روزنامه بهار: مواردی چون هجمههای ترامپ و در خطر قرار گرفتن برجام،در بیرون از مرزها از سوی طرفهای خارجی و جدالهای لفظی بین قوای داخلی و جریانهای سیاسی در داخل مرز در شرایط کنونی فضای سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار داده و متشنج کرده است. هفته اخیر صحبتهای رئیسجمهور که با واکنش تند رئیس دستگاه قضا مواجه شد و همچنین واکنش معاون دستگاه قضا و دادستان کلکشور به اظهار نظر معاون اول رئیسجمهور که به بازداشت برادرش واکنش نشان داده بود از جمله نمونههای تند شدن فضای سیاسی کشور آن هم در بلندترین سطوح است. درباره تاثیرات این گونه چالشها بر فضای سیاسی کشور و لزوم حفظ وحدت در شرایط فعلی کشور با مرتضی مبلغ به گفتوگو نشستیم. معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات معتقد است برخورد دوگانه و تبعیض عامل ناآرامی و تشویش اذهان عمومی است. وی میگوید اگر مردم احساس کنند مسئولان عادلانه و بیطرف عمل میکنند، به خصوص دستگاههایی که در موضع داوری و قضاوت هستند، اگر اینطور باشد اختلافات هم حداقل میشود و خود این موضوع بهترین عامل آرامش است. مشروح گفتوگو با مرتضی مبلغ را در ادامه میخوانید:
***
*با توجه به اینکه در حال حاضر از طرف آمریکا در خصوص برجام تحت فشار هستیم و تصمیمی که ممکن است در خصوصتروریستی شمردن سپاه پاسدارن گرفته شود، لزوم وحدت در کشور چیست؟
در مورد دشمنان و فشارهای خارجی و برنامههایی که علیه جمهوری اسلامی و ملتایران هست، همه ملت باید یکصدا باشند و در مقابل این فشارها وحدت گستردهای داشته باشند. زیرا اگر در این موارد هرگونه خللی درون جامعه باشد و هر اختلاف نظری که وجود داشته باشد و اگر تشتتی ایجاد شود، طبیعی است که مورد بهرهبرداری مخالفان و دشمنان ما قرار میگیرد و آنها را به طمع میاندازد که فشار خود را بیشتر کنند.
*در چنین شرایطی، جدال لفظی بین رئیس قوه قضاییه و قوه مجریه را چطور تفسیر میکنید؟
در مورد داخل بحث این است که در کشور قانون حاکم است و اصولی وجود دارد. نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر یک سری اصول است و ما قانون اساسی داریم. همه باید به این قوانین پایبند باشند. هر حرکت و اقدامی که در مسائل ملی و عمومی بوی جناحی و باندی بودن بدهد، میتواند به کل نظام آسیب برساند و هم به دستگاههای نظام و از همه مهمتر به جامعه. اگر جریانها و مسئولینی از اختیارات و قدرت خود سوءاستفاده کنند و در راستای منویات جناحی و گروهی و سلیقهای خود گام بردارند، این خطرناکترین اتفاقی است که ممکن است در جامعه رخ دهد. طبیعی است که اگر فردی، مسئولی یا دستگاهی مرتکب خلاف شد و اگر مسئول دیگری درباره آن تذکر داد، این موضوع را نباید به حساب این گذاشت که آن مسئول اختلاف ایجاد کرده است بلکه باید ریشه اختلاف را در جای دیگری جستجو و بررسی کرد. اگر همه بخواهند در برابر یک حرکت خلاف و سوءاستفاده از قانون، حرکتی که حقوق شهروندی را پایمال میکند و نادیده میگیرد، حرکتی که مخل آزادی و آرامش جامعه است، سکوت کنند، این حرکات تدوام پیدا میکند و کیان جامعه و نظام را به مخاطره میاندازند. اگر کسانی در مقابل این حرکات تذکر میدهند، به این معنی نیست که بنا داشته اختلاف ایجاد کند. باید دید ریشه و منشا این اختلاف کجاست. زیرا گاهی که اختلاف بالا میگیرد، که بسیار هم ناصواب و غلط است، بسیاری مطرح میکنند که این اختلافها به داخل آسیب میزند. این حرف درست است اما نتیجهای که برخی از این موضوع میگیرند این است که هیچکس هیچچیزی نگوید. در حالی که این موضوع این بستر را برای قانونشکنان و سوءاستفادهکنندگان از قوانین فراهم میکند، کسانی که از جایگاه مسئولیت خود با قانون تبعیضآمیز برخورد کرده و با یک جریان برخورد شدید میکنند و با یک جریان دیگر طوری برخورد میکنند که تخطیها و تخلفاتش را کتمان میکنند و نگذارند افشا شود. در چنین شرایطی سنگ هم روی سنگ بند نمیشود. به همین دلیل همه باید ملتزم به قانون و حقوق اساسی مردم باشند قانون را در راستای خدمت به جامعه و عدالت و تساوی به کار گیرند نه در راستای منویات خودشان. اگر اینطور باشد اختلافات هم حداقل میشود و جامعه هم به آرامش بیشتری میرسد.
