محمدآزاد جلالی زاده- روزنامه بهار
الف» روانشناسی به عنوان حوزهای علمی در مورد بررسی «رفتار بشری»، در زمینههای مختلف رفتار فردی و جمعی این موجود دو پای زیستمند بر روی این زمین فسون زده، تحقیقات، بررسیها و پیشنهادهایی دارد، در زیرمجموعههای بحثهای مختلف روانشناسانه، یکی از مهمترین و نیز توجه برانگیزترین حوزه ها، حوزه «مطالعات روابط و روانشناسی روابط انسانی» است، در این حوزه به آدمیان میآموزند که چگونه روابطی انسانی، خوب، مفید و کارکردی با خود، دیگران و جهان پیرامون داشته باشند تا به فزونترین آرامش روانی- ذهنی دست یازند.
ب» همانگونه که حوزه بررسی روابط درست و رسیدن به آرامش روانی فردی، مهم و قابل توجه است، در سطحی کلانتر دست یازی به یک جامعه امن و آرام در همه حوزهها - خصوصاً آرامش روانی عامه مردمان - اهمیتی بنیادین دارد، در یک جامعه بحرانی، عصبی و ناآرام، قضایای کوچک و دمدستی در حوزههای مدیریت خرد و کلان هم تبدیل به گره هایی فروبسته میشوند که توان و یارای گره گشاییشان ناممکن مینماید. همین موضوع، تمرکز بیشینه متخصصان و صاحب نظران و تصمیم گیران را بر روی ایجاد آرامش عمومی الزامی میکند.
ج» منطقهی خاورمیانه به جدّ آشوب زده است و وضعیتی وخیم دارد، در آنسوی آبها و درسرزمینی که کریستف کلمب برای اولین بار یافتش و کنون قدرقدرت اصلی در تصمیمات جهانی ست، مردی بر سر کار آمده که با قرار دادن ویژگی هایش بر روی نمودار سلامت روان، میتوان پی برد که فرسنگها با سلامت ذهنی و روانی فاصله دارد. از بد روزگار، اکثریت آمریکاییها تیغ را در دست زنگی مستی چون او دادهاند، با کنار هم قرار دادن شرایط اطراف ایران و نیز وضعیت بین المللی، به راحتی به بحرانی بودن فضای کنونی پی برده میشود.
د» در چنین شرایط نامتقنی، اولین گام برای مبارزه و آمادگی برای گذار از این بحران منطقهای و جهانی و رساندن ایران بزرگ به توسعه و امنیت، ایجاد آرامش عمومی است و ناگفته پیدا است که در شرایط ناآرامی و بحران و تکانشگری عمومی، شکست قطعی است. ایجاد آرامش عمومی از آن جمله مسائلی است که بر خلاف بسیاری دیگر از مسایل، قاعدتاً ازبالا به پایین بایست صورت گیرد، یعنی تصمیمگیران و مدیران و کاربهدستان خود بایست با استفاده از الگوهای روانشناختی در جهت برساختن روابط درست و کارآمد، آرامش میان خویش (با وجود اختلاف نظرها و سلیقه ها، که امری بدیهی وطبیعی است) را برقرار سازند تا طبیعتاً این آرامش به بقیه و به تبع کل کشور سرایت کند.
ه» از اولین اساسهای ایجاد آرامش در همه حوزهها (از حوزههای فردی و عاطفی و خانوادگی گرفته تا حوزههای کلان و مدیریتی و تصمیمگیری) آن است که مسائلی که لازم نیست عمومی شده و به افکار عمومی کشیده شود، به بهانه هایی همچون «همه چیز را بایست همگان بدانند» ، به عرصه عمومی کشیده نشود و آرامش فضای جامعه ستانده نشود. در یک خانواده هم بعضی مسائل درجهبندی کاملاً محرمانه دارد و افشای آنها در هیچ شرایطی مجاز نیست، چه رسد به مسائلی در حوزه کلان- مدیریتی کشور و علاوه بر این مسائلی که قرار است عمومی شود، ابتدا به ساکن بایستی توسط جمعی نخبه مورد بحث و بررسی قرار گیرد و اختلاف نظرها حل گردد و سپس در صورت مفیدفایده بودن، عمومی شوند، نه آنکه فی المثل مسالهای که قرار است مورد بررسی قرار گیرد، قبل از آنکه راس هرم تصمیم گیری آگاه شوند، سر از «فلان و بهمان نیوز» درآورد.
و» شبکههای اجتماعی و رسانهای از نظر نگارنده، در گستردن فضای آگاهی نقش بیبدیل و بینظیر داشتهاند و از این نظر همه به آنان مدیونیم و باید به تاسی از «آیزایا برلین» نویسنده، در دستی کتاب مقدس داشت و در دستی وسیلهای برای دستیابی به این شبکهها. به تبع محدودیت و فیلترینگ و سانسور این حوزه در بلندمدت، فایدهای نخواهد داشت، اما بحث آن است که مسئولان بایست درک کنند که هر چه ردهبندی مسئولیتیشان بالاتر، وظیفهشان در ایجاد آرامش عمومی سنگینتر، باید درک کنند که درست است که فیس بوک و توئیتر و اینستاگرام و تلگرام و واتس آپ و. . . کارکردهای بی شماری دارند، اما این شبکهها جای رقابت لفظی و غیرلفظی آنان در مورد مسائل مختلف نیست، مسئولانی که به راحتی میتوانند بزرگترین اختلافهای خویش را در جلسات خصوصی و محرمانه و پشت درهای بسته طرح و برای آنها راه حلی بیابند، چرا با کشیدن آنها به فضای مجازی، هم سطح بحثها را پایین میآورند، هم آرامش عمومی جامعه برهم میزنند و هم باعث میشوند جامعه و افکار عمومی به توان مسئولان برای کنترل و حل مسائل و اختلافات شک کنند و این گونه امید از جامعه رخت برمیبندد.