فائزه طاهری- روزنامه بهار: در حالی که تا چندی پیش، خبر از محکومیت هفت چهره شاخص اصلاحطلب در دادگاه انقلاب به گوش رسید، در روزهای اخیر اخباری مبنی بر اعمال محدودیتهای جدید برای رئیس دولت اصلاحات به گوش میرسد. هرچند خبر اعمال محدودیتهای جدید علیه از طرف دادستان ویژه روحانیت تهران رد شد اما انتشار اخبار ضد و نقیض در رسانهها وکلای رئیس دولت اصلاحات را بر آن داشت تا از جزئیات دریافت برگههایی منتسب به یک مرجع قضایی که حاکی از اعمال برخی محدودیتها به لحاظ عدم حضور در مجالس عمومی بود، خبر دهند. با اشرف بروجردی درباره زوایای محدودیتهای احتمالی برای رئیس دولت اصلاحات و احکام قضائی اخیر علیه چهرههای سرشناس اصلاحطلب به گفتوگو نشستیم. این فعال سیاسی اصلاحطلب که ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی را نیز بر عهده دارد با بیان اینکه برخی برای جبران عدم رایآوری خود در انتخابات میخواهند از طریق فشار به اصلاحطلبان اقدام کنند، معتقد است آنها به جای رفتارهای اینچنینی، باید فضا را باز بگذارند و برای انتخاباتهای بعدی فرصت را ایجاد کنند که اقبالی نسبت به آنها صورت بگیرد، در غیر این صورت با این رفتارها همه سرمایه خود را سوخت میکنند و دیگر امکان بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود در جامعه برای آنها وجود نخواهد داشت. رئیس کمیته بانوان ستاد حسن روحانی در انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری همچنین میگوید اگر حکمی که علیه رئیس دولت اصلاحات صادر شده قطعی باشد، یک فاجعه و حرمتشکنی برای نظام جمهوری اسلامی است و چنین برخوردهایی با کسی که نه تعارضی با نظام دارد و نه رفتاری که بخواهد نظام را تضعیف کند، او را محبوبتر خواهد کرد. در ادامه مشروح گفتوگوی بهار با اشرف بروجردی را میخوانید:
***
محدودیتهایی که گفته میشود برای رئیس دولت اصلاحات ایجاد شده است را چطور ارزیابی میکنید؟
اطلاعی از قطعی شدن این حکم ندارم اما اگر قطعی شده باشد، یک فاجعه است. این مساله یک حرمتشکنی برای نظام جمهوری اسلامی است و احترام جمهوری اسلامی خدشهدار میشود. درواقع بیش از اینکه اشخاص از این احکام متضرر شوند، نظام متضرر میشود. زیرا ما باید در عرصه بینالملل پاسخگو باشیم. چه دلیلی دارد با آقای خاتمی که نه تعارضی با نظام دارد و نه رفتاری دارد که بخواهد نظام را تضعیف کند، چنین برخوردی شود؟ اینگونه رفتارها موجب تضعیف نظام است و آسیبش را به نظام خواهد زد. کسی که محبوب است و محبوبتر هم خواهد شد و این رفتارها نه تنها نمیتواند این محدودیتها را شکل دهد بلکه نمیتواند پاسخی به خواست و اراده مردم باشد. اگر بخواهیم یک ارزیابی کلی از احکام اینچنینی داشته باشیم که البته هنوز هم از صحت آن اطمینان کامل نداریم، اعمال این محدودیتها متضرر کردن خود آنها و نظام خواهد بود.
محدودیتهای جدید برای رئیس دولت اصلاحات و احکام قضائی که اخیرا برای هفت چهره اصلاحطلب صادر شده، چه تاثیری در وضعیت فعلی و آینده جریان اصلاحات و دولت مورد حمایت اصلاحطلبان دارد؟
قطعا این موضوعات تاثیر منفی خواهد گذاشت. زیرا کسانی که پای صندوقهای رای آمدند و به آقای روحانی رای دادند مطالباتی داشتند و اکثر کسانی که به رئیسجمهور منتخب رای دادند هم اصلاحطلبان بودند، بنابراین کمترین انتظار آنها این است که خواستههایشان محقق شود. این اقداماتی که صورت گرفته است البته از جانب نهادهایی انجام میشود که ربطی به قوه مجریه ندارند اما به نظر میرسد برخی نهادها برای اینکه عدم رایآوری خود در انتخابات را جبران کنند، میخواهند از این طریق عمل کنند. غافل از اینکه این مساله باعث میشود که سرمایه خود آنها هم سوخت شود و دیگر مردم به هیچ وجه به آنها اعتماد نخواهند کرد. در صورتی که اگر آنها در اداور بعد هم عاقل باشند و بتوانند خوب تصمیم بگیرند، به جای اینکه رفتارهای اینچنینی داشته باشند میتوانند فضا را باز بگذارند و برای انتخاباتهای بعدی فرصت را ایجاد کنند که شاید اقبالی نسبت به آنها صورت گیرد. آنها با این رفتارها سرمایه خود را در پیشگاه ملت سوخت میکنند و دیگر امکان بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود در جامعه برای آنها وجود نخواهد داشت.
اعمال فشارها بر برخی اصلاحطلبان، در شرایط فعلی که جامعه از نظر سیاسی در آرامش قرار دارد و از تشویشهایی که در سالهای پیش از این وجود داشت فاصله گرفتیم، چه ضرورتی دارد؟
طبیعتا در شرایط کنونی این احکام ضرورتی ندارد و مشخص است که هدفدار است.
آیا میتوان گفت هدف از این اقدامات تحت فشار قرار دادن دولت است؟
هدف آنها غیر از اینکه بخواهند دولت را تحت فشار قرار دهند، این است که اعلام کنند شما اصلاحطلبان کاری نمیتوانید بکنید و در حالی که کاری از دست شما برنمیآید، اراده قاهر در دست ماست. اما غفلت میکنند از اینکه این موضوع به آتش زیر خاکستر بدل میشود. اگر مطالبات مردم پاسخ داده نشود، مانند آتش زیر خاکستر یک روز در آینده دامن خود این حضرات را خواهد گرفت.
به نظر شما رویه فعلی برخی نهادها تا چهاندازه قابل برگشت است؟
این افراد باید فرجام بخواهند. اگر در فرجامخواهی به عدالت عمل شود، طبعا این احکام منتفی خواهد بود.
این دست اقدامات که برعلیه اصلاحطلبان به کار بسته میشود تا چهاندازه در انتخاباتهای پیش رو از جمله انتخابات سال 98 مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 تاثیر خواهد گذاشت؟
آگر آنها غیرمنطقی برخورد کنند، طبعا آسیب میرساند اما اگر منطق، عقل و عدالت بخواهد اعمال شود، میتواند زمینه را فراهم کند که مردم بتوانند جایگاه مورد نظر خود را در انتخابات به دست بیاورند.
آیا جریان اصلاحطلب از این دست اقدامات آسیب نخواهد دید؟
جریان اصلاحطلب از این اتفاقات چندان متضرر نمیشوند بلکه چنین موضوعاتی محبوبیت اصلاحطلبان را افزون میکند.
اگر احکامی که برای این اصلاحطلبان داده شده، به مرحله اجرا برسد، مشکلی برای احزاب اصلاحطلب از جمله حزب اتحاد ملت که این اشخاص در راس آن قرار دارند، ایجاد نخواهد شد؟
البته تضییقاتی ایجاد میشود اما این تشکیلات قائم به شخص نیست و دیگر اعضای آن میتوانند کار خود را ادامه دهند. اما طبیعتا اگر این اشخاص که با احکام قضائی روبرو شدهاند حضور نداشته باشند، خلا جدی ایجاد خواهد کرد. هرچند به نظر نمیرسد این حکم پایدار بماند، زیرا هیچ منطقی پشت آن قرار ندارد.
در چنین شرایطی وظیفه سایر اصلاحطلبان چیست؟
طبعا آنها باید به حمایت از همفکران خود بپردازند و مجموعه کسانی که اقدام به این رفتارها میکنند را وادار کنند که از احکام صادره عدول کنند.
دولت هم پیمان اصلاحطلبان چه وظیفهای در این شرایط دارد و چطور میتواند در برابر این فشارها از اصلاحطلبان حمایت کند؟
دولت با اصلاحطلبان همراه است اما باید زمینه بیشتری را برای فعالیت اصلاحطلبان فراهم کند و با مذاکره و اعمال فشار بر نهادهایی که اقدام به ایجاد ممنوعیت و محدودیت میکنند، به آنها تفهیم کند که چنین اقداماتی تضعیف نظام است و آنها باید از چنین رفتار و احکامی عدول کنند.