*تذکراتی که شما آن را لازم میدانید چگونه با ضرورت حفظ آرامش سیاسی و وحدت در کشور قابل جمع است؟
اگر همه دستگاهها صادقانه و واقعبینانه نشان دهند که به تخلف، فساد و تبعیض برخورد میکنند و این برخورد واقعی است، یعنی اینطور نیست که برخی از مواقع به تخلفات توجه نشود و کتمان شوند و در مواقعی اوج برخورد با یک تخلف شود، اگر چنین چیزی نباشد، مطمئنا آرامش هم در جامعه خواهد بود و خود این موضوع هم آرامش را افزایش خواهد داد. ناآرامی زمانی است که مردم احساس برخورد دوگانه کنند، زمانی که فکر کنند در جامعه تبعیض روا داشته میشود. برای مثال در موضوع حقوقهای نامتعارف و املاک نامتعارف. در موضوع حقوقهای نامتعارف که پس از بررسی حتی مشخص شد عدد خیلی بالایی نبوده و کل آنها 23 میلیارد تومان بود و اکثر قریب به اتفاق آنها هم برگردانده شد، حدود یک سال فضای رسانهای و سیاسی تبلیغی کشور پر شده بود از این موضوع و دائم مدیران را تخطئه میکردند و موضوع را تحت عنوان حقوقهای نجومی بر سر جامعه و ملت و مدیران میکوبیدند. اما در مورد املاک نجومی، با اینکه پس از نامه سازمان بازرسی هم مشخص شد به برخی چند ده و حتی چندصد میلیارد تومان داده شده، طوری که بیش از دو هزار میلیارد تومان تخفیف غیرقانونی و اتلاف بیتالمال اتفاق افتاده بود. در این مورد حداکثر تلاش صورت گرفت که این موضوع را سادهسازی کنند و کتمان کنند که اتفاقی نیفتاده و اینکه آن را توجیه کنند و دائم در راستای اینکه اتفاقی نیفتاده و اگر هم اتفاقی افتاده رسیدگی میشود، عمل شد. در چنین شرایطی به طور طبیعی در جامعه احساس میشود که تبعیض روا داشته میشود. این ناآرامی و تشویش اذهان عمومی از اینجا شروع میشود. اگر همه مردم احساس کنند که مسئولان عادلانه و بیطرفانه و صادقانه عمل میکنند، به خصوص دستگاههایی که موضع داوری و قضاوت هستند، خود این موضوع بهترین عامل آرامش است و هیچگونه مشکلی هم به وجود نمیآید. بنابراین اگر این اتفاق بیفتد به طور طبیعی هم همه کارها به درستی پیش میرود. مفسدین هم احساس خطر خواهند کرد زیرا میدانند به طور جدی با آنها برخورد میشود. مردم هم احساس میکنند همه صادقانه به دنبال این هستند که با فساد و تبعیض و حرکات قانونشکنانه برخورد میشود و اعتماد آنها افزایش پیدا میکند.
*یکی از برخوردهای دوگانه که از طرف یک جریان علیه جریان دیگر وجود دارد، برخوردهای جهت دار سازمان صدا و سیما است. در روزهای اخیر هم یکی از مواردی که باعث نارضایتی جریان اصلاحطلب شده بود، اتهامتروریستی بودن به برخی از چهرههای اصلاحطلب بود که اگرچه اسامی آنها ذکر نشد، اما به وضوح به آنها اشاره کرده بودند. برخورد جناحی صدا و سیما و استفاده ازتریبونی که دارد در جهت منافع این جناح را چطور تفسیر میکنید؟
متاسفانه صدا و سیما آنقدر در این اشتباهات بزرگ و فاحش خود فرو رفته که دیگر به طور کلی اعتماد عمومی را از دست داده است. صدا و سیما آناندازه دوگانه و تبعیضآمیز عمل میکند که حتی حداقل اعتماد ممکن برایش باقی مانده است. به همین خاطر است که وقتی رسانههای خارجی یک اقدامی میکنند، صدا و سیما روزها برای خنثیسازی این اقدام به شکل واکنشی و بسیار کلیشهای و سطحی تلاش میکند و متاسفانه نتیجه هم نمیگیرد. این موضوع محصول حرکات تبعیضآمیز، غیرحرفهای و سادهاندیشانهای است که صدا و سیما دنبال کرده و این رسانه ملی را که از یک بودجه عظیم از بیتالمال هم ارتزاق میکند، به یک وضعیت حداقلی تبدیل کرده، که اکنون متاسفانه جایش را رسانههایی گرفتند که به آنها هم هیچ اعتمادی نیست و اختلال شدیدی از اذهان و افکار عمومی ایجاد شده است. مشخص نیست چرا علیرغم اینکه اینهمه دلسوزانه به صدا و سیما تذکر میدهند، دستهای خاصی که برنامهریزی این عملیاتهای سیاسی روانی تبلیغاتی را میکنند، کوتاه نمیشود و این سازمان به جایگاه شایسته و مردمی خود بر نمیگردد.