امید پورعزیز
سفر اخیر رئیس جمهور به نیویورک و شرکت و سخنرانى در اجلاس سران کشورهاى جهان در سازمان ملل متحد، امسال نیز تحت الشعاع مسئله برجام بوده و در فضایى مه آلوده و مبهم که ناشى از تغییر سیاست هاى ایالات متحده مى باشد، ایجاب مى نماید که آقاى روحانى به حمایت مجدد از برجام پرداخته و به تقویت پشتوانه جهانى آن بپردازد. در واقع روحانى مى کوشد کماکان به برجام فروشى اش در نظام حاکم جهانى و منطقهایى استمرار ورزد و در این مسیر چالش هاى جدیدى پیش رویش است. البته دیدار ظریف به عنوان مجرى برجام با رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا نیز بسیار حساس و تعیین کننده خواهد بود.
اما جهت روشنتر شدن موضوع و ارائه یک تصویر ملموس مى توان دستاورد برجام را به یک فناورى و یا یک کالا با فن آورى روز جهانى همچون گوشى تلفن همراه تشبیه کرد. این فناورى نوین که اکنون دو سال از عمرش مى گذرد. در موقع تولد مورد تحسین و اقبال جهانى قرار گرفت و منتقدین سرسخت اش را تا حدى به حاشیه راند. ولى خصلت جدایى ناپذیر هر فناورى نوینى علىالخصوص در دنیاى روبه تغییر امروزى، قدیمى شدن و استحاله آن فناورى با گذر زمان و تغییر مؤلفه هاى جهانى مى باشد.
حال اگر همچون بسیارى از تولیدکنندگان داخلى مثل خودروسازان عزیز وطنى در مورد برجام نیز سالهاى سال به عرضه و فروش تکنولوژى چندین سال قبل اصرار ورزیم شاید با سیاست هاى بسته در عرصه داخلى، همچون خودروهاى پراید و پیکان بتوان کماکان برجام را نیز به مردم بفروشیم، ولى مسلما در عرصه جهانى عدم بروزرسانى دیپلماسى و تدوین استراتژى سیاست خارجى، منجر به این خواهد شد که برجام بهمرور دیگر خریدارى نخواهد داشت. در واقع رمز ماندگارى برجام پویایى آن است و این مهم جز با اتخاذ سیاستگذارى هوشمندانه و خلاق حاصل نخواهد شد، علىالخصوص که رقباى ناراضى در عرصه جهانى نیز هم اکنون دست بالاترى نسبت به گذشته پیدا کرده و عملا سکان سیاستگذارى یکى از ابرقدرت هاى جهانى را بهدست گرفته اند.
البته شاید خطرى که این روزها برجام را تهدید مى کند چندان هم مهلک نباشد، ولى عدم اتخاذ سیاست هاى بروزرسانى شده هوشمندانه مى تواند بهصورت فرسایشى برجام را به محاق ببرد.اما همانگونه که روحانى نیز اشاره کرده سفر اخیرش به نیویورک نقش بسزایى در برجام فروشى اش در عرصه جهانى و تبلیغاتى دارد، ولى نوع ارائه محصول و بازاریابى سیاسى آن حقیقتا امر خطیرى مى باشد. مسلما با شیوه هایى همچون مواضع اخیر و مصاحبه تلویزیونى داخلى روحانى بعد از انتخابات ریاست جمهورى تقریبا نمى توان به اقبال او جهت اهداف پیش رویش در رابطه با برجام امیدوار بود، على الخصوص که رقیب او یعنى بنیامین نتانیاهو نیز با توپ پر به میدان آمده و تیم سیاست گذارى خارجى جدید آمریکا نیز به مرور منسجمتر و حرفهاىتر عمل مى کند. درست است که روحانى تا حدى سعى مى کند که با کارت سیاست گذارى خارجى اعتدالى اتحادیه اروپا بازى کند، ولى باید در نظر داشته باشیم که بعضا مؤلفههاى جهانى مى تواند بسیار پیچیدهتر و غیرقابل پیش بینىتر از ژستهاى عقلانیت محور ظاهرى اروپایىها باشد.
مهمترین امتیاز و فرصت استثنایى روحانى در دوران فعلى مناسبات جهانى معضل پیچیده و بغرنج کره شمالى مى باشد. کره شمالى در حال حاضر همچون تیغ در گلو، به مسئله حل نشده و مخاطره آمیز در جامعه جهانى بدل شده است. این موقعیت البته با توجه به سیاست گذارى خارجى جمهورى اسلامى مى تواند به یک فرصت و یا حتى یک تهدید براى کشور ما بدل شده و یا اینکه بدون بهره بردارى خاصى همچون موارد بیشمار دیگر در گذشته، فرصت سوزى شود.
روحانى باید سعى کند معضل اخیر کره شمالى را بدیل برجام معرفى کرده و با مواضع روشن و رساى خود جامعه جهانى را متوجه مخاطرات آن بنماید. روحانى باید سعى نماید تا این ایده را مطرح سازد که انزواى یک کشور و فشارهاى فلج کننده عملا منجر به عراقیزه شدن و یا تبدیل به یک غده سرطانى همچون کره شمالى مى شود. هنر روحانى باید این باشد که روى دیگر سکه عراق و لیبى بحران زده و کره شمالى حادثه آفرین را در نگاه جامعه جهانى با نقش برجسته برجام مسجم نماید.
البته شاید سیاست گذارى کلان جمهورى اسلامى هم نوایى هایى نامحسوسى با متحدانى همچون کره شمالى داشته باشد، ولى به احتمال قریب به یقین قربانى کردن ماجراجویى هاى توجیه ناپذیر کره شمالى پیش پاى برجام، تا حدود زیادى تهدیدات موجود را از سر برجام کاهش مى دهد. هرگونه اهمال و یا خوش بینى و یا حتى تجاهل در حمایت غیراجماعى از برجام، به سرعت مى تواند به تضعیف و منفعل شدن آن بینجامد. در واقع سیستم عامل و تکنولوژىها و بروزرسانى هاى برجام باید به صورت انقطاع ناپذیرى ادامه پیدا کرده و سرمایه گذارىهاى بعضا کلانى در جهت کارآیى و مقبولیت جهانى آن صورت پذیرد.
آنچه برجام را نجات مى دهد خوش باورى و یا تظاهر به وفاى به عهد یا تجسم رویایى مدینه فاضله نیست، بلکه برجام تنها بهواسطه سرمایهگذارى هاى استراتژیک، نخبه گرایى و میزان سازگارىاش با نیازهاى جهانى زمان خود، کماکان پابرجا مىماند. البته شاید حتى این فرصت استثنایى بهره مندى از حادثه آفرینى هاى کره شمالى همیشه به این سهولت فراهم نباشد و برجام براى زنده ماندنش راهکارهاى به مراتب سختتر و پرهزینهترى را پیش رو داشته باشد. حتى چه بسا زمانى عمر ابداع دیپلماتیکى همچون برجام بسر آمده و دیگر قابل ارتقاء نیز نباشد، که در آن موقعیت مى بایست از قبل پیش بینىها و راهکارهاى مسالمت آمیز و کم هزینه جایگزین پیش بینى شود و همچون پیکان فروشى و پراید فروشى طویل المدتمان، اصرار جاهلانه و تحکمى بر پابرجایى آن وجود نداشته باشد.