روزنامه بهار: مدتی پیش و با کنار گذاشتن جنجالی بن نایف و افزایش قدرت محمد بن سلمان در کشور عربستان شاهد آن بودیم که برخی تغییرات تدریجی آغاز شد. تغییراتی که خبر زیادی از آن منتشر نمیشد و میتوان گفت نوعی ایجاد ساختار و اجماعسازی در این کشور برای آغاز تغییرات گسترده در آیندهای نزدیک بود. تغییراتی که برخی هدف آن را تکیه زدن بن سلمان بر تخت پادشاهی این کشور ارزیابی کرده اند. این تغییرات که در روزهای اخیر بیشتر در رسانهها پررنگ شده است بیشتر ذیل مسائل فرهنگی و اجتماعی طبقهبندی میشود، تغییرات و اصلاحاتی همچون صدور مجوز به زنان برای رانندگی، فرمان تدوین قانونی طی دو ماه آینده برای حمایت از زنان در برابر آزار جنسی و کلامی، اجازه به زنان برای صدور فتوا و. . .
به موازات این اصلاحات فرهنگی و اجتماعی که در هفته گذشته سروصدای بسیاری هم به پا کرده است شاهد آن هستیم که محمدبن سلمان درصدد اصلاحات گسترده اقتصادی نیز هست که تا به امروز در سطح رسانهها کمتر به آن توجهی نشان داده شده است. اصلاحاتی که نتایج آن قطعا کم اهمیتتر از این تغییرات اجتماعی نخواهد بود. با نگاهی به برنامههای بن سلمان برای اصلاحات ساختاری در اقتصاد عربستان شاهد آن هستیم که سه موضوع جذب سرمایه خارجی و تلاش برای حضور گستردهتر از پیش شرکتهای خارجی در عربستان و همینطور تلاش برای کاهش وابستگی اقتصاد این کشور به درآمدهای نفتی در صدر این برنامهها قرار دارد. پرسشهایی که اکنون درباره آن چه در عربستان میگذرد پیش روی تحلیلگران قرار دارد عبارت است از:
1ـ آیا این تغییرات به حوزه سیاسی نیز کشیده خواهد شد؟
2ـ اصلاحات در عربستان چه تاثیری بر سیاست خارجی این کشور و جایگاه عربستان در صحنه بین الملل میگذرد؟
3ـ علت و هدف از این اصلاحات گسترده چیست؟
اگر اصلاحات عربستان به رهبری محمد بن سلمان بخواهد وارد حوزه سیاسی شود آنگاه میبایست شاهد بهبود وضعیت شیعیان این کشور به عنوان اقلیت مذهبی و همینطور مخالفان نظام حکومتی مستقر در عربستان باشیم. حداقل تا الان نشانه هایی از تغییر در این حوزه یافت نمیشود و شاید بتوان گفت که تدوین و اجرای اصلاحات معطوف به سیاست داخلی در این کشور بیشترین زمان را به خود اختصاص دهد. میتوان علت اصلی زمانبر بودن اصلاحات سیاسی را واهمه تاریخی حاکمانی که تمایلی به الگوهای دموکراسی خواهانه ندارند از چنین آزادی هایی دانست. اصلاحات عربستان که به تازگی آغاز شده است و به گفته منابعی از درون این کشور ابعاد گستردهتر آن در آیندهای نزدیک به وقوع خواهد پیوست قطعا به حوزه دیپلماسی نیز سرایت خواهد کرد و همین امر را میتوان از جهاتی به سود کشورهای منطقه از جمله ایران دانست. بدون شک تلاش محمد بن سلمان برای نشان دادن تصویری نو از عربستان سعودی در جامعه جهانی اگر با تغییراتی در حوزه سیاست خارجی در این کشور همراه نشود آنچنان پذیرفتنی نخواهد بود. نتیجه اصلاحات در عربستان میتواند در آیندهای نه چندان دور مقدمهای برای گشایش درهای گفتگو با ایران و برخی دیگر از کشورهای منطقه نیز تلقی شود. در خصوص علل و اهداف محمد بن سلمان برای اجرای این اصلاحات گسترده نظرات مختلفی ارائه شده است که در ادامه به برخی از آنها خواهیم پرداخت.
1ـ ارتباط با غرب
برخی تحلیلگران بر این عقیدهاند که میتوان مهمترین دلیل اصلاحات اخیر در عربستان را افزایش مراودات این کشور با کشورهای غربی دانست و این تغییرات را نتیجه نوعی تغییر در نگاه حکام سعودی میپندارند.
2ـ تجارب گذشته
گروهی دیگر این نظر را مطرح کردهاند که حاکمان عربستان بر اساس تجارب گذشته و با ارزیابی دیروز به این نتیجه رسیدهاند که برای امروز و فردا دیگر نمیتوان با همان شیوههای کهنه ادامه داد و میبایست دیر یا زود اصلاحاتی را به خصوص در حوزههای فرهنگی و اجتماعی انجام داد.
3ـ جبر جامعه
برخی با نگاهی جامعه شناسانه به اصلاحات رخ داده در عربستان مینگرند و مطرح میکنند که تغییرات و اصلاحات صورت گرفته در عربستان حاصل فشار مردمی این کشور بوده است و به نوعی این اصلاحات را جبر جامعه میدانند.
4ـ نمایش اصلاحات
برخی از تحلیل گران نیز نگاه بدبینانهای نسبت به این موضوع دارند و معتقدند که این تغییرات تنها نمایشی برای ایجاد زمینههای لازم برای به قدرت رسیدن محمد بن سلمان است. باید منتظر ماند و دید که در ماههای آینده و بر اساس دیگر تغییراتی و وقایعی که رخ خواهد داد کدام یک از این چند نگاه به اصلاحات در عربستان منطبق بر واقعیات خواهد بود.