فائزه طاهری- روزنامه بهار
با آغاز به کار دولت دوازدهم به ریاست حسن روحانی، اولین قدم و تشکیل کابینه آنچنان مطابق میل اصلاحطلبان پیش نرفت. هرچند به نظر میرسید این روند در ادامه و انتخاب مدیران سطوح میانی تعدیل شود، هنوز خبری از وعدههای شیرینی که پیروزی در انتخابات را برای روحانی رقم زد نشده است. البته به نظر میرسد اصلاحطلبان همچنان حمایتهای خود را از رئیسجمهور مشترک خود با اعتدالیون ادامه دهند، حتی اگر انتقاداتی هم به عملکردهای او تا اینجای کار داشته باشند. با اسماعیل گرامیمقدم درباره شرایطی که اصلاحطلبان با ادامه این روند توسط رئیسجمهور خواهند داشت، به گفتوگو نشستیم. او با بیان اینکه انتصابات صورتگرفته از طرف دولت تاکنون رضایتبخش نبوده، معتقد است در کشور احزاب قدرتمندی وجود ندارد که در خصوص عملکردرئیسجمهور بازخواستی کند. این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی همچنین میگوید در صورتی که روحانی به همین منوال ادامه دهد، پشتوانه مردمیاش به حداقل خواهد رسید که باعث میشود کنترل اوضاع در اختیار جناح مقابل قرار گیرد. با وجود این اگرچه ممکن است بخشی از مردم از اصلاحطلبان ناامید شوند، اما از آنجایی که اصلاحطلبان، پرچمدار مطالبات واقعی مردم هستند، قاطبه طبع مردم اصلاحطلبانه باقی خواهد ماند و ادامه حمایت مردم از اصلاحات در انتخابات آتی نیازمند این است که کاستیهای دولت تا حدی توسط شهرداریها جبران شود. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
***
*انتصاباتی که از طرف دولت و شهرداری صورت گرفته، تا چهاندازه در راستای وعدههایی که داده بودند انجام شده، آیا آناندازه که مورد نظر بود، از جوانان، زنان و اقوام و مذاهب استفاده شده است؟
مسلما افکار عمومی از این انتصابات که در دولت انجام گرفته، رضایت ندارند و واکنشهایی که در فضای مجازی و مطبوعات صورت گرفته نشان میدهد انتصابات ناامیدکننده بوده است. کسانی که ماشین انتخاباتی روحانی را به حرکت درآوردند و در مقابل رقبای سرسختش مقاومت و ایستادگی کردند و پیروزی آقای روحانی را با رای از صندوق بیرون کشیدند، امروز قادر به پاسخگویى در برابر این انتصابات نیستند. به ویژه ما اصلاحطلبان از این انتصابات ناخرسند هستیم، زیرا تصور ما این است که آقای روحانی توجهی به مطالبات مردم نکردند. با وجود محدودیتهایی که خودشان مطرح میکنند که البته بخش زیادی از این محدودیتها قابل درک نیست و بخش کوچکی قابل درک است، انتظاری که اصلاحطلبان داشتند این نبود. علت این چرخشها و بر خلاف اخلاق رفتار کردن برمیگردد به اینکه در کشور احزاب قدرتمندی وجود ندارد که پس از اینکه رئیسجمهور به مسند ریاستجمهوری رسید، از او بازخواستی کند و در خصوص عملکردش سوالی داشته باشد و اینکه رئیسجمهور به مجموعه کسانی که در به سر کار آوردن او دخالت داشتند پاسخگو نیست. ما در شورای عالی سیاستگذاری زمانی که با نماینده آقای رئیسجمهور، یعنی آقای محمد شریعتمداری روبهرو شدیم، ایشان متعهد شدند که رییسجمهور گفته است که من میدانم تمامی رقبایم اصولگرا هستند، تمام امیدم به سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان است و به امید اصلاحطلبان یک بار دیگر کاندید شدم. اینها سخنانی بود که آقای شریعتمداری در جلسه شورای عالی سیاستگذاری و در جلسه همایش روسای ستادهای استانی آقای روحانی گفتند. اما عملکرد آقای روحانی بر خلاف تعهد و میثاقنامه لسانی ایشان بود. درست است که ما با آقای روحانی میثاقنامه مکتوبی امضا نکردیم، از آنجایی که متعهد به اخلاق بودیم و گفتار ایشان برای ما ملاک بود، اما متاسفانه در چیدمان دولت، روحانی به مطالبات مردم پشت کرد.
*عدم توجه به ظرفیتهای موجود چه تبعاتی را میتواند در پی داشته باشد؟
تبعاتی که وجود دارد هم برای خود دولت خواهد بود، زیرا قطعا جناح مقابل با برنامههایی که خواهد داشت در رقابت با آقای روحانی فضای کاملا بازی را برای هجوم به دولت و ضعفها و نقایص آن خواهد داشت و بیشترین آسیب را خود آقای روحانی و دولت خواهند دید. به دلیل اینکه زمانی یک دولت میتواند به برنامههایش موفق عمل کند که پشتوانه مردم را داشته باشد، زیرا با رای مردم به کرسی نشسته و در ادامه کار هم نیاز به پشتوانه همین افکار عمومی دارد. اگر افکار عمومی از پشت آقای روحانی بروند، در همین فضای مجازی و رسانهها، آقای روحانی تنها خواهد ماند. قاعدتا وقتی تنها ماند، سرنوشت او در اختیار رقبا قرار خواهد گرفت. بنابراین در صورتی که روحانی به همین منوال ادامه دهد که تا کنون پیش گرفته، خصوصا در مساله استاندارها و یا سطوح میانی مدیریتی، پشتوانه مردمی ایشان به حداقل خواهد رسید و در آن صورت حرکت موفق یا ناموفق ایشان کاملا از اختیار خودشان خارج شده و در اختیار جناح مقابل قرار میگیرد.
