روزنامه بهار
«اصلاحطلبان چهار اصل کلی دارند؛ اول تامین منافع ملی اولویت است؛ دوم وحدت درونجریانی باید حفظ شود؛ سوم مردم باید پای صندوقهای رای بیایند و در تعیین سرنوشت خود تلاش کنند؛ چهارم شفافیت و پاسخگویی. با رعایت این اصول اصلاحطلبان نیز در انتخابات فعالیتهای خود را انجام میدهند و در حال حاضر معتقدند که دکتر روحانی بهترین فرد برای رهبری جریان فکری کشور است» این را احمد حکیمی پور عضو شورای هماهنگی اصلاحات و رئیس فراکسیون اصلاحطلبان شورای شهر تهران میگوید. وی در گفتوگو با بهار به بررسی فضای انتخابات پیشرو پرداخته است.
***
به عنوان اولین سوال بفرمایید دولت برای انتخابات ریاست جمهوری 96 دولت چه برگ برندهای در مقابل رقبای خود در اختیار دارد؟
سیاست یک امر کاملا نسبی است به این معنا که بین وضعیت موجود، وضعیت قبلی و وضعیت مطلوب تفاوت وجود دارد و عملکردها نشان دهنده موفقیت یا عدم موفقیت است. ارزیابی من این است که دولت به طور نسبی موفق عملکرده است. ما دولت را در شرایط اقتصادی موجود و میزان دخل و خرجش، موفق میدانیم. حزب ما با بررسی هایی که انجام داده دولت را در عرصه کنترل تورم به خصوص در حوزه ارزاق موفق میدانیم. شما ماههای آخر دولت دهم را که نگاه کنید میبینید که توزیع کنندگان ارزاق مانند سوپر مارکت ها، خیلی میل به فروش نداشتند چون میدانستند که فردا باید خودشان گرانتر خرید کنند؟
همین گرانی پایگاه رای دولت را متزلزل نمیکند؟
اگر نگاه درست به مسئله داشته باشیم باید بگویم نه. شما وضعیت ابتدای دولت یازدهم را نگاه کنید. خزانه خالی بود، درآمدهای نفتی بسیار اندک بود و دولت با بدهیهای سنگین به بخش خصوصی و پیمانکاران رو به رو شده بود. ما در همین شهرداری شاهد عملکرد دولت هستیم. دولت الان علیرغم تمام مشکلاتش سعی میکند سهم خود را به شهرداری بپردازد هر چند بدهیهای بهجا مانده از دولتهای قبل بسیار زیاد است اما سهم دولت یازدهم پرداخت میشود. این مسئله درباره صندوق تامین اجتماعی نیز به همین شکل است. بدهی دولت به صندوق تامین اجتماعی بسیار زیاد است اما میبینیم که دولت در حال مدیریت فضای اقتصادی موجود است و عملکرد آن را میتوان قابل قبول توصیف کرد.
بهجز مسئله اقتصاد، دولت چه برگ برنده دیگری در اختیار دارد؟
من ثبات اقتصادی و سیاسی را مهمترین برگ برنده دولت میدانم. امنیت اجتماعی و سیاسی که افزایش یافته میتواند برگ مهمی در اختیار دولت باشد. الان نهادهای مدنی، اجتماعی و سیاسی عملکرد بیشتر و بهتری دارند. از طرف دیگر برجام به عنوان یک تعهد بین المللی توانست فشار تحریمها را برداشته و مبادلات ایران با جهان پیرامون را تسهیل کند. میدانید که ایران قادر به بازگشایی ال سی درفضای بینالملل نبود و باید خریدهای نقدی انجام میداد، بیمهها به ما خدمات نمیدادند و پول نفتهای فروخته شده به کشور باز نمیگشت. اما الان وضعیت بهبود یافته است. البته باید توجه داشته باشیم که همه اینها نسبی است. اگر روند اواخر دولت دهم ادامه یافته بود الان وضعیت بسیار دشوار بود و تضادهای درونی در جامعه شکل میگرفت و رویارویی در عرصه بینالمللی تشدید میشد که همه اینها تهدیدی برای امنیت درونی جامعه محسوب میشود. بنابراین دولت یازدهم نسبت به وضعیت کشور در سالهای 91 و 92 عملکرد موفقی داشته است.
یکی ازمشکلات دولت الان همین برجام است. با روی کار آمدنترامپ فکر میکنید این توافق تا چهاندازه راهگشا باشد و از سوی آمریکا نقض نشود؟
مهم این است که دنیا و 1+5 با ایران از در مذاکره وارد شده و مشکلات را حل کرده اند. این وضعیت دیگر به شرایط قبل باز نمیگردد. حالا اگر آمریکا نقض عهد هم بکند بازهم ایران از وضعیت دشوار سال 90 تا 93نجات یافته و آن شرایط قابل بازگشت نیست.
آیا معقول است که یک حزب، از کاندیدای سابق خود حمایت کند، یا اینکه استفاده از کاندیدای جدید نمیتواند اثرگذاری بهتری برای حزب داشته باشد؟
به طور طبیعی کسی که در قدرت هست، چون سوار بر مشکلات کشور است و بخشی از کار را در دوره قبلی پیش برده است، نفع بیشتری دارد و هزینه مدیریت کمتری را به کشور تحمیل میکند. اما یک زمانی دولت عملکرد ضعیف داشته و مردم از آن ناراضی هستند. در این صورت رای مردم سرنوشت رئیس جمهور را تعیین میکند. ما اصلاح طلبان میزان را رای ملت میدانیم اما خودمان فکر میکنیم که منافع ملی ایجاب میکند که در انتخابات 96 دولت تدبیر و امید با برنامههای روشنتر و ملموستر امور کشور را برای دومین بار در اختیار بگیرد.
یعنی شما حمایت از دولت را مشروط میدانید؟
بله، سیاست همیشه یک امر مشروط است. از طرف حزب خودمان (حزب اراده ملت ایران) صحبت میکنم، ما از دولت آقای خاتمی نیز مشروط حمایت کردیم نه به این معنی که سهمخواهی کردیم بلکه دغدغههای خود را بیان کردیم تا در برنامههای آتی دولت لحاظ شود. ما به عنوان یک حزب سیاسی که در متن جامعه حضور داریم، دغدغههای عمومی را دریافت کرده و به دولت منتقل میکنیم تا دولت موفقتر شود. ما در بهمن 91 تنها حزبی بودیم که کنگره برگزار کردیم و سخنران اصلی ما دکتر روحانی بود اما هیچگاه از دولت درخواست طلبکارانه نداشته ایم. از نظر ما برخی از مسائل اولویت دارد و باید به آن بیشتر دقت شود و این مسائل را به دولت منتقل میکنیم اما حمایت ما از دولت نیز ادامه دارد.
یکی از نقدها به دولت یازدهم این است که از اصلاح طلبان در بدنه دولت چندان استفاده نکرده است؟
نه من این نقد را قبول ندارم. زیرا دولت از ابتدا نگفته است که وابسته به جریان خاصی است. دولت به طور متوازن از همه جریانات در بدنه خود استفاده کرده است؛ اصلاح طلبان هم در بدنه دولت هستند. الان عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، وزیر دولت است. در بخشهای دیگر نیز از اصلاح طلبان استفاده شده است. به هر حال از یک کابینه چند وزیر به یک طیف میرسد؟ دولت روحانی تلاش کرده تا مخرج مشترک طیفهای معتدل و عقل گرای کشور باشد. اصولگراها نیز از دولت حمایت کردهاند و باید به آنها نیز توجه شود. در مجموع به نظر من به دولت در این حوزه نقدی وارد نیست.
یکی از تحلیلها درباره انتخابات 96 این است که چون اصلاح طلبان کاندیدای قدرتمندی برای سال 96 در اختیار ندارند، مجبور به حمایت از روحانی شده اند. این تحلیل تا چهاندازه درست است؟
من این تحلیل را قبول ندارم. اصلاح طلبان چهار اصل کلی دارند. اول تامین منافع ملی؛ دوم وحدت درون جریانی باید حفظ شود سوم مردم باید پای صندوقهای رای بیایند و در تعیین سرنوشت خود تلاش کنند چهارم شفافیت و پاسخگویی. با رعایت این اصول اصلاح طلبان نیز در انتخابات فعالیتهای خود را انجام میدهند و در حال حاضر معتقدند که دکتر روحانی بهترین فرد برای رهبری جریان فکری کشور است.
اما این تحلیل از سوی برخی از چهرههای اصلی اصلاح طلبان مطرح شده است.
حسن جریان اصلاحات این است که هر کسی میتواند حرفش را بزند اما این به معنای نظر کل جریان نیست. افراد آزادند نظر خود را بیان کنند اما حزب اصلاحات نظر خود را به طور مستقل و از طریق یک بیانیه اعلام میکند. الان سخنان متفاوت است. اما اگر بخواهیم واقع بینانه نگاه کنیم ما به عنوان یک حزب اصلاح طلب معتقدیم که الان آقای روحانی گزینه ایده آل هست و باید از او در انتخابات پیش رو حمایت شود.