ناکامان مجلس دهم در تقسیم قدرت پارلمان محدود به تندروهای جریان اصولگرایی و جبهه پایداری و یاران احمدینژاد یا دوستداران لاریجانی نیست. دستهای دیگر هم هستند که باوجود آنکه همچون گروه نخست، اصولگرایی را مترادف تندروی و افراط یا به زعم خود دلواپسی نمیدانند، نزدیکی به لاریجانی و پیروی از رییس مجالس هشتم تا دهم نیز آنها را به سوی اعتدال و میانهروی نکشانده است.
گروهی از اصولگرایان که اگر رویکرد امروزشان اعتدالی است، دیروز هم اعتدالی بودهاند و همچون دوستداران لاریجانی به دنبال دستیابی به مناصب پارلمانی، به پیروی از رییسشان معتدل نشدند؛ به عبارت دیگر آنها که دمای اصولگراییشان را با حال و هوای فرصتها و منافع شخصی نمیسنجند. گروهی از اصولگرایان معتدل که مهمترین ایرادشان کمیتی است، اندک و انگشتشمار؛ چرا که اگر تعداد این دسته از اصولگرایان، بیش از این بود، هم حال و روز خودشان بهتر بود و احتمالاً چنین در بازی قدرت پارلمان، بینصیب نمیماندند و مهم تر از آن، حال و اوضاع کلی اصولگرایان چنین وخیم نبود که بازگشت به احمدینژاد یا حمایت از روحانی را تنها راه شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال آتی بدانند.
البته این خصلت میانهروی ویژگی برخی از اصولگرایانی است که امروز و در گزارش سوم به آن خواهیم پرداخت. به این اعتبار در کنار این اصولگرایان معتدل همچون فلاحتپیشه و تجری، بودند برخی دیگر از اصولگرایان نهچندان معتدلی که همچون این چند اصولگرای ذاتاً معتدل، علیرغم تلاش برای تصاحب کرسیهای کلیدی پارلمان، راه به جایی نبردند و به قول معروف سرشان در بازی قدرت، بیکلاه ماند؛ اصولگرایانی بعضاً تندرو همچون حاجیدلیگانی و فولادگر که عملکرد و فعالیت غیرتشکیلاتیشان، میان آنها و تندروهای پایداری فاصله انداخته و از دیگرسو، کسانی چون کوهکن که میگویند جایی گفته است در هیچ محدودهای نمیگنجند!
با این مقدمه، در ادامه وضعیت گروه آخر اصولگرایان ناکام در بازی قدرت پارلمان را بررسی میکنیم و در پایان نیز در موخرهای کوتاه، به تقلای بیهوده اصولگرایان برای به دست آوردن مناصب کلیدی پارلمان میپردازیم؛ تقلایی که نتیجهای برای این نمایندگان اصولگرا به همراه نداشت و عایدی آن از این بازی قدرت، «تقریباً هیچ» بود.
فرهاد تجری؛ شکست جانشینِ «سرتیپدکتر»
پس از بروز حواشی آزمون زبان دکتری پورمختار، که مانع از اعلام نامزدی رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نهم برای ریاست این کمیسیون در مجلس دهم شد، اصولگرایان به سراغ تجری رفتند تا با حمایت از او مانع از ریاست داوود محمدی شوند که فارغ از رویکرد اعتدالی همیشگی، در انتخابات ۷ اسفند از سوی اصلاحطلبان مورد حمایت قرار گرفته و از لیست امیدیهای مجلس دهم بود.
با این حال، تجری که نایبرییسی کمیسیون حقوقی و قضایی در مجلس هشتم را در کارنامه دارد و در مجلس دهم نیز بار دیگر بهعنوان نماینده قصرشیرین، گیلانغرب و سرپل ذهاب، و با حمایت اصولگرایان راهی بهارستان شده است، در نهایت با دست خالی از رایگیری صحن علنی خارج شد.
حشمتالله فلاحتپیشه؛ هدف عملیات تروریستی و ناکام امنیت ملی
فلاحتپیشه همواره یکی از محبوبترین اصولگرایان برای رسانهها و فعالان سیاسی اصلاحطلب بوده که این ویژگی به دلیل رویکرد عاقلانه و اعتدالی او است در برخورد با موضوعات مختلف و بهویژه مسائل مربوط به سیاست خارجی و حوزه بینالملل که تخصص این سیاستمدار کرمانشاهی است.