*آیا اصلاحطلبان هم متوجه خطری خواهند بود؟
در فرآیندی که اتفاق میافتد، اصلاحطلبان هم تا حدودی آسیب خواهند دید، زیرا این اصلاحطلبان بودند که از روحانی حمایت کردند. البته ما به حمایت خود از شخص آقای روحانی و دولت او، به دلیل اعتقاد وافری که به منافع ملی داریم، ادامه میدهیم، اما در این دفاع کردن اولا دولت آقای روحانی هزینه خواهد داد و دوم اصلاحطلبان.
*فکر میکنید برای انتخاب 98 مجلس چه اتفاقی بیفتد و آیا اصلاحطلبان باز هم میتوانند به روندهای پیروزی خود ادامه دهند یا با روندی که آقای روحانی پیش گرفته است، این امکان وجود دارد که اعتماد مردم نسبت به اصلاحطلبان سلب شود؟
این موضوع نسبی است. حتما بخشی از مردم از اصلاحطلبان هم ناامید خواهند شد. اما به نظر میرسد به دلیل اینکه پرچمدار مطالبات واقعی مردم اصلاحطلبان هستند، قاطبه طبع مردم اصلاحطلبانه باقی خواهد ماند. اما قطعا آقای روحانی و آن جبهه حداقلی از اصولگرایان که حامی ایشان هستند، بیشترین آسیب را خواهند دید.
برای حفظ اعتماد اجتماعی اصلاحطلبان، چه راهکار هایی وجود دارد؟
برای اینکه اصلاحطلبان در سال 98 مردم را همچنان پشت سر خود داشته باشند، نگاهی که وجود دارد این است که در مسئولیتهایی که به عهده گرفتند، مثل شهرداریها، عملکرد قابل قبولی داشته باشند و مشکلات رویزمینمانده شهرها را تا حدودی برطرف کنند. در این صورت میتوان گفت اصلاحطلبان در سال 98 هم میتوانند پیروز انتخابات باشند. گرچه با ادامه عملکردی که دولت تا کنون داشته کار آنها بسیار سخت خواهد بود. اگر اغراق نباشد، آقای نجفی به عنوان شهردار تهران و مجموعه مدیران شهرداری تهران و سایر کلان شهرهایی مانند مشهد، بتوانند ضعفها و کاستیهای دولت را جبران کنند.
*ما انتخاب 1400 را نیز در پیش داریم. با توجه به ائتلاف در چند انتخابات اخیر، این گمانهها وجود دارد که ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیون ادامه داشته باشد و یا اینکه اصلاحطلبان به صورت یگانه وارد عرصه انتخابات شوند. به نظر شما در انتخابات آینده این موضوع چطور دنبال میشود؟
با این انحصارطلبی که اعتدالگرایان راست از خود نشان دادند، در واقع بار دیگر نشان دادند که نوار اصولگرایان و حامیان آقای روحانی ماهیت انحصارگرایانه دارند. به نظر میرسد که شرایط ائتلاف مجدد با این جریان به حداقل خود رسیده است و هرگز انحصارگرایی آنها از خاطرات نخواهد رفت. این موضوع سندی است برای اینکه تصمیماتی که اصلاحطلبان برای ائتلاف خواهند گرفت، متفاوت باشد با ائتلافهایی که در سال 94 و 96 با این جریان داشتند.
*روزهای اخیر آیتاللـه مومن از اعضای خبرگان رهبری درباره سیدحسن خمینی اظهاراتی داشتند. از جمله اینکه دلیل رد صلاحیت ایشان برای انتخابات خبرگان، این بوده که اجتهاد ایشان از طرف مراجع تاییدیه نداشته است. با وجود اینکه مراجع متعددی پیش از این نظرات خود را درباره اجتهاد یادگار امام مطرح کرده بودند. نظر شما درباره این اظهارات چیست؟
بحث اجتهاد آیتاللـه سیدحسن خمینی بر هیچ کس پوشیده نیست. برای افکار عمومی قابل هضم نیست که سید حسن خمینی به درجه اجتهاد نرسیده باشد. بالاترین مراجع تقلید در کشور اجتهاد ایشان را تایید کردند. ایشان فردی است که عمر خود را در حوزه گذرانده و مشغول سمتهای اجرایی نبوده است. در حالی که تعداد زیادی از افرادی که در خبرگان شرایط اجتهاد را داشتند، سالهای سال است که از حوزه و درس و بحث و اجتهاد فاصله گرفتند، اما به دلیل سیاسی تایید میشوند. با وجود این، حسن خمینی با پشتوانه غنی علمی خود و اینکه عمرش را از جوانی مشغول تحصیل بوده است، به دلایل سیاسی رد صلاحیت میشود. صحت اجتهاد نوه امام خمینی (ره) را مراجع بزرگ هم تایید کردند، از جمله آیتاللـه محمد یزدی که در چند جلسه گفتند وقتی مدارک ایشان را دیدند، به اجتهادشان پی بردند. همه اینها دلالت دارد که آیتاللـه حسن خمینی در این سن به درجه اجتهاد رسیده است و ایشان شغل و فعالیتی جز این نداشته است. بنابراین کاملا روشن است که به دلایل سیاسی رد صلاحیت شدند و نداشتن اجتهاد تنها بهانهای بود که او را رد صلاحیت کنند.
صادق شجاع قاطع شفاف و سالم و متعهد ومتخصص و...باشند و توکل بر خدا بر معصومین (355550)