به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۶ ساعت ۱۱:۴۰
کد مطلب : ۱۳۶۸۸۹

آقاي روحانی، امیدمان را ناامید نکن!

گروه سياسي- رسانه‌ها: روزنامه قانون نوشت: سال 92 كه گويي چند دهه! از آن گذشته است، سالي بود كه مردم خسته از برخي عملكردها به اميد تغيير به ميدان آمدند. آن‌ها به ميدان آمدند و هر روز و هر ساعت پا به پاي دولت، مقابل دشمنان داخلي و خارجي روحاني ايستادند زيرا تصور مي‌كردند كه قرار است تغييرات عمده‌اي در روابط خارجي و به تبع آن در سياست داخلي و اقتصاد رخ دهد.

هر روز مشكلات مالي و سياسي گريبان‌گير مي‌شد ولي با بهانه و دلخوشي اينكه دولت در سياست‌خارجي و برجام مشغول كار است، زبان‌ها قفل مي‌شد و بازهم مردم با تمام وجود پشت دولت مي‌ايستادند و از او دفاع مي‌كردند. روزگار گذشت و ملت، چهار سال با وعده‌هاي برجامي و سياست‌خارجي( كه اگر از حق نگذريم تفاوت‌هاي چشمگيري نيز روي كاغذ براي ايران ايجاد شد) سر كرد. اعتراض و انتقاد ويژه‌اي به عملكرد ضعيف دولت در موضوعات سياسي، فرهنگي و اقتصادي صورت نگرفت و طبق روال همان چند سال، دوباره از دولت روحاني دفاع شد.

دوران انتخابات سر رسيد. وعده‌هايي از پيش مانده در حساب آقاي روحاني، چوب‌خط وي را پر و كوله‌بار اين قول‌هاي بي‌حساب را سنگين كرده بود. روحاني كه ذوق و علاقه مردم را به رويكردها متوجه‌ شده‌بود، ادعاي «راي‌پايين- مانع برخي اقدامات» را مطرح و با رنگ و لعاب زدن جديد به وعده‌هايش مردم را به خود مشتاق كرد. البته بي شك مردم مي‌دانستند كه اين بهانه‌ها تنها براي رهايي از فشار نگاه‌هاي سنگيني است كه منتظر وقوع وعده‌ها بود اما آگاهانه و نه براي شخص خاصي بلكه براي روياها و آرمان‌هاي‌شان كه از زبان ديگري شنيده بودند، كمر راست كرده و پشت راي خود ايستادند.

آن روزگار باوجود تمام لشكركشي كه در مقابل روحاني صورت گرفت با پشتيباني مردم به نفع روحاني به پايان رسيد و موفقيت خاصي نصيب دولت مستقر كرد و همچنين راي بالايي به حساب شعارها و وعده‌هاي انتخاباتي! ريخته شد. اندكي بعد از انتخابات، در گزينش وزرا، دفاع از وعده‌ها و قدرداني از پشتيبانان موفقيت روحاني و ... آقاي رييس‌جمهور آن‌گونه كه بايد خوش ندرخشيد و كم‌كم روزنه‌هاي اميد به چشمان برخي تيره و تار آمد و حتي بسته شد.اين روند تا جايي پيش رفت كه برخي از پشتيبانان اصلي و طرفداران سينه‌چاك روحاني نيز سخن از دلخوري به زبان آوردند و از او شكوه كردند.
 
آن روزگار نيز گذشت ولي به مردمي كه سال‌هاي سخت فراواني را به چشم ديده‌اند بايد حق داد كه نگران باشند. بايد به مردم حق داد كه نگران باشند تا خداي‌ناكرده، دوباره سوم‌تيرهايي ديگر با ندانم‌كاري برخي رخ ندهد. زيرا زماني كه اصلاحات با آن رويكردهاي «باز» در عرصه‌هاي مختلف، رفت و جاي خود را به احمدي‌نژاد داد، روحاني محافظه‌كار ديروز و به اصطلاح اعتدال‌گراي امروز، اگر با اين روند اميد را از مردم بگيرد و ديگر كسي براي 1400 توان قدم نهادن در مسير تحقق آرمان‌ها را نداشته باشد، تكليف چيست؟
 
آن زمان است كه بايد دعا كنيم يكي مانند رئيسي به قدرت برسد. زيرا اگر همين‌‌گونه ضربات فني به اميد مردم وارد شود، مشخص نيست چه گزينه‌اي با موج سواري بر احساسات ملت، افرادي مانند لاريجاني و هاشمي 84 را در 1400 كنار بزنند و يكي مانند احمدي‌نژاد را بركرسي رياست بنشانند. آرزو داريم اميدمان را نكشند و دشمنان‌مان را دلشاد نكنند؛ زيرا بسياري، از روي بي‌كسي به برخي، كسي مي‌گويند و خودمان نيز مي‌دانيم كه گاهي به كمترين‌ها راضي مي شويم و از امثال روحاني مي‌خواهيم اميد ما را نااميد نكنند.