او که نخستینبار در جریان مجلس هفتم بهعنوان نمایند مردم اسلامآباد غرب و دالاهو راهی بهارستان شد، تنها در چهار سالِ مجلس نهم، از پارلمان دور ماند و حال، بار دیگر همچون ادوار هفتم و هشتم، نماینده اسلامآباد غرب و دالاهو و البته عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است. فلاحتپیشه امروز حتی میتوانست رییس کمیسیون امنیت باشد، به شرطی که میتوانست کواکبیان اصلاحطلب را قانع کند به نفع او کنار بکشد. کار دشورای که این سیاستمدار اصولگرا از انجامش ناتوان ماند.
با این حال، کمی پس از این ناکامی برای فلاحتپیشه، یک گروه تروریستی در یکی از جادههای منطقه دالاهو استان کرمانشاه به او و تعدادی از مسئولان استانی ازجمله فرماندار دالاهو که مشغول سفر و بازدید کاری بودند، حمله کرد و درپی شهادت فرماندار و رانندهاش، فلاحتپیشه بار دیگر در صدر اخبار قرار گرفت. جالب آنکه در پی وقوع این حادثه تروریستی، علاوه بر جلب توجه رسانهها و افکار عمومی بهسوی فلاحتپیشه، فرهاد تجری دیگر نماینده استان کرمانشاه نیز بهعنوان منبع بسیاری از اخبار مربوط به این حادثه تروریستی مورد توجه قرار گرفت تا این دو اصولگرای کرمانشاهی هم سهمی از اخبار ماههای نخستین مجلس در اختیار داشته باشند.
حسینعلی حاجیدلیگانی؛ مردی که میخواهد رسایی باشد
اگر حمید رسایی در مجلس نهم، نماینده مهمی باشد، آنگاه حسینعلی حاجیدلیگانی هم حرفهایی برای گفتن دارد. او که در مجلس نهم زیرسایه تندروهایی چون کوچکزاده و نبویان و نقویحسینی آنچنان به چشم نمیآمد، میتوانست در مجلس دهم خودی نشان دهد و خود را بهعنوان یک منتقد جدی دولت و جریان اصلاحطلبی و اعتدالگرایی معرفی کند و به این امید بار دیگر به کمیسیون برنامه و بودجه رفت تا شاید بتواند با کنار زدن تاجگردونِ اصلاحطلب، به ریاست این کمیسیون مهم و پرمتقاضی برسد اما درنهایت «تقریباً هیچ» دستگیر اصولگرای اصفهانی شد.
حمیدرضا فولادگر؛ دکتری که همچنان «فولادگر» است
«فولادگر» بیشک نام بامسمایی برای این اصولگرای اصفهانی است که از مجلس هفتم تاکنون پای ثابت کمیسیون صنایع مجلس بوده و در رشته مهندسی صنایع نیز تحصیل کرده است. او که درست یکسال پیش، در تیرماه ۹۴ و در شرایطی که نماینده مردم اصفهان در مجلس بود، بالاخره موفق به دفاع از پایاننامه دکتری خود شد، با اعتماد به نفسی دوچندان وارد رقابتهای انتخاباتی اسفندماه شد که از قضا باوجود ناکامی اغلب همفکرانش، بهعنوان نفر اول انتخابات اصفهان، بار دیگر راهی تهران شد و به اعتبار همین رای بالایی که در کلانشهر اصفهان بهدست آورد، به همراه ۶ اصولگرای دیگر مجلس دهم، اقدام به تشکیل کمیتهای ۷ نفره بهمنظور رایزنی با لاریجانی برای انتخاب رییس مجلس و در ادامه تشکیل فراکسیون اصولگرایان کرد که نتیجهاش شد فراکسیون «ولایت»؛ تشکیلاتی که تا به امروز تنها یک جلسه برگزار کرده و آینده روشنی پیش رو ندارد.
با این حال، فارغ از نابهسامانی فراکسیون «ولایت»، فولادگر نیز همچون بسیاری از چهرههای سرشناس اصولگرا، از مجلس دهم چیزی جز یک صندلی معمولی به دست نیاورده و این درحالی است که پیش از مشخص شدن وضعیت هیات رییسه مجلس و کمیسیونهای تخصصی، از او بهعنوان نفر اول انتخابات اصفهان و نمایندهای با تجربه که حال دیگر «آقای دکتر» صدایش میکنند، انتظار بیشتری میرفت.
البته فولادگر تمام تلاش خود را برای نشستن بر کرسی ریاست کمیسیون صنایع و معادن به کار بست و آنچنان که محسن کوهکن گفته بود، نامزد ریاست شد اما در نهایت نه رییس شد و نه عضوی از هیات رییسه و تنها همان «فولادگر» قبل باقی ماند.
محسن کوهکن؛ گروتسکِ پارلمانی و رویای بزرگی که ناکام ماند
نویسندگان و نمایشنامهنویسان معتقدند شیرینیِ طنزی که در روایت شکست انسانهاست، کمتر از تلخیِ تراژیک این شکستها نیست و هرچه این شکست سنگینتر باشد، خندهدارتر نیز هست. نکته ظریف دیگری که در این رابطه مورد تاکید ادبا قرار گرفته این است که شکست انسانهای بزرگ، کمدی بزرگی است. با این حساب اگر قرار باشد، از میان روایت شکست این ۱۴ اصولگرای مغموم، کمیکترین را برگزینیم، شاید شکست کوهکن گزینه مناسبی باشد!
کوهکن آرزوهای بزرگی دارد. او که بهعنوان نایبرییس جبهه پیروان خط امام و رهبری که فعالیت ۱۷ تشکل اصولگرایی را دربرمیگیرد، پس از باهنر، نفر دوم یکی از مهمترین تشکیلات جامع اصولگرایان است. علاوه بر این، او در مجالس هفتم و هشتم اگرچه بهعنوان کارپرداز و ناظر اما به هر حال عضو هیات رییسه مجلس بوده و شاید همین سابقه است که به او انگیزه داده تا در سخنرانیهای انتخاباتی اسفندماه سال گذشته، دلیل حضورش در عرصه را نشستن بر کرسی ریاست قوه مقننه و کنار زدن لاریجانی عنوان کند.
کوهکن در سال۹۰ و در جریان انتخابات مجلس نهم، در ستادهای انتخاباتیاش در حوزه انتخابیه لنجان (از شهرستانهای استان اصفهان) تاکید میکرد که بجای طرح مطالبههای محلی، باید افق دید گستردهتری داشت و با تاکید بر مسائل ملی و بینالمللی، مردم را به رایدادن ترغیب کرد. البته کوهکن نه در مجلس دهم موفق به کنار زدن لاریجانی و نشستن بر کرسی ریاست پارلمان شد، و نه در مجلس نهم از پس رقیبش در لنجان برآمد.
او حتی برای تصاحب کرسی ریاست کمیسیون صنایع نیز خیزی بلند برداشت و با این حال، همچون فولادگر ناکام ماند اما واقعیت این است که این شکستها اهمیتی ندارند؛ مهم این است که او هماره آرمانی بزرگ در سر دارد و بزرگ میاندیشد! کوهکن البته یک منتقد بزرگ نیز دارد، اکبر اعلمی. انتقادهای ریز و درشت اکبر اعلمی بر سر موضوع ژنراتور مجلس هیچگاه از کوهکن تمامی نداشته است!
تقلای اصولگرایانه برای «تقریباً هیچ» پارلمانی
بدین ترتیب در شرایطی که شاهد عملکرد ضعیف بسیاری از چهرههای برجسته جریان اصولگرایی هستیم، ناتوانی و ضعف اصلی این جریان سیاسی، بیش از آنکه در عملکرد انفرادی آنها نمایان باشد، در فعالیتهای تشکیلاتی و گروهی آنها قابل ردیابی است و این درحالی است که اصولگرایانی که در آغاز کار مجلس دهم، مدعی در اختیار داشتن اکثریت کرسیها بودند، امروز درپی سپری شدن نزدیک به سه ماه از آغازبهکار این دوره مجلس و درحالی اصلاحطلبان پس از انتخاب هیات رییسه دائم فراکسیون امید، حتی اعضای شورای مرکزی این فراکسیون را هم معین کردهاند، و از آنسو گروهی از اصولگرایانی که با حمایت «لیست امید» راهی مجلس شدند نیز تشکیلات سیاسی خود را تحتعنوان فراکسیون «مستقل» راهاندازی کرده و هیات رییسه موقت این تشکیلات را انتخاب کردهاند، اصولگرایان همچنان به دنبال تشکیل دومین جلسه فراکسیونی خود هستند و با تهدید لاریجانی، برای تغییر نتیجه بازی پایانیافته، تقلا میکنند.