجکت» به سراغ «بیژن پیروز» می‌رود؛ کسی که استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران معرفی می‌شود.

او از منتقدان «برجام» است؛ «پیروز» در یکی از برنامه‌های «ثریا» که با «سیروس ناصری»، عضو تیم مذاکره‌کننده دولت اصلاحات مناظره كرده، «بند‌بند برجام را استکباری» دانسته بود. او می‌گوید: «این اطلاعات محرمانه نیست و در سایت خودشان نوشته‌اند. اولین گفت‌وگو در سال ٢٠٠٢ انجام شده و در بین سال‌های ٢٠٠٣ تا ٢٠٠٦ هم ادامه داشته که در این مدت ١٢ دور گفت‌وگوی مختلف برگزار شده است». او میزبان گفت‌وگوها را «استکهلم»، پایتخت سوئد، معرفی می‌کند و می‌گوید: «یک طرف راکفلرها و در این سَمت، مقامات گذشته یا درحال‌کار آن زمانِ ایران حضور داشتند». او قسمت‌هایی از سخنرانی «ویلیام لوئرز»، مدیر «ایران‌پروجکت» را نمایش می‌دهد و در حرف‌هایش از اولین دیدار در پنج سال پیش صحبت می‌کند؛ یعنی سخنرانی مورد استناد راوی، در سال ٢٠٠٧ انجام شده بوده است.

سپس اطلاعاتی درباره «لوئرز» ارائه می‌شود مبنی بر اینکه او از سال ١٩٨٣ تا ١٩٨٦ میلادی سفیر آمریکا در «چکسلواکی» بوده که با ارتباط‌گرفتن با هنرمندان و نخبگان جامعه، در دانشگاه‌ها، عرصه هنری، رسانه‌ها و... روی آنها کار می‌کردند. در ادامه «واتسلاو هاول»، رئیس‌جمهوری اسبق چکسلاواکی را یکی از این افراد معرفی می‌کند که «لوئرز» او را آن‌قدر با رسانه‌ها بزرگ می‌کند که نهایتا در جریان انقلاب رنگی این کشور، رئیس‌جمهوری می‌شود. این برنامه «ایران» را هدف بعدی «لوئرز» معرفی می‌کند.

راوی برنامه، سایت «المانیتور» را از جمله حلقه‌های رسانه‌ای مهم «ایران‌پروجکت» معرفی می‌کند؛ او مدرکی برای این حرف نشان نمی‌دهد، فقط به این دليل که پس از ثبت‌نام در خبرنامه سایت «ایران‌پروجکت»، گزارشی از این سایت برای او ارسال شده است. راوی در توضیح این گزارش می‌گوید: «گزارش درمورد یک میهمانی شام غیررسمی در نیویورک است که در آن تعدادی از ایرانیان به‌همراه برخی مقامات سابق و فعلی آمریکا شرکت دارند. بین آمریکایی‌ها سه مشاور امنیت ملی و یک وزیر خارجه سابق به چشم می‌خورد». این سخنان راوی به‌همراه صحنه‌هایی پخش می‌شود که ربطی به آنها ندارد؛ تصاویر میهمانی نوروزی کاخ سفید؛ زیر صدای گوینده برنامه، صدای فردی شنیده می‌شود که می‌گوید: «میهمانی ناهار کاخ سفید...». گوينده سپس می‌گوید: «به نظر جلسه حساسی بوده چون در آن مقامات بلندپایه شرکت داشته‌اند. گزارش به محتوا اشاره‌ای نکرده؛ اما اطلاعاتی که می‌دهد می‌تواند قسمت مهمی از ارتباط ایرانی‌ها و راکفلر باشد».

آغاز اتهام‌زنی
تا اینجای کار این برنامه به شیوه برخی رسانه‌ها، با استناد به منابعی که به وقت مصلحت می‌تواند مورد وثوق قرار بگیرد، به معرفی راکفلرها و بررسی نقش آنها می‌پردازد؛ اما از اینجای کار به بعد دیگر انتقاد یا اطلاع‌رسانی در کار نیست؛ بلکه اتهام‌زنی است. راوی به نقل از متن گزارش می‌گوید: «استفان هاینتز، از اعضای ارشد ایران‌پروجکت، شروع ایران‌پروجکت، به صحبت‌های من و لوئرز در دسامبر ٢٠٠١ بازمی‌گردد». راوی می‌گوید: «آن ‌روزها لوئرز عضو صندوق خاندان راکفلر بود؛ جایی که سرپرستی آن با هاینتز بود. سابقه دوستی آنها به پراگ برمی‌گردد.

