روزنامه بهار: دکتر حسن روحانی با حمایت قاطع مردم ایران به عنوان رییس جمهور کشورمان برگزیده شد و حالا پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری او از سوی رهبر انقلاب شاهد آغاز فصل جدیدی از دولت اعتدال خواهیم بود. فصلی پر بیم و امید که هم حامیان و هم مخالفان روحانی به آن چشم دوخته اند. حامیان روحانی همان قدر که در دوران انتخابات در اضطراب و دلهره از عدم رای آوری نامزد محبوبشان بودند پس از اعلام نتایج انتخابات تا همین روزها هم به واسطه چگونگی چینش کابینه دلهرهها و نگرانی هایی دارند و مخالفان او هم همچون دوران انتخابات مشغول تخریب سازمان یافته حسن روحانی و همراهانش هستند. تخریب هایی که در مقایسه با دولتهای گذشته میتوان گفت به نوعی حیرت انگیز و بی سابقه است.
نمونههای بارز این دسته از تخریبها را میتوان در روزهای اخیر در تلاش برای بر هم زدن توافق هستهای و ایجاد فضای ناامیدی نسبت به دستاوردهای برجام در جامعه و یا حملات همه جانبه به قرارداد نفتی با توتال که نشانهای مهم از گشایشهای برجامی در بخش سرمایه گذاری خارجی بوده است را مشاهده کرد.
بخش دیگری از این دسته از تخریبها را میتوان در فضاسازیهای رسانهای برای اثرگذاری در چینش کابینه مشاهده کرد. این فضاسازیها در دو بخش اختلاف افکنی بین روحانی وهمراهان اصلاح طلبش و همینطور ایجاد فشارهای گوناگون سیاسی و رسانهای در مسیر انتخاب کابینه دوازدهم قابل مشاهده است.
جریان مخالف روحانی به واسطه در اختیار داشتنتریبونها و همینطور رسانههای عمومی در تلاش است که در چهار سال دوم دولت اعتدال تا آن جا که میتواند در مسیر روحانی و همراهانش سنگاندازی کند. شاید بتوان گفت که اگر برای دولت اصلاحات هر نه روز یک بحران میساختند این بار قرار است هر روز یک بحران بسازند. از همین رو فعالیت کابینه دوازدهم در فصل دوم دولت اعتدال در مسیری سختتر و پر پیچ و خمتر خواهد بود.
از سوی دیگر حامیان دولت نیز با توجه به وعدههای منتخبشان در ایام انتخابات و همچنین شرایط امروز کشور انتظار دارند که رییس جمهور و وزرای برگزیده از سوی او در دولت دوم اعتدال به مسائل حوزه سیاسی و فرهنگی، اجتماعی بیشتر از چهار سال گذشته توجه داشته باشند. هنگامی که به تابستان92 باز میگردیم شاهد آن هستیم که شرایط کشور به گونهای بود که به لیل بی کفایتی دولت احمدی نژاد، کشور در دو حوزه سیاست خارجی و اقتصاد در لبه پرتگاه قرار داشت و در نتیجه میشد به رییس جمهور روحانی و تیم همراهش حق داد که الویتهای خود را در همین دو حوزه مهم تعریف کنند. این الویتبندی دقیق در عمل هم با عملکرد خوب تیم سیاست خارجی و عملکرد نسبتا خوب تیم اقتصادی دولت شرایط را به گونهای رقم زد که میتوان با مقایسه آن چه امروز در این حوزهها میبینیم با ابتدای دولت به رییس جمهور و کابینه یازدهم در این دو بخش نمره قبولی بدهیم.
اما حالا و با ثبات نسبی اقتصادی و همینطور به دست آمدن برجام که جایگاه کشور را در عرصه بین المللی در شرایط مطلوبی قرار داده است این انتظار به وجود آمده است که تلاش وهمتی بیش از پیش را در حوزه سیاسی و همچنین مسائل فرهنگی و اجتماعی شاهد باشیم.
