روزنامه بهار:
مناظره جمعه گذشته و دو مناظره پیش رو دستمایه گپ و گفت با سخنگوی دولت اصلاحات بود، اگرچه در این گفتگو ارزیابی عبدالله رمضان زاده از آنچه در پیش روی دو کاندیدای اصلاحی اعتدالی است نیز مورد توجه قرار گرفت.
طراحان سؤالات مناظره اول کاندیداهای ریاست جمهوری به بسیاری از موضوعات مهم اجتماعی نپرداختند، در عین حال فضای مناظره نیز به سمتی پیش رفت که کاندیداها فرصت چندانی برای طرح این موضوعات نیافتند. به نظر شما چه نکاتی از سوی روحانی و جهانگیری در مناظره اول مغفول ماند و آنها فرصت نیافتند دستاوردهای ملموس اجتماعی دولت یازدهم را بیان کنند؟
متاسفانه مناظره در حوزه مسائل اجتماعی باقی نماند و این خود عیب بزرگ این شیوه از برگزاری مناظرهها است که باز هم خود را نمایان کرد. یکی از مهمترین مسائلی که فرصت طرح از سوی کاندیداهای اصلاحات و اعتدال نیافت، مسئله بانوان و نقش آنها در اداره کشور بود. همچنین دیگر مواردی که در مناظره مغفول ماند موضوع جوانان، آسیبهای اجتماعی، موضوعات حوزه سلامت و. . . که در این مورد آخر میتوان گفت طرح تحول سلامت که یکی از مهمترین دستاوردهای دولت یازدهم بود و نزد افکار عمومی از اهمیت بالایی برخوردار بود که متاسفانه مورد طرح و بحث قرار نگرفت. اگرچه در برخی از این حوزهها آقای جهانگیری تلاش کرد و چند جملهای گفت اما متاسفانه فضا به گونهای بود که بحثی در ارتباط با این موارد در نگرفت. مناظرهها اگر چارچوب دار و دوطرفه باشد میتواند فرصت طرح مسائل جدیتر و مهمتر را فراهم کند و کاندیداها میتوانند به سؤالاتی که افکار عمومی با آنها درگیر هستند بنا به تواناییهای خود پاسخ دهند.
به نظر میرسد برگزار کنندگان مناظرهها بنایی بر تغییر فرم و چارچوب این برنامهها ندارند. همچنین باید منتظر باشیم که در دو مناظره بعدی هم سؤالاتی از سوی برگزار کنندگان طرح شود که چندان مخاطبان را راضی نخواهد کرد. در چنین شرایطی آقایان روحانی و جهانگیری برای مناظرههای آتی بهتر است چه مباحثی را و چگونه طرح کنند؟
آقایان روحانی و جهانگیری تنها کاری که باید انجام دهند این است که به دستاوردهای دولتشان و به اقدامات ملموسی که دولت یازدهم به ثمر رسانده بپردازند. به طور مثال در مناظره اقتصادی موضوعاتی چون رشد و تحول در کشاورزی، اشتغال، نتیجه اقداماتی که در کنترل تورم انجام شده و مواردی از این دست و تاثیر آنها بر زندگی مردم را باید در حد مقدورات باز کنند. در مناظره سیاسی هم باید بگویند که رقبا و مخالفینشان چه کردهاند و دولت یازدهم چه کرده است.
البته آقای جهانگیری در بخش کوتاهی در مناظره پیشین اشاره هایی داشتند، به عنوان نمونه موضوع سفارت عربستان که چه تاثیراتی بر حوزههای گوناگون از سیاست خارجی گرفته تا اقتصاد به کشور تحمیل کرد. باید گفته شود کسانی که دست به چنین اقدامات خودسرانهای میزنند از کجا تامین میشوند و چه کسانی از آنها حمایت میکنند. باید این سؤال را روبهروی مردم طرح کرد که چرا با خودسرها برخورد نمیشود؟
در فرصت باقی مانده تا شروع رقابت در 29 اردیبهشت جریان پوپولیست که کاندیداهای اصولگرا آن را نمایندگی میکنند تلاش خواهد کرد تا از هر فرصتی برای طرح موضوعات هرچه عوامگرایانهتر بهرهبرداری کند. آیا صرفا بازگویی دستاورد های 4ساله دولت یازدهم و میراثی که به آنها تحویل شده برای مقابله با این جریان کفایت میکند؟
باید از تمامی مکانیزمها استفاده کرد که در برابر این جریان ایستاد اما نه به گونهای که آنها خواهان آن باشند. آقای قالیباف تصمیم گرفته تاکتیک زمین سوخته را در پیش گیرد و اگر خود به ریاست جمهوری نرسید تا آنجا که در توان دارد همه چیز را نابود کند، قطعا باید در برابر این سیاست خطرناک به هر وسیلهای ایستادگی کرد. برای این منظور باید از تمامی ابزارهای اطلاع رسانی به بهترین شکل ممکن بهره برد و تمامی پتانسیلها را برای آگاهی هرچه بیشتر به کار گرفت. من به تصمیم مردم ایران ایمان دارم. این مردم در سال 92 تصمیم درستی گرفتند و هنوز فراموش نکردهاند که پیش از این دولت چه بر سر مردم و کشور آمد.
آیا معتقدید بخش خاکستری سبد آرا که در صورت مشارکت فعال در انتخابات به سود روحانی رای خواهد داد بیش از سال 92 در 29اردیبهشت مشارکت خواهد داشت؟
به واسطه برخی رفتارهای خارج از دولت هنوز در برخی موارد ترس از فضای امنیتی تا حدودی همراه مردم است و به همین دلیل نظراتشان را به راحتی بیان نمیکنند، به همین دلیل پیش از انتخابات تمامی آنهایی که در روز موعود رای خود را به سود روحانی در صندوق خواهند ریخت نظرشان را شاید طرح نکنند اما آنچه مهم است حضور پررنگتر آنها در انتخابات پیش رو در قیاس با سال 92 خواهد بود.
در فرصت باقیمانده تا برگزاری انتخابات آیا باز هم شاهد اتفاقاتی شبیه مناظره اول و یا شاید بیش از آن خواهیم بود؟ آیا آقای قالیباف تا آخر در این نقش میماند یا جای او با آقای رئیسی عوض خواهد شد؟
بدون شک آقای قالیباف تمام توان خود را به کار خواهد بست تا فضا را هرچه بیشتر متشنج کند و حتما تا روز آخر این استراتژی را ادامه خواهد داد به این دلیل که میداند در انتخابات پیروز نخواهد شد و با این همه میخواهد شکست دیگران را به هر نحو نظاره گر باشد. توصیه بنده به آقایان روحانی و جهانگیری این است که با متانت مسیر خود را از پیش طراحی کنند و ثابت قدم به پیش روند و عکس العملی به آنچه قالیباف میکند نشان ندهند. حتی پیشنهاد من این است که آنها بگذارند قالیباف هرچه دلش میخواهد بگوید و حتی از پیش هم اعلام کنند که به این رفتارها و گفتارهای قالیباف واکنش نشان نخواهند داد به این سبب که حرفهای او ارزش پاسخگویی و واکنش هم ندارد. منطق برخورد با این صحبتها تنها بی اعتنایی و سکوت است.
آقای رئیسی چطور؟
ایشان متینتر از آن است که دست به چنین رفتار هایی بزند.