لوئرز در مقام رئیس مؤسسه سازمان ملل آمریکا بود. هاینتز می‌گوید معاون آن روز او خانم «سوزان دی‌ماجیو» با نماینده دائم ایران در سازمان ملل آشنا شده است. لوئرز به‌همراه گروهی از دیپلمات‌های کهنه‌کار آمریکایی نزدیک به ١٢ سال از طریق گفت‌وگوهای تراک ٢(بین مقامات سابق دو کشور مسئله‌دار با هم) به طور مستمر تلاش کرد». اینجا دیگر به‌صورت عیان یکی از اهداف حمله این برنامه آشکار شد؛ «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه فعلی ایران و نماینده وقت ایران در سازمان ملل. در قسمتی از این برنامه، کارشناس دیگرش؛ یعنی «مصطفی خوش‌چشم»، می‌گوید: «تلاش می‌کنند با استفاده از ملاقات‌های چراغ‌خاموش که تحت نظارت نیست، اطلاعات بگیرند، نظرات افراد و میزان چانه‌زنی را تغییر دهند و همچنین میل آنها به غرب و آمریکا را عوض کنند».

او همچنین سخنان «جسیکا تاچمن»، از اعضای ایران‌پروجکت را ترجمه می‌کند: «او می‌گوید هیچ‌وقت نمی‌توان این را گارانتی کرد که کسی را که چهار سال روی او سرمایه‌گذاری کردی و رابطه درست کردی، آیا با رئیس‌جمهور بعدی رابطه‌ای پیدا می‌کند یا خیر». دقایقی بعد مصاحبه «اسکایپی» با شخصی با نام «ژاپه یوسفی» را منتشر می‌کند که او را «مدیر اندیشکده هما در آمریکا» معرفی می‌کند. دیگر این قسمت از برنامه اتهام‌زنی به «ظریف» آشکار شد؛ «یوسفی» مدعی است که در این گفت‌وگوها به‌همراه سه ایرانی حضور داشته که اسمی از آنها نمی‌برد؛ فقط از کلیدواژه «باند نیویورکی‌ها» اسم مي‌برد. «باند نیویورکی‌ها» در ادبیات مخالفان دولت به زمان نمایندگی «ظریف» در سازمان ملل بازمی‌‌گردد.

ماجرای توییت
دقایقی بعد در این برنامه گفته می‌شود «استفان هاینتز» و «ویلیام لوئرز» از مقامات ارشد «ایران‌پروجکت» سفری به تهران داشته‌اند. به ادعای سازندگان «پدرخوانده»، آنها دیدارهایی هم با تراک ٢(مقامات سابق) و هم با تراک ١(ملاقات در سطح مقامات فعلی) داشته‌اند که «اسنادش هم موجود است». راوی مدعی است که دیداری هم در یک مرکز تصمیم‌گیری مهم کشور برگزار می‌شود. او می‌گوید: «آنها در چند مقاله در واشنگتن‌پست اعلام می‌کنند که در این جلسات چه گذشته است. با معاون آن مرکز دیدار می‌کنند تا پیامی را از طریق آن معاون نه برای معاون برسانند». او این سفر را نقطه عطفی در ١٢ سال مذاکرات می‌داند. راوی ادامه می‌دهد: «یک سال بعد از سفر لوئرز (از طراحان نخستین انقلاب رنگی در چکسلاواکی) کودتای رنگی در ایران رخ می‌دهد».

در این لحظات تصاویری از حوادث پس از انتخابات ١٣٨٨ روی تصاویر «واتسلاو هاول» و اتفاقات چکسلاواکی نشان داده شد؛ اما چند دقیقه پس از آن بحث به موشک‌های ایران می‌رسد؛ صفحه توییتر «ایران‌پروجکت» نشان داده می‌شود و راوی می‌گوید: «یکی از آخرین توییت‌های آنها درباره برنامه موشکی ایران است که مضمون آن این است که آیا برنامه بعدی ایران‌پروجکت موضوع موشکی خواهد بود؟». پس از آن توییت اخیر منتسب به «هاشمی‌رفسنجانی» بدون نام‌بردن و نشان‌دادن اسم او نمایش داده می‌شود. راوی می‌گوید «توییت ایران‌پروجکت در ایران بی‌پاسخ نماند؛ توییت طرف ایرانی از همان‌جایی که لوئرز و هاینتز در سفرشان، دیدارهایشان را انجام دادند، منتشر شد که این توییت هم در ایران حسابی سروصدا به پا می‌کند». توییت مدنظر برنامه، توییت منتسب به «هاشمی‌رفسنجانی» است که گفته می‌شود این توییت از محل ملاقات‌های «لوئرز» و «هاینتز» منتشر شده؛ یعنی مجمع تشخیص مصلحت نظام و در سال ١٣٨٧ هم «حسن روحانی»، رئیس‌جمهوری فعلی در مجمع، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع بوده است.

