محمد توکلی
با نگاهی به آنچه بخشی از جامعه درباره دفاع هشت ساله مردم ایران در برابر متجاوز میگویند شاهد آن هستیم که در لایههایی از جامعه دیگر خبری از آن نگاه قدسی به مقوله دفاع هشت ساله نیست. میتوان از این اتفاق به سادگی عبور کرد و به کلی منکر آن شد اما تجربه نشان داده است که واقعیات موجود در متن جامعه نه تنها با انکارهای ما حذف نمیشود بلکه روز به روز گسترش یافته و در نهایت همه ما را غافلگیر خواهد کرد. میتوان با رویکرد تهاجمی معتقد بود که آنان که چنین میاندیشند ضدانقلاب و مخالف نظامند و دلیل آنکه تمایلی به بزرگداشت سالگرد دفاع مردم ایران در برابر متجاوز ندارند مخالفتهای سیاسیشان است و یا حتی میتوان در این توهم یک گام به پیش رفت و این واکنش بخشی از جامعه را به آمریکا و اسرائیل و غرب نسبت داد و با این تحلیل از ریشهیابی واقعی در این موضوع خود را خلاص کرد.
اما اگر واقعا بخواهیم این ماجرا را واکاوی کنیم بهتر آن است که به جای توهم توطئه از خودمان و ضعفهای مشهودی که داریم شروع کنیم. واقعیت آن است که ما در همه این سالها تصور کردهایم که با حذف واقعیت و بیان روایت یکطرفه از آنچه بین سالهای ۵۹ تا ۶۷ رخ داد میتوانیم به قدسی نشان دادن این دفاع کمکی کنیم. ظاهرا عدهای می پندارند كه اگر بر روی آن سالها نام «دفاع مقدس» نهادهایم نه به واسطه آنکه دفاع مردم هر کشوری در برابر متجاوز مقدس است بلکه به این دلیل که با چنین تعابیری دیگر میتوان هر صدای تازهای را به سکوت واداشت! چه بسیار فرماندهان و تاریخنگارانی که به دلیل همین رویه ناصواب از بیان روایت خود از آن سالها بازداشته شدند. برای فهم ملموستر آنچه ذکر شد میتوان به برنامههای ویژه رسانه حاکمیتی صداوسیما در هر سال و به مناسبت این روزها توجه کرد.
میهمانان تکراری، روایتهای تکراری و گاه ناقص و مجعول، جلوگیری از بیان هر نوع روایتی که اندکی با روایت رسمی فاصله داشته باشد و. . . این شکل از مواجهه با آن سالها همه و همه تنها برای آن است که خدشهای به «مقدس» بودن دفاع در آن سالها وارد نیاید. سرچشمه قداستزدایی از دفاع هشت ساله مردم ایران در برابر متجاوزان دقیقا در همینجاست. تجربه همه این سالها نشان داده است که هرگاه در هر موضوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و. . . سانسور و روایت یکسویه حاکم شود اتفاقا واکنش جامعه نسبت به آن در جهت خلاف خواست جریان رسمی حرکت خواهد کرد.به نظر میآید با گذشت نزدیک به سه دهه از پایان جنگ دیگر وقت آن رسیده باشد که در رسانههای رسمی همچون صداوسیما از حرکت با دستهای بسته در مسیر تاریخنگاری عبور کنیم و حداقل برای آنکه بیشتر از این به قداستزدایی از دفاع کمک نکرده باشیم اتوبان روایتهای تاریخی از آن دوران را دو طرفه کنیم.