پس از مراسم تنفیذ روحانی و پس از آن تحلیف رییس جمهور در مجلس آغاز به کار دولت دوازدهم را که چشم امید بسیاری به آن است شاهد خواهیم بود. دولتی که هم مخالفانی سرسخت را پیش روی خود دارد و هم مدافعانی مطالبه گر. به نتیجه رسیدن ماموریت سخت رییس جمهور روحانی در دولت دوازدهم در صورتی که از همین ابتدا شاهد تصمیماتی صحیح و قابل قبول باشیم میتواند نامی نیک از او و یارانش را در تاریخ ایران به یادگار بگذارد.
برخی از این تصمیمات که قطعا حسن روحانی به آنها اندیشیده است و برای رسیدن به اهداف اعلامی که مورد پذیرش مردم هم واقع شده است میبایست مورد توجه قرار بگیرد به این شرح است:
1ـ برای مقابله با جریان قوی رسانهای اقلیت مخالف روحانی که با رانتهای اقتصادی و سیاسی در دسترسش به اصطلاح «دوپینگ رسانه ای» هم میکند باید شاهد تغییراتی در افراد، نوع نگاه و ابزار تیم رسانهای دولت باشیم. واقعیت آن است که برخی از افراد حاضر در تیم اطلاع رسانی دولت آن چنان که باید و شاید نسبت به اهداف دولت باورمندی کافی را نداشته و به این نکته مهم توجه کافی ندارند که در سوی مقابل با چه حجمی از تبلیغات تخریبی روبرو هستیم، نوع نگاه حاکم بر تیم رسانهای دولت نیز به شدت قدیمی و کهنه است و برخلاف آن چه که از امثال حسام الدین آشنا به عنوان استاد برجسته علوم ارتباطات انتظار میرفت آن طور که باید و شاید از ایدههای نو و خلاقانه که باعث افزایش ارتباط با مردم و انتقال واقعیات به آنها میشود در چهار سال اول دولت روحانی استقبال نشده است. و الزام سوم تغییر در ابزار این تیم رسانهای است که این موضوع بستگی به توان رایزنی روحانی با تصمیم گیران کشور دارد. به نظر میآید که دیگر وقت آن شده باشد که دولت برای خودش شبکهای رادیو و تلویزیونی داشته باشد تا بتواند از این طریق برنامه ها، اهداف و فعالیت هایش را به گوش مردم برساند.
2ـ برای مواجهه با جریان سازماندهی شده مخالف دولت نیاز به قاطعیت و شفافیتی فراتر از آن چه تا به امروز شاهدش بودیم است. نمیتوان انتظار داشت که بشود با سخنانی در لفافه به مقابله با این حجم عظیم از تخریب که از پیش از شروع به کار دولت دوازدهم شروع شده است رفت.
3ـ قرابت بیش از پیش مسوولان ارشد دولت با چهرههای ارشد جریان اصلاح طلبی و همینطور ایجاد هماهنگی بین تیم اعتدالی نزدیک به روحانی و اصلاح طلبان حامی او مانند آن چه تا حدودی در دوران انتخابات شاهدش بودیم و پس از انتخابات رنگ باخته است از جمله موضوعاتی است که میبایست در چهار سال دوم مورد توجه اعضای کابینه دوازدهم قرار بگیرد تا در آینده شاهد شکافی بین جریانات میانه رو کشور و متعاقب آن حضور مجدد تندروها در دولت نباشیم.
4ـ برگزیدن افرادی کارآمد در حوزههای گوناگون به خصوص در بخش سیاست داخلی، فرهنگی و مسائل اجتماعی برای جبران کم کاریهای صورت گرفته در دولت یازدهم و عقب ماندگیهای تاریخی موجود در این حوزهها از جمله دیگر موضوعاتی است که انتظار میرود با توجه کافی به آن شاهد چهار سالی موفقتر از گذشته در این بخشها باشیم.