در طول برنامه عکس‌ها و فیلم‌هایی از هم از صحنه‌های دست‌دادن «گورباچف» و «ریگان» رؤسای جمهوری وقت «شوروی» و «آمریکا» پخش می‌شود. در یک صحنه از این برنامه «اوباما» را در حال سخنرانی نشان می‌دهد که سخنانی به این مضمون می‌گوید: «ما در طول جنگ سرد بدون شلیک‌کردن حتی یک گلوله پیروز شدیم». پس از آن جلد کتاب خاطرات نیکسون با عنوان «پیروزی بدون جنگ» را نشان می‌دهد. لحظاتی پس از آن صفحه یک شماره ٢٤ تیر ١٣٩٤ روزنامه «شرق» را نشان می‌دهد که «کری» و «ظریف» در حال دست‌دادن با هم هستند. بعد از این، تصاویر دست‌دادن «اوباما» با «گورباچف» و «ریگان» با «گورباچف» را هم نشان می‌دهد.

پایان با شعرخوانی اوباما
یکی از کارشناسان می‌گوید: «یک خبرنگار نیویورک‌تایمز در جلسه‌ای با حضور لوئرز می‌گوید که درباره سوریه ترک٢ را می‌رویم؛ با این آقا که حرف زدم فهمیدم تا الان در سوریه «قاسم سلیمانی» تعیین کننده بوده که چه اتفاقی بیفتد یا نیفتد، ولی بعد از این معاهده هسته‌ای، دستگاه دیپلماسی است که می‌گوید در سوریه چه شود و چه نشود و سلیمانی باید دنبالش بیاید (معلوم است که او اطلاعاتی را خواسته یا ناخواسته می‌دهد)». پس از آن هم دوباره برخی تیترهای روزنامه‌های اصلاح‌طلب یا نقل قول‌هایی بدون اسم نشان داده می‌شود؛ نقل قول‌هایی که معلوم است از آنِ کیست؛ مانند این نقل قول: «به امام(ره) گفتم موضوع رابطه با آمریکا را در زمان حیاتتان حل کنید». در این بین تصاویری هم از اوباما و ریگان با گورباچف نشان داده می‌شود. کارشناسان این برنامه انتقادات جدی هم به رفتار گورباچف پیش از فروپاشی شوروی داشتند که او سیاستش در برابر آمریکا لبخند، خوش‌بینی و آمریکادوستی بود. به همین دلیل تصاویر آنها به‌کرات در برنامه پخش شد. نهایتا یک ساعت برنامه تهاجمی، با تصویری از پیام نوروزی اوباما که شعری از «فریدون مشیری» می‌خواند، پایان می‌یابد: «باز کن پنجره‌ها را، که نسیم، روز میلاد اقاقیا را جشن می‌گیرد...».

این اولین‌بار نیست که از صداوسیما چنین برنامه‌هایی پخش می‌شود. شاید «پدرخوانده» آخرین آن هم نخواهد بود؛ برنامه‌هایی برای زیرسؤال‌بردن دستاوردی که روحانی درباره آن می‌گوید: «سایه شوم جنگ را از سر کشور کم کرد». آنچه عیان شده این است که مردم در انتخابات ١٣٩٢ راه خود را انتخاب کرده‌‌اند تا از شرایطی که به قول رئیس‌جمهوری «کشور را به قرن ١٩ برده بود»، جدا شوند. آنچه در این بین دیده نشد، تلاش‌های گروه مذاکره‌کننده بود؛ چنان‌که پیش از این هم حرکاتی مشابه دیده شده است مانند انیمیشنی که «عمو محمود» قهرمان آن بود.
مرجع : روزنامه شرق