روزنامه بهار: پیرو گزارش پیشین روزنامه «بهار» با نام «هنوز هم در بر همان پاشنه میچرخد» در شماره 312 مورخ 16 آبان و طرح انتقادها از عملکردها و مدیریت فراکسیون امید، در رویدادی جدید ظاهرا فكر انحلال فراكسیون بیخاصیت موسوم به «امید» در بین محافل اصلاحطلب رنگ جدیتر به خود گرفته است و یك نماینده ادوار مجلس، به صراحت از آقای عارف خواسته است هر چه سریعتر، این فراكسیون كه صدمات جدی به اصلاحطلبان زده را منحل و به جای آن «فراكسیون اصلاحطلبان» را تشكیل بدهد.
هر چه از روزهای ابتدایی آغاز به کار مجلس دهم میگذرد انتقادات نسبت به فراکسیون امید بیشتر از گذشته افزایش مییابد. این انتقادات که در ابتدا در بیرون از مجلس بیشتر شنیده میشد حالا دیگر از سوی برخی نمایندگان اصلاح طلب مجلس که عضو این فراکسیون هستند هم مطرح میشود. با نگاهی به عملکرد فراکسیون امید شاهد آن هستیم که نمایندگانی که با ادعای اصلاح طلبی وارد مجلس شده و بر کرسیهای سبز پارلمان تکیه زدهاند نسبت به آنچه از اهداف جریان اصلاح طلبی میشناسیم بسیار عقب هستند و حتی در برخی موارد شاهد آن هستیم که بر خلاف آن مسیری که پیش از انتخابات وعده تحقق آن را به مردم دادهاند حرکت میکنند.
برای بسیاری این پرسش به وجود آمده است که این فراکسیون مدعی اصلاح طلبی در این نزدیک به دو سال و نیم که از شروع به کار مجلس دهم میگذرد چه اقدام مفیدی که در راستای خواستههای مردم باشد را به سرانجامی رسانده است؟ آیا ما در این مدت شاهد ارائه یک طرح از سوی فراکسیون امید که منطبق بر اهداف اصلاح طلبانه باشد بودهایم که گرهی را از زندگی مردم بگشاید؟ آیا این فراکسیون مدعی اصلاح طلبی که با همین ادعا هم رای مردم را از آن خود کرده است توانسته با استفاده از ابزارهای نظارتی در اختیار مجلس در راستای پاسخگو کردن دولت و سایر نهادهای قدرت قدمی بردارد؟ آیا نمایندگان فراکسیون امید به جز بیان انتقاداتی در فضای مجازی و گفتگوهای رسانهای اقدامی را جهت تحقق اهداف اصلاح طلبانهای که مردم به امید اجرایی شدن آنها به «لیست امید» رای دادند به مرحله اجرا رسانده اند؟
با نگاهی به آنچه از عملکرد فراکسیون امید مشاهده میشود پاسخ هایی که میتوان برای این پرسشها یافت ناامید کننده خواهد بود و به نظر میرسد راهی جز انحلال فراکسیون امید پیش روی نمایندگان اصلاح طلب مجلس وجود ندارد. در همین ارتباط ناصر قوامی، نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگویی میگوید: «نام هایی مثل امید و اعتدال با اتمام دولت روحانی فراموش میشود همان طور که نامهای مورد نظر احمدی نژاد برای دولت اش فراموش شد. به نظر من بهترین راه این است که آقای عارف فراکسیون امید را منحل کرده و یک فراکسیون اصلاح طلبان تشکیل دهند. در این صورت مشخص میشود که چه کسانی به اصلاح طلبان وفادار هستند»
بخشی از این انتقادات به بی عملی فراکسیون امید به نوع مدیریت آن بازمی گردد. به عنوان نمونه شاهد آن بودیم که در موضوع رای اعتماد به وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم بیشتر از آن که در نوع رای دادن نمایندگانی که عضو فراکسیون امید هستند نگاه فراکسیونی حاکم باشد هر کس بنا بر تشخیص خود عمل میکرد و به نوعی کارویژه فراکسیون زیر سوال رفته بود. در ریشه یابی علت انفعال قابل توجه فراکسیون امید شاید لازم است کمی هم به عقبتر بازگردیم؛ مثلا به اندکی پیش از انتخابات مجلس. آن هنگام که شورای نگهبان مطابق معمول تعداد زیادی از چهرههای ارشد جریان اصلاحات را از گردونه رقابت حذف کرد و اصلاح طلبان در پیش روی خود چارهای جز همراهی با اصولگرایان در برخی از شهرها و معرفی چهره هایی ناشناس که بیشتر از آن که به واقع اصلاح طلب باشند مدعی اصلاح طلبی بودند نداشتند.
همین امر سبب آن شد که امروز در مجلس با نمایندگانی روبرو باشیم که با وجود آنکه تکیه زدن امروزشان بر کرسی قدرت را به معنای واقعی کلمه تنها و تنها مدیون بزرگان جریان اصلاحات هستند از امضای یک بیانیه غیرالزام آور در اعتراض به محدودیت هایی که علیه این بزرگان ایجاد میشود هم ابا دارند. با دقت در عملکرد اعضای فراکسیون امید میتوان چنین نمایندگانی را نیز در این فراکسیون مشاهده کرد. نمایندگانی که فراکسیون امید را تبدیل به فراکسیون «فرصت طلبی» کرده اند. در چنین شرایطی شاید همان راه حل مطرح شده در این روزها که به نوعی تعطیلی فراکسیون امید است راه حلی معقولی باشد. از قدیم گفتهاند که «یکی مرد جنگی به از صدهزار» ، حکایت فراکسیون اصلاح طلبان یادآور همین ضرب المثل است. آنان لشگری حدود صد و ده نفره را با نام فراکسیون امید گردهم جمع کردهاند اما در زمانهای حساس و در عمل اثری از این فراکسیون که نام اصلاح طلبی را یدک میکشد دیده نمیشود.
با انحلال فراکسیون امید و ایجاد فراکسیونی جدید که افرادی که به واقع اصلاح طلب باشند اعضای آن باشند میتوان امیدوار بود که با هماهنگی بیشتر از گذشته شاهد اثرات ملموستر نمایندگان اصلاح طلب مجلس باشیم. این موضوع از آن جهت اهمیتی دو چندان مییابد که زمان زیادی تا انتخابات مجلس یازدهم باقی نمانده است و به طور طبیعی مردم برای آن که اعلام موافقت خود با یک جریان سیاسی را «تَکرار» کنند باید کارنامهای درخشان را از آن جریان پیش روی خود ببینند. تا به اینجا آنچه از فراکسیون امید به جای مانده است کارنامهای با نمره قبولی هم نبوده است (چه برسد به کارنامهای درخشان و مورد قبول مردم) از همین رو لازم است که تا بیشتر از این دیر نشده است اصلاح طلبان واقعی حاضر در مجلس مسیر خود را از آنان که برای فرصت طلبی سیاسی در فراکسیون امید حضور دارند جدا کرده و فراکسیون اصلاح طلبان را (حتی اگر تعداد اعضای آن کمتر از فراکسیون امید باشد) تشکیل دهند تا برای گلایههای مردم از عدم تحقق مطالباتشان پاسخی قانع کننده داشته باشند.