روزنامه بهار: رییسجمهور دوران اصلاحات که در روزهای مبارزات انتخاباتی در بهار96 حمایت قاطع خود را از حسن روحانی اعلام کرده بود و بسیاری از تحلیل گران سیاسی هم رای قابل توجه روحانی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری را حاصل همین حمایتهای او میدانند در واکنش به موج پشیمانی ایجاد شده از رای به روحانی و اعتراضات اخیر به عملکرد دولت اعتدال این اعتراضات را دسیسه خوانده و نسبت به آن واکنش تندی را نشان داده است. با نگاهی به ادبیات سیاسی کشور در قریب به چهار دهه اخیر شاهد آن هستیم که عباراتی همچون «توطئه»، «دسیسه» و. . . از واژگان پر تکرار میان مسئولان و تصمیم گیران کشور بوده است. این رویه که نوعی فرار از واقعیت و فرافکنی در آن دیده میشود را میتوان از جهاتی بخشی از فرهنگ موجود در متن جامعه در یک بازه زمانی طولانی دانست.
به عنوان یک مثال از اینکه چنین فرهنگی لزوما به سالهای اخیر باز نمیگردد میتوانیم نقش «دایی جان ناپلئون» در یکی از سریالهای پیش از انقلاب را به خاطر بیاوریم که ریشه تمامی اتفاقات را خارج از کشور میدانست و نگاهی دسیسه نگر به هر رخداد عادی داشت. به طور کلی میتوان این نگاه به جهان سیاست را در دو سطح مورد بررسی قرار داد. بخشی از بروز چنین نگاهی میان سیاسیون به این نکته باز میگردد که در چهار دهه اخیر کشورