میگل هشترودی- روزنامه بهار: کودکان بزرگترین قربانیهای هر عصر هستند. از زمان گذشته و عرب جاهلیت گرفته که دختران خود را زنده به گور میکردند تا امروزو کودکان کار، کودکان زباله گرد و نوزادان معتاد و هزاران آسیب اجتماعی دیگر که در بیتفاوتی امروز ما سر میشود. جمعیت امام علی جزو همان سمن هایی است که کارشان مبارزه با معضلات اجتماعی است اما صدایشان آنقدر که باید بلند نیست. برای آشنایی بیشتر با این جمعیت با مرتضی کیمنش، مسئول رسانه جمعیت امام علی به گفت و گوئ تشستیم تا از چگونگی کار این مجموعه اطلاع پیدا کنیم.
* درباره پیشینه کار جمعیت امام علی توضیح میدهید؟ این جمعیت از کی و چگونه شروع به فعالیت کرد؟
جمعیت امام علی در حوزه معضلات اجتماعی فعالیت میکند. این جمعیت از سال 78 شروع به فعالیت کرد. در ابتدا 6 دانشجو از دانشگاه شریف این کار را شروع کردند به طوری که پول تو جیبی و ژتون غذایی خود را روی هم گذاشته و با کمک بعضی اساتید 50 کیسه غذایی تهیه کرده و برای 50 خانواده نیاز مند بردند. این کار در ابتدا از هیچ شروع شد. به طوری که حتی این دانشجویان کیسههای آماده شده را با مترو به درب منزل خانوادههای محروم بردند. مرکز اولیه این جمعیت هم خانه شخصی آقای میمندی نژاد بود. درواقع اولین مرکز جمعیت امام علی خانه پدری شارمین میمندی نژاد، موسس این مجموعه بود.
* چطور شد که این دانشجویان دانشگاه شریف تصمیم گرفتند بهترمیم معضلات اجتماعی بپردازند؟
داستان از جایی شروع شد که آقای میمندی نژاد که در آن زمان نویسنده و کارگردان تئاتر هستند و در آن دوره نیز فعالتر بودند یک کلاس نمایش نامه نویسی در دانشگاه شریف گذاشتند.
در آن دوره با توجه به شهرت آقای میمندی نژاد بیشتر دانشجویان دانشگاه شریف به این کلاس آمدند. از آن جماعتی که آمدند تعدادی دانشجو باقی ماندند. یک جایی آقای میمندی نژاد به این بچههای باقی مانده در کلاس نمایش نامه نویسیاش گفت شما برای اینکه بتوانید از درد و رنج مردم بنویسید باید از نزدیک این دردو رنج را دیده و لمس کرده باشید. چون با این دردو رنجها سطحی که معمولا مشغله کار و زندگی است نمیتوان درد و رنج مردم را نوشت. جرقه ابتدایی از آن جا شروع شد و آقای میمندینژاد برای اینکه بچهها بیشتر با فضای دردمند اقشار جامعه آشنا شوند آنها را به بیمارستان علی اصغر که مربوط به کودکان مبتلا به سرطان بود معرفی کرد و این گونه اولین برگهای دفتر جمعیت امام علی ورق خورد.آن جا با یک سری از خانوادهها آشنا میشوند که از نظر مالی محدودیت داشتند. به سراغ ایجاد تفریح و بازی برای بچهها میروند و کم کم با خانواده هایی آشنا میشوند که در اثر نداشتن پول برای خرید دارو بیماری بچه هایشان روز به روز تعمیقتر میشود و تا جائیکه کم کم از بین میروند. برای شناسایی این خانوادهها اقدام میکنند و کمکم طرح کوچه گردان عاشق رقم میخورد و در اولین سالی که این طرح اجرا شد و 50 کیسه به خانوادههای بیبضاعت داده شد و کم کم بیشتر شد.
* کمی درباره طرح «کوچه گردان عاشق» توضیح میدهید؟
طرح کوچه گردان عاشق سالی یک بار در شبهای قدر انجام میشود و به خانوادههایی که طی سال شناسایی شدهاند بستههایی با آذوقه یک ماه داده میشود ولی این کار به صورت ماهیانه هم انجام میشود، 28 سال این طرح به صورت ماهیانه و ثابت بین یه سری خانواده هایی که از قبل شناخته شده هستند انجام میشود. در این طرح علاوه به موضوع آذوقه ماهیانه هر خانواده به بحث دیگری که خیلی توجه شده است موضوع حضور افراد بین خانوادهها به ویژه کودکان است. یک مشکل ریشهای در رابطه با این موضوع وجود دارد عدهای فکر میکنند سالی یکبار یا هر ماه مقداری لوازم خوراکی و آذوفه به یک خانواده بدهند و بعد هم خداحافظ که این نوع برخورد بدترین نوع برخورد با این خانوادهها است. این خانوادهها به ویژه بچه هایی که در این خانوادهها زندگی میکنند نیاز به محبت دارند و با این گونه بضل و بخششها محبت جاری نمیشود. ما وقتی به سراغ این خانوادهها میرویم بعد از مدتی مثل عضوی از آن خانواده میشویم. مهمترین کار ما رسیدگی به درس این بچهها است.
* خانه ایرانی چگونه به وجود آمد وچه اقداماتی در آن انجام میشود؟
با رشد خانواده هایی که با طرح کوچه گردان عاشق مورد حمایت قرار گرفته بودند خانههای ایرانی را تشکیل دادیم. این خانهها در محلات معضل خیز قرار دارند و کار این خانهها ارائه خدمات آموزشی مثل آموزشهای درسی و ورزشی و هنری است که به این بچهها داده میشود. علاوه بر این مشاورههای گوناگونی در زمینههای مختلف در این خانهها صورت میگیرد اما کار مهمی که در این خانهها صورت میگیرد ایجاد اشتغال برای مادران این بچهها است. این خانهها ابتدا یکی دو تا در برخی از استانهای محروم کشور بود اما در حال حاضر در ده استان کشور این مراکز وجود دارند و در حال فعالیت هستند و حدود 4 هراز کودک در این مراکز تحت حمایت قر ار گرفته اند.
* آیا اعضای این جمعیت برای ارائه خدمات خود پولی دریافت میکنند؟
تمام اعضای این جمعیت به صورت داوطلب هستند واصلا چیزی تحت عنوان حقوق گرفتن دارای جمعیت نداریم. مراکز خانه ایرانی هم به صورت داوطلب محور عمل میکنند.
*آیا این جمعیت از طرف ارگان یا سازمان خاصی بودجه میگیرد؟
خیر این مرکز از هیچ ارگان و سازمانی بودجه دریافت نکرده و همه بودجه این مرکز از خود بچههای جمعیت یا خیرین تامین میشود. درواقع این جمعیت نخواسته که زیر نظر سازمان یا ارگانی بودجه دریافت کند چون نخواستیم که وارد حواشی سیاسی شویم.
* چه طرحهای دیگری مثل طرح کوچه گردان عاشق از جانب جمعیت امام علی اجرا میشود؟
طرحهای ما با محوریت مسائل اجتماعی معمولا در ایام مذهبی یا در ایام سنتهای باستانی ایرانی برگزار میشود. برای مثال در ایام شبهای قدر همان طرح کوچه گردان عاشق برگزار میشود. طرحهای جمعیت امام علی معمولا گستردهتر از خانههای ایرانی است چون خیلی از طرحهای ما در استانهایی برگزار میشود که حتی ممکن است خانههای ایرانی در این شهرها وجود نداشته باشد. طرح دیگری که در این جمعیت اجرا میشود آئین کعبه کریمانه است که در روز تولد حضرت علی برگزار میشود. که در این آئین بچهها آرزوهای خود را مینویسند و در جعبهای به شکل کعبه میاندازند و در حضور خیرین این آرزوها باز میشود تا عملی شوند. طرح دیگر طفلان مسلم است با این مبحث که «بر طفلان مسلم دیروز میگرییم آیا برای طفلان مسلم امروز میکوشیم؟ » برگزار میشود. در این طرح کودکان اصلاح وتربیت مطرح میشود که مورد انواع خشونتها و آزارهای جسمی و روحی قرار گرفته شدهاند در حالی که کاملا بی دفاع بودند و حالا بر اثر یک اتفاق جرمی را مرتکب شده اند. این طرح معمولا در محرم برگزار میشود. طرح طفلان مسلم از سال 85 شروع به اجرا شد و تا کنون 30 نفر از قصاص نجات پیدا کرده اند. این جمعیت طرحهای ملی هم دارد مثل طرح هفت سین برکت که لحظه سال تحویل اعضای جمعیت امام علی در کنار بچههای بی سرپرست یا بد سرپرستی که از قبل شناسایی شدهاند میگذرانند و برای آنها جشن میگیرند. همچنین شب یلدا که کنار این بچهها سپری میشود بازهم برای آنها جشن میگیرند.
*دغدغه اصلی اعضای این جمعیت چیست؟
بزرگترین دغدغه این است که در حال حاضر کودکان کار یا کودکان زباله گرد در اطراف ما حضور دارند و جامعه به این افراد عادت کرده است. جامعه امروز عادت کرده به کودکی که تا کمر خم شده درون سطل زباله و آشغالها را میگردد یا دختر بچهای که سر چهار راه ایستاده و گل میفروشد. اگر ما سالها پیش در زمان عرب جاهلیت زندگی میکردیم و میدیدیم که عدهای کودکانشان را زیر خاک میگذارند و زنده به گور میکنند قطعا به سختی میتوانستیم مخالفت کنیم و میگفتیم که بالاخره در جامعه جهل هم وجود دارد اما الان با قاطعیت میگوییم عرب بدوی و جاهل و کار آنها را با جدیت محکوم میکنیم که هیچ بلکه چه آن کسی که ناراضی بوده و اما شکایت نکرده و در دلش این کار را محکوم کرده و چه کسی که این کار را انجام داده را با یک چوب میزنیم و همه را جاهل میخوانیم. من مطمئنم نسلهای آینده نیز با همین دید حیرت به ما نگاه میکنند و ما را جاهل خواهند خواند وقتی با همین بیتفاوتی از کنار کودکان کار، کودکان زباله گرد یا تمام معضلات اجتماعی گذر میکنیم. کودکان زباله گردی که به خاطر کارشان هزار جور بیماری خطر ناک میگیرند یا بدتر از آن با موشها همزیستی میکنند به نحوی که موشها شب که این کودکان خواب هستند از بدن آنها تغذیه میکنند. این مسائل مربوط به قرون وسطی است اما همچنان در کشور ما اتفاق میافتد و همچنان هم ما به راحتی از کنار آنها میگذریم.