گروه فرهنگی: معاون اول رییسجمهور گفت: ما به فردوسی در تاریخ فکر نمیکنیم، فردوسی متعلق به حال و آینده ما نیز هست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت دکتر اسحاق جهانگیری عصر امروز (شنبه) در جریان سفر به مشهد مقدس در همایش بزرگداشت روز فردوسی و پاسداشت زبان فارسی حضور یافت و به ایراد سخنرانی پرداخت که متن کامل سخنان وی بدین شرح است:
فرصت مغتنمی است که به بهانه ی بزرگداشت روز فردوسی و پاسداشت زبان فارسی، دولت هم امکان یافته است که در این نشست ارزنده حضور یابد. به همه ی میهمانان گرانقدر، اندیشمندان، محققان، کارشناسان، سیاستگذاران و مدیران حاضر در این نشست باشکوه، عرض ادب و احترام دارم و از برگزارکنندگان آن به خصوص سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و استانداری خراسان رضوی صمیمانه تشکر می کنم. ارزش نشست هایی از این دست به آن است که تنها به واکاوی گذشته نمیپردازند، به فکر امروز و فردای جامعه و جهان ما نیز هستند.
ما به فردوسی در تاریخ فکر نمیکنیم، فردوسی متعلق به حال و آینده ما نیز هست. ما به زبان فارسی تنها به عنوان یک میراث تاریخی و فرهنگی نظر نداریم. زبان فارسی از مهمترین عوامل سازنده ی هویت ماست، مایهی انسجام و یکپارچگی ملت ما در عین همهی تنوع های قومی است. زبانِ پیوند ما با همسایگان و با همهی اعضای خانوادهی بزرگ فارسی زبان در سراسر جهان است. زبان فارسی، زبان فهم میراث تمدنی و فرهنگی جهان اسلام است. زبان فارسی همان قند پارسی است که به دور و نزدیک جهان رفته و مانده و تاثیر گذاشته است. زبان فارسی، زبان علم، زبان فرهنگ، زبان دین، زبان هنر، زبان اقتصاد و زبان سیاست است هم در گذشته و هم در حال، و سخن بر سرجایگاه، نقش، کارکرد و کاربرد آن سخنی است که شما اندیشمندان باید به آن بپردازید.
سخن بر سر مقام علمی و ادبی و ویژگی های اندیشه ای و زبانی فردوسی بزرگ نیز سخنی است که باید دانشمندان و پژوهشگران برجسته در ایران و در حوزه ی تمدنی ایرانی و در جهان نزدیک و دورِ ما به آن بپردازند و به یقین جامعه ی ما از آثاری این چنین که برگزاری همین کنگره نیز در همان افق معنا یافته است، بهره های بیشتر خواهد برد. این کاری ضروری، مهم و پرحاصل در همه زمینه های علمی و فرهنگی و اجتماعی است.
از دولتمردان و مدیران انتظار نمی رود که به عنوان نظریه پرداز و متخصص به این میدان وارد شوند و حضور من هم در این محفلِ انسِ شما برای این نیست که به مباحث علمی و نظری وارد شوم. من یک مسئول اجرایی کشور هستم و آمده ام که درک خود را به عنوان یک عضو دولت و یک شهروند ایرانیِ دلبسته به فردوسی و اندیشه و زبان او و نیاز کشور را در ضرورت توجه به این سرمایه ی ماندگارِ ملی ابراز کنم. من آمدهام بگویم چرا امروز جامعه ی ما، کشور ما، دولت ما و نظام ما باید منابع معنوی، مفاخر علمی و سرچشمه های سازنده و معنا بخش هویت و شخصیت و تفکر ایران را بشناسد و بشناساند.
پس اجازه بدهید بگویم، حضور من در این نشست برای دعوت دولت از اندیشمندان و نخبگان و از عموم شهروندان کشور است به اینکه به بازشناسی و بازآفرینی ظرفیت ها، منابع و مفاخر دینی، علمی، فرهنگی، هنری و ادبیِ ایرانی و اسلامی اهتمام بورزند و اگر نگویم بیشتر ولی می گویم حداقل در حد استخراج ذخایر و منابع طبیعی و مادی به آنها اهمیت دهند. از این منظر است که می توانیم بگوییم چه نیازی به بزرگان قله ی اندیشه و علم در کشور داریم و از این زاویه است که باید بگوییم جامعه ما سخت نیازمند فردوسی و بزرگی های اوست.
فردوسی در فرهنگ ما «حکیم» است، یعنی در پی فهم و اشاعه ی «حکمت» است. حکمت، هدف دعوت پیامبران است که در کنار پند و «جدالِ احسن» بالاترین اعتبار قرآنی را دارد: اُدعُ اِلیَ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنة وَ جَادِلهُم بِاللَّتی هِیَ اَحسَن (با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوههایی که نیکوتر است مجادله نمای) [سوره نحل، آیهی 125] به تعبیر دینی، «حکمت»، گمشده ی مومن نیز هست، پس باید به دنبال کسی که در مسیر حکمت و پند آموختن، و ارائه نیکوترین و مستدلترین راه های رسیدن به حقیقت کارهایی کارستان کرده است، دوید. حکیم طوس و شاعر ملی ما فردوسیِ بزرگ چنین است: هم در آموختن حکمت و هم در دادن پند و هم در گشودن راه های خردورزانه، نه تنها سرآمد زمان خود، بلکه از سرآمدان اندیشه و نظر از گذشته تا به امروز است.
چه کسی چون فردوسی در ترویج اخلاق و ادب و در ستایش خردمندی و عبرت آموختن، زبان به زیبایی و هنر گشوده است. او نه تنها معرفت و خداشناسی خود را با توجه به عقل و عقلانیت آغاز می کند و «به نام خداوند جان و خرد» سخن به میان می آورد، بلکه خرد را معیارِ سنجشِ وضعِ جامعه و حکمرانی نیز می داند. فردوسی، شاعرِ هنرمندِ فضیلت هایِ اخلاقیِ فرازمانی و فرامکانی است. در شاهنامه، انسانی به عنوان قهرمان برجسته می شود که می تواند در هر زمان و در هر مکان از بی اخلاقی ها و بداخلاقی ها فاصله بگیرد و به ارزش های والای انسانی نزدیک شود. قهرمان های فردوسی انسانند با همه ی قوت ها و ضعف ها.
شخصیت ها براساس ارزش ها ساخته می شوند و نه ارزشها منحصر به وجود قهرمانان. قهرمانان فردوسی برای این ساخته می شوند تا به «داد» در برابر «بیداد»، به «راستی» در برابر «دروغ» و به «فروتنی» در برابر «گردنفرازی» و به «مهر» در برابر «خشم» و به «خرد» در برابر «جهل» عملاً معنا بخشند. پند و اندرزهای فردوسی در ستایشِ راستی، عدل، نیکی، دانش، بخشش، جوانمردی، و نکوهشِ دروغ، ستم، تندی، بیوفایی و ... که از زبانِ پهلوانان، موبدان، حکیمان، دانشمندان، وزیران، فراوان گفته شده است، برای امروز جامعهی ما و جهانِ ما گفتنی های بیشمار دارد. سیماهای مثبت و منفی شاهنامه و شخصیت های خوب و بدی که فردوسی آفریده است، می تواند برای اصلاح نگرش ها، بینش ها و رفتارهای دولتمردان، نخبگان و شهروندان ما همچنان درس آموز باشد.
به این اعتبار می توان گفت، شاهنامه تنها کتابِ حماسهی ملی ما نیست، داستان جنگ ها و قهرمانی ها نیست، حتی فراتر از احیای تاریخ و زبان ایران باستان ماست. گنجینه ی پندها و اندرزهایی است که به اصلاح فرد و جامعه و به بهسازی نهادهای اجتماعی و حاکمیتی کمک های فراوان می کند و برای هر نسل و قوم و گروهی به واقع راه می نماید.
اندیشه های اخلاقی و عقلانی فردوسی برای نوع انسان است، اگرچه حاکمان و شاهان و قهرمانان را بیشتر مخاطب قرار می دهد، اما به عنوان بخشی از مخاطبان او باید بپذیریم که اصلاح یا افساد اصحاب قدرت و منزلت و ثروت تاثیر گذاری بیشتری دارد. به همین سبب آنچه من از فردوسی میفهمم این است که آبادی و آرامی و آزادی هر جامعه و کشوری بیش و پیش از همه به حکمرانان عادل و عاقل وابسته است و منشأ بسیاری از جنگ ها و ستیزه ها، قبل از هر چیز در حرص و آزمندی و ستم و بیداد صاحبان قدرت نهفته است.
از فردوسی می توانیم و باید «اخلاق» و «ادب» و «خردورزی» بیاموزیم. فردوسی معلم اخلاق است نه تنها در زبان و نظر که در اندیشه و عمل، و نه تنها در فرهنگ و دانش، که در سیاست و روش. به حق، او وجدان عمومی و تاریخی جامعه ایرانی است چون در اندیشه او ملیت و مذهب به هم می رسند و «ایران و اسلام» به عنوان دو وجه جدایی ناپذیر «هویت ایرانی» قابل فهم اند. من برای امروز کشور که در همه سطوح جامعه رنج از بی اخلاقی، رنج دور شدن از ادب در گفتار و رفتار، رنج گریز از خردمندی به عنوان آسیب های جدی اجتماعی مطرح اند، لازم می دانم که شناختن و شناساندن فردوسی و دیگر قله های بلند اندیشه و علم و دین را وظیفه هر فرد و گروه و نهادی بدانیم.
ما باید بتوانیم در پرتو اندیشه ها و الگوهایی از این دست به ترمیم و تقویت سرمایه های اجتماعی کشور، به ارتقای سطح بینش و منش انسانی اهتمام بورزیم. زنده نگاه داشتن نام و زبان و اندیشه فردوسی، اعتبار دادن به اخلاق و ادب و عقل و عدل است. ترویج فهم و درک درست از فردوسی و استخراج آموزه های او برای انسان معاصر، هویت دادن، شخصیت دادن و توانمند کردن شهروندان به ویژه نسل جوان و حقیقت جوی ماست. از فردوسی و در فردوسی می توانیم ملازمت زیبای «حکمت اسلامی» و «فرهنگ ایرانی» را ببینیم و از آن برای امروزمان که یافتن و داشتنِ هویتِ معنا دار و حیات بخش است، درس بگیریم.
من از شما دانشمندان، اندیشمندان و محققان به جدّ می خواهم که دولت و جامعه را در توانمند کردنِ اخلاقیِ شهروندان و نهادهای اجتماعی و حاکمیتی کمک کنید. شما می توانید با استخراج و اشاعه ی ارزش های معنوی، انسانی و اخلاقیِ نهفته در متن فرهنگ اسلامی و ایرانی به ارتقای سطح دانش، بینش، رفتار و مهارت های شهروندان، دولتمردان و نخبگان مساعدت کنید. شما می توانید به نام فردوسی، به نام عطار، به نام مولوی، به نام حافظ، به نام سعدی، به نام ابن سینا، به نام بیرونی، به نام خیام، به نام فارابی، به نام خوارزمی، و به نام هزاران صاحب اندیشه دیگر، زیباییِ خوبیها و فضیلت های عقلانی و اخلاقی و زشتیِ بدیها و رذائل فرهنگی و اجتماعی را بشناسید و بشناسانید.
شما می توانید با توصیف و تبیین سادگی و روانی فردوسی در بیان حکمت ها و اندرزها، خصلت های والا و راهگشا برای امروز جامعه را ترویج کنید. جامعه ما نیازمند فهمی زیبا، موزون و متوازن از زندگی است. نیازمند خوش فکری، خوش بینی و خوش رفتاری است. نیازمند امید و عقلانیت و همدلی و همکاری است. اصلاح نگرش ها و رفتارها از همین جا آغاز می شود. اصلاح فرهنگ، اصلاح آموزش و اصلاح تصاویری که جامعه از گذشتهی خود و از حال خود دارد، وابسته به آموزه های جامعه از سرمایه های فرهنگی و نمادین خویش است.
ما می توانیم در پرتو اندیشهی بزرگان خود و تقویت بینش و دانش و فرهنگ عمومی به بخشی از نیازهای امروز جامعه پاسخ گوییم. ما می توانیم از ظرفیت های موجود در نظام آموزشی، در ارتباطات میان فرهنگی و در توسعهی فرهنگی و هنری کشور برای ارتقای سطوح معرفتی و زبانی استفاده بهتر کنیم. ایجاد و تقویت کرسی های مختلف دانشگاهی در حوزهی ایران شناسی، در حوزه زبان فارسی و در حوزه هایی از این دست هم در ایران و هم در کشورهای دیگر گام های موثر در این راه است.
دولت نه تنها حسب وظیفه قانونی بلکه در چارچوب اسناد بالادستی توسعهی همه جانبه، ارتقای موقعیت زبان فارسی که همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است را در جهان کنونی از وظایف اساسی خود می داند، ارتقای نقش و جایگاه زبان فارسی، ارتقای نقش و زبان اخلاق و معنویت، ارتقای نقش و زبان عقل و علم، ارتقای نقش و زبان گفت و گو و خلاصه ارتقای نقش زندگی و خویشتن شناسی است. انتظار ما از شما و از همهی صاحبان اندیشه در ایران و در جهانِ ایرانی این است که دولت و جامعه مدنی را کمک کنید تا بر سرمایهی اخلاقی، سرمایهی فرهنگی و سرمایهی علمی کشور بیفزاید.
کمک کنید به خرد سالاری و اخلاق مداری و به دور شدن جامعه و جهان از هر چه پلشتی و زشتی است، به گفتهی فردوسی بزرگ مجدانه بکوشیم.
بیا تا جهان را به بد نسپریم به کوشش همه دست نیکی بریم
نباشد همی نیک و بد، پایدار همان به که نیکی بود یادگار
در این مراسم رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و استاندار خراسان رضوی نیز به ایراد سخنرانی پرداختند و در وصف فردوسی و پاسداشت زبان فارسی سخنرانی کردند.
گفتنی است معاون اول رییس جمهور پیش از شرکت در این مراسم، در آرامگاه فردوسی حضور یافت.