روزنامه بهار: تعدادی از انجمنهای اسلامی دانشجویان که در حال شکلدهی به اتحادیــــهی «انجمنهای اسلامی دانشجویان پیرو خط امام» هستند، با صدور بیانیهای به مناسبت روز دانشجو نسبت به برخی سیاستهای دولت در دانشگاه انتقاد کردند.متن کامل این بیانیه که نسخهای از آن برای روزنامه بهار ارسال شده است به شرح زیر است:
«تمام مسایل به دست دانشگاه است. یعنی این دو تا قطبِ دانشگاه و روحانی همهی مقدرات مملکت در مشت اینهاست. دانشگاهی، دانشجو، چه دانشجوی قدیمی، چه دانشجوی جدید، همه مسائل توی دست اینها باید حل بشود. اینها قوه متفکرهی یک ملت هستند». صحیفه امام خمینی (ره)، ج ۸، ص ۱۴۱.
درود خداوند بر روان پاک دانشجویان شهیدی که در سالهای سرد و سیاهِ کودتای ننگین علیه مردم، مجاهدانه بر تجلی استبداد و استکبار شوریدند و در قربانگاهشان با خون خود نوشتند «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد». آری همانها که امتداد مبارزهشان علیه ظلم و خودکامگی نشان داد اگر ایمان باشد خون بر شمشیر هم پیروز است.
جنبش دانشجویان مسلمان ایران با دستان سرخ خود به جمهوری اسلامی آریِ سبزی گفت تا بر مبنای جمهوریتِ نظام انتخابات حداکثری و آزاد برگزار شود و عصارهی فضایل ملت در مجلس شورای اسلامی و دستگاه اجرایی به نمایندگی از ملت خروشان انقلابی به وظیفهی خود عمل کند، نه اینکه چون قبل، فقط مشتی دستنشانده ادعای نمایندگی داشته باشند و بس. و برمبنای اسلامیتِ علوی روحیه ظلم ستیزی، عدالتخواهی و مکارم اخلاقی در میان جامعه مستولی شود، نه اینکه چون منش اصحاب صفین و بر مبنای اسلام اموی، قرآن بر نیزه و باران رحمت از دولتی سر قبلهی عالم باشد و سیل و زلزله از معصیت مردم!
دست به مبارزه با استبداد زد تا میزان، رأی ملت باشد، شعار استقلال و آزادی داد تا حکومتی تشکیل شود که اولویت خود را حفظ و مراقبت از آزادیهای مدنی و حقوق شهروندی ولی نعمتان خود قرار دهد.
و اکنون در شصت چهارمین سالگرد گرامیداشت سه آذر اهورایی جریان دانشجویی مستقل و حقطلب همچنان پرچم مبارزه با جهل و انحراف و تحجر و تنگنظری و خودکامگی و سرسپردگی را زمین نگذاشته است.
امروز با وجود این که بیش از چهار سال از مدت ریاست دکتر حسن روحانی بر جمهور مردم میگذرد، اکتفای ایشان به تمدید وعدهها و عدم تلاش مجدانه برای محقق ساختن خیل مطالبات بر زمین مانده دانشگاهیان نگرانی این قشر را برانگیخته است. در روزگاری که هر کسی از هر گوشهای عزمش را برای تضعیف جایگاه دانشگاه و کاهش اثرگذاری جریان دانشجویی جزم کرده، آیا رواست دولتی که رأی خود را بر شعارِ بهبود وضعیت دانشگاه استوار ساخته است؛ به مطالبات دانشگاهیان کم توجهی کند و به علاوهی خیل وعدههای تحقق نیافته با اعمال سیاستهای نادرست و تبعیضآمیز کالبد بیمار دانشگاه را مبتلاتر نماید؟
جناب آقای روحانی!
۱- دانشگاه نه بازیچه دست سیاستمداران است که هرگاه عدهای خواستند دانشجویان را به میدان حمایت از خود بیاورند و سخنان خود را از حلقوم آنها بگویند و هرگاه منافعشان اقتضا نکرد صدای آنها را خفه کنند. و نه عنصری خنثی و بیرگ است که در قبال هر آنچه در جامعه میگذرد سکوت کند و بیتفاوت از کنار آن بگذرد.
اگر جامعه دانشجویی از شما وزیر علومی شجاع و کارآمد میخواهد برای آن است که بتواند در مقابل مطامع دیگرانی که میخواهند استقلال دانشگاهها را زیر سئوال ببرند و یا از آنها استفاده ابزاری ببرند ایستادگی کند و از کیان این ساحت مقدس دفاع کند نه آنکه آن را به پشیزی بفروشد و دردم قالب تهی کند.
مطالبه ما دانشجویان پیرو خط امام از وزیر علوم برخلاف دیگران، نه بر اساس معامله بر سر گزینهها و سیاسیکاری ست و نه بر اساس سهمخواهی برای حلقههای مشاورهای و نه بر اساس رانتخواهی ست، که بر اساس نتیجه عملکرد ایشان در قبال دانشگاه است. وزیر محترم علوم میتواند با محافظهکاری و انفعال آماج انتقادات ما باشد یا با ارائه کارنامهای مشحون از عملکرد مثبت و تحول، مورد تقدیر و ستایش ما قرار گیرد؛ که البته امیدواریم چنین باشد. لذا بنایی برای قضاوت زودهنگام یا تخریب افراد نداریم.
۲- سیاست دولتهای پس از دولت مهندس موسوی و دولت شما، البته بر خلاف نص صریح قانون اساسی در قبال آموزش عالی کشور نشان دهنده غلبهی نگاه به دانشگاه به مثابه تجارتخانه و دانشجو بهسان کالاست. نگاهی که در قالب سیاستهایی چون کاهش سنوات مجاز تحصیلی، کاهش یارانههای رفاهی، افزایش روز افزون ظرفیت پولی دانشگاهها، طرح کارورزی فارغالتحصیلان دانشگاهی و موارد مشابه دیگر آنچنان نمودار گشته است که روی بزرگترین اقطاب سرمایهداری دنیا را نیز سفید کردهایم! تا آنجا که در حال حاضر ۸۷ درصد از دانشجویان کشور بابت تحصیل خود شهریه میپردازند درحالیکه این آمار در آمریکا زیر پنجاه درصد است. چگونه است که در حوزههای علمیه طلبهها شهریه را دریافت میکنند اما در دانشگاهها دانشجویان باید شهریه را پرداخت کنند؟ آیا منطق آقایان میپذیرد که حوزههای علمیه هم طلبه پولی پذیرش کنند؟ اگر نه چطور پزشکی و مهندسی که با جان انسانها در ارتباط است پولی باشد؟ خودکفایی دانشگاهها باید از محل کارآمدی در آموزش و ارتباط با صنعت شکل بگیرد نه صرفاً از محل دریافت شهریه از دانشجویان! در شرایطی که اقشار فرودست جامعه به سبب شرایط نامساعد معیشتی زیر بار تأمین نیازهای اساسی خود کمر خم کردهاند، آیا رواست که دولت با اعمال چنین سیاستهایی فرصت تحصیل علم را از بخش قابل توجهی از جامعه سلب نماید؟ آیا رواست در جامعهای که کارگر به جرم مطالبه حقوقش شلاق میخورد و معلم به جرم فعالیت صنفی به زندان میرود و کسر عظیمی از جامعه با چالشها و دشواریهای معیشتی روبهروست، با اعمال چنین سیاستهایی تنها مسیر رشد و پیشرفت فرودستان را نیز مسدود کنیم؟
وای بر ما دانشجویان پیرو خط امام (س) که اجازه دادیم پس از حدود چهار دهه سرنوشت انقلاب اسلامی به جایی برسد که برخی درون آن نه تنها عزمی برای رفع تبعیض و نابرابری ندارند، بلکه با اعمال سیاستهای نادرست آشکارا اندام فربه قشر مرفه را فربهتر و پیکر نحیف قشر فرودست را نحیفتر میسازند. ما در برابر پیر مرادمان ابراز شرمندگی میکنیم که عدم حضور و عدم مطالبهگری صریح ما سبب گشته است که گویی راه جمهوری اسلامی از راه انقلاب مستضعفین جدا شده است. ما شرمساریم که این هشدار امام (س) را قاطعانه فریاد نزدیم که: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذاله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین (ع) سازگار نیست.»
۳- متاسفانه استمرار نگاه کالایی به دانشجو منحصر به ابعاد اقتصادی آن نمیشود. شاهد هستیم که جریانهای سیاسی و غیرسیاسی خارج از دانشگاه در حالی از فعالین و تشکلهای دانشجویی به نفع مطامع خود تغذیه میکنند! چگونه قابل پذیرش است که تشکلهای دانشجویی به بنگاههای سیاسی تبدیل شده و فعالین دانشجویی که اساسیترین هویت آن استقلال از مبادی قدرت-ثروت است، به مثابهی کالای سیاسی بین گروهها و جریانهای مختلف به استخدام درآیند و مبادله شوند؟! غیرقابل پذیرشتر آنکه شاهد بودیم دولت نیز تلاش میکند با حمایت خاص از برخی طیفها یک بازوی دانشجویی برای خود جور کند و به این آسیب دامن زند! اتفاق نامبارکی که در دولت سازندگی نیز رخ داد.
تسریع در روند صدور مجوز تمامی اتحادیههای دانشجویی اعم از صنفی و سیاسی، خصوصاً «انجمنهای اسلامی دانشجویان پیرو خط امام» از مطالبات اصلی فعالین دانشجویی است که باید در اسرع وقت در دستورکار وزارتین قرار گیرد. همچنین شایسته نیست در دولتی که قرار بود شعار «دانشگاه امن، نه امنیتی» و «دانشگاه پادگان نیست» را سرلوحه کار خود قرار دهد، همچنان فعالین دانشجویی به جرم انتقاد با فشار و تهدید و تحدید روبهرو شوند و مجدداً ستارهدار شوند. دولت اگر شهامت پیگیری ماجرای ۳۰۰۰ بورسیه غیرقانونی را ندارد، حداقل شایسته نیست وقتی مدعیست تلاش برای ایجاد فضای آزاداندیشی در دانشگاهها را در دستور کار دارد، مدیران محافظهکاری در دانشگاهها باشند که به طرق مختلف، از سر و ته فعالیتهای دانشجویی بزنند؛ تا جاییکه میبینیم به دلیل اعمال همین سیاستهای محافظهکارانه، برنامههای دانشجویی هر ساله از محتوای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تهیتر شده و از انواع برنامههای سرگرم کننده و بی محتوا پر میشوند!
۴ – متاسفانه سالهاست که حق حضور دانشجویان منتقد در تریبونهای مختلف کشوری به بهانههای مختلف سلب یا محدود شده است. همین موضوع عموم تریبونهای دانشجویی را به تریبونهای فرمایشی برای توجیه وضع موجود و مدیحهسرایی طیفهای خاص وابسته بدل ساخته است. شوربختانه سنت حسنه حضور صمیمانهی رئيسجمهور در میان دانشجویان که به نوعی یادگار رئيس دولت اصلاحات است نیز در سالهای پس از دولت او به مجلسی فرمایشی که در آن از قبل حاضرین دعوت و چیدمان شدهاند تبدیل شده است. جناب آقای روحانی در این شرایط، امسال نیز چشم فعالین دانشجویی منتقد، به حضور هر ساله شما در میان دانشجویان نیز امیدوار نماند. اینکه جلسه در یکی از استانهای محروم برگذار شود شایسته تقدیر فراوان بود لیکن لغو تریبونهای دانشجویی آن هم هنگامی که دانشجویان درد دلها، مطالبات و انتقادات یک سال خود را به امید بیان آنها در این فرصت فروخوردهاند شایسته نیست. کاش همان هنگامی که مشغول ایراد سخنان زیبایی در مورد دانشگاه و دانشجو بودید صدای دانشجویانی که بیرون از سالن فریاد میزدند جلسهی فرمایشی نمیخواهند را نیز میشنیدید. آنها به شما رأی داده بودند تا اگر دستانی برای اجرای مطالباتشان ندارید گوشهایی برای شنیدن صحبتهایشان داشته باشید اما شما آنها را هم ناامید کردید.
در پایان تاکید میکنیم اصول و آرمانهایی که مردم برای رسیدن به آنها به پیر جماران اعتماد کردند و انقلاب کردند نباید فراموش یا تضعیف شود. ما همچنان به آینده امیدواریم و معتقدیم راه اصلاح برخی روندهای ناصواب از تضارب آرا و نقد بیپردهی مسئولین و اصحاب قدرت در تمامی سطوح میگذرد لذا به همین دلیل است که نقد دولت یازدهم و دوازدهم را نیز علی رغم تلاش برای پیروزی آن در انتخابات، جز وظایف ذاتی خود میدانیم.