انسانی را تصور کنید که هر دستش را به یک طرف میکشند؛ در این شرایط عقلش به خوبی کار نمیکند و احساساتش درباره اینکه به کدام طرف تمایل بیشتری دارد جوابی نمیدهند. اینجاست که به هر نحوی که شده فقط میخواهد خودش را از مخمصه رها کند؛ حال این واپسین روزهای انگلیس شبیه همین انسانی است که از یک طرف برای خروج از اتحادیه اروپا و از طرف دیگر برای ماندن در آن دستانش را میکشند.
اتحادیه اروپا به صورت رسمی در سال 1993 یعنی سال 1372 شمسی پس از گسترش جامعه اقتصادی اروپا و بعدتر جامعه اروپا شکل گرفت. اما پارلمان انگلیس که در ابتدای راه "جامعه اقتصادی اروپا" را با نام "بازار مشترک" پذیرفته بود در سال 1972 مصوبهای را تحت عنوان عضویت کشورش در "یک نهاد اقتصادی مشترک با سایر کشورهای اروپایی" تصویب کرد و مردم این کشور نیز در سال 1975 طی رفراندومی این عضویت را تایید کردند.
اکنون 41 سال پس از این رفراندوم نه تنها مردم انگلیس که سیاستمداران این کشور نیز دو سر طیف مخالفت و موافقت با این عضویت قرار گرفتهاند. در یک طرف این بازی طناب کشی احزابی قرار دارند که جهانی شدن را به عنوان پدیدهای توقفناپذیر پذیرفتهاند و معتقدند عضویت در یک نهاد 28 عضوی در پیشرفت به ویژه در حوزه اقتصادی و همچنین مدیریت بحرانها موثر است. در آن طرف اما احزابی قرار دارند که پس از جنگ جهانی دوم حمایت از آنها رو به افول گذاشته بود. این گروه معتقدند اتحادیهای چون اتحادیه اروپا قدرت را به عنوان امری مجزا از هر کشور گرفته و با قانونگذاریهای دست و پا گیر آنها را با بحرانهای متعددی مواجه کرده است.
اما لایحه برگزاری رفراندوم خروج یا ابقای بریتانیا (متشکل از انگلیس، ولز، ایرلند شمالی و اسکاتلند) از اتحادیه اروپا (بریگزیت) را فیلیپ هاموند، وزیر خارجه این کشور 5 خرداد سال گذشته به مجلس عوام ارائه داد. این لایحه هفت ماه بعد در مجلس اعیان انگلیس تصویب شد و به این ترتیب دولت اعلام کرد که تا پایان سال 2017 این رفراندوم را برگزار میکند.
دیوید کامرون، در انتخابات سراسری سال گذشته این کشور با وعده برگزاری رفراندومی درباره عضویت لندن در اتحادیه اروپا پیروز و نخستوزیر شد. حامیان رفراندوم که پس از پیروزی کامرون، وی را برای برگزاری این همهپرسی تحت فشار قرار دادند، میگویند از سال ۱۹۷۵ که مردم به ماندن در اتحادیه اروپا رأی دادند، چهل سال گذشته و مردم باید بتوانند دوباره در این باره اظهارنظر کنند.
به اعتقاد این گروه که احزاب "استقلال بریتانیا"، تقریبا نیمی از نمایندگان حزب "محافظهکار" در پارلمان از جمله پنج عضو کابینه و چند نماینده حزب "کارگر" را شامل میشود، اتحادیه اروپا تغییر کرده و اکنون "اختیار زندگی روزمره مردم را از آنها گرفته است." از دیگر دغدغههای این گروه مسائل اقتصادی و مسئله مهاجرت است. به چشم این احزاب و حامیانشان عضوت در اتحادیه اروپا از نظر اقتصادی هیچ کمکی به انگلیس نکرده و تنها با وضع قوانین دست و پا گیر مانع رشد آن شده است. از سوی دیگر این افراد میگویند، سیاست "جا به جایی آزاد" این اتحادیه مانع از کنترل مرزهای انگلیس به دست خود این کشور شده و با ورود مهاجران متعدد بازار اشتغال و خدمات اجتماعی آن را بیثبات کرده است.
در این میان افرادی چون بوریس جانسون، شهردار سابق لندن، گسترش اتحادیه اروپا را با تلاشهای هیتلر برای تصرف اروپا مقایسه میکنند. جانسون گفته است که " ناپلئون و هیتلر هیچ یک موفق نشدند تا اروپا را زیر سلطه واحد درآورند اما اتحادیه اروپا با روشی دیگر در تلاش برای انجام همین کار است." این گروه همچنین نگران این است تا مردم کشور با ورود فرهنگهای دیگر، فرهنگ و هویت خود را از دست بدهند.
در آن سوی این منازعه بزرگ دیوید کامرون، نخستوزیر و شانزده عضو کابینهاش حامی ماندن هستند. علاوه بر اینها حزب کارگر، حزب ملی اسکاتلند، حزب لیبرال دموکرات و حزب ولز، در جبهه موافق با نخستوزیر قرار گرفتهاند. این گروه اما حامیان بینالمللی هم دارد؛ باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، و همچنین دولتهای فرانسه و آلمان در کنار سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، سازمان تجارت جهانی، رئیس بانک مرکزی بریتانیا و مرکز مطالعات مالی آن از بقای لندن در اتحادیه اروپا حمایت میکنند.
این گروه همواره تاکید میکنند که عضویت در اتحادیه اروپای 28 عضوی " فروش کالا و خدمات به دیگر کشورهای اروپایی و ورود نیروی کار مهاجر را آسان میکند، که هر دو عامل به رشد اقتصادی و در نهایت تأمین بودجه خدمات عمومی کمک میکند." این افراد معتقدند خروج از اتحادیه اروپا به ویژه به اقتصاد انگلیس ضربه میزند، آن را در مقابل تهدیدات و بحرانهای جهانی تنها میکند و این کشور طی دو سالی که باید برای خروج از این اتحادیه صبر کند از نظر سیاسی تحقیر میشود چرا که طی این دو سال لندن اجازه شرکت در هیچ تصمیمگیری را نخواهد داشت اما باید قوانین اتحادیه را رعایت کند.
این گروه معمولا "برونگراست، اهل تعامل با دنیا، و خوشنود از فرایند جهانی شدن. مهاجرت را نشانه فرهنگ باز میداند و بیشتر به آن متمایل است. به جای هویت ملی، از هویت چندگانه صحبت میکند و معتقد است جلوی جهانیشدن را نمیشود گرفت." کامرون که از مخالفان شدید خروج از اتحادیه اروپاست پیش از این درباره شرایط عضویت لندن در این اتحادیه با بروکسل و سایر کشورهای عضو گفت و گو کرده است. او اکنون وعده داده اگر مردم به ابقا در این اتحادیه رای دهند شروطی را که در این گفتوگوها به آن دست یافته عملی خواهد کرد. این شروط قرار است به انگلیس "عضویتی خاص" در اتحادیه اروپا اعطا کند.
نظرسنجیها اما طی چند ماه اخیر آن چنان که باید نتوانستند گرایش جامعه انگلیس را نشان دهند و با کوچکترین تحولاتی، تغییراتی را در پی داشتهاند. در نظرسنجیهای پس از کشته شدن "جو کاکس"، قانونگذار انگلیسی حامی اتحادیه اروپا توسط یک ناسیونالیست افراطی، نشان داده شده که گرایش انگلیسیها به حمایت از باقی ماندن در اتحادیه اروپا رو به افزایش است. در نظرسنجی موسسه ORB که روز سهشنبه در روزنامه دیلی تلگراف انتشار یافت مشخص شده 53 درصد مردم انگلیس در حال حاضر حامی باقی ماندن در اتحادیه اروپا هستند که این میزان نسبت به نظرسنجی قبلی پنج درصد افزایش داشته است. در همین نظرسنجی 46 درصد از انگلیسیها از ترک اتحادیه اروپا حمایت کردند که نسبت به نظرسنجی قبلی، کاهش سه درصدی را نشان داده است.
با این حال با وجود اینکه حدود 24 ساعت به برگزاری این همهپرسی مانده، شکنندگی نتایج نظرسنجیها و فاصله بسیار اندک میان دو رقیب هر گونه احتمال پیشبینی نتیجه رفراندوم فردا را از بین برده است. گویا مردم انگلیس در این برزخ سیاسی همچنان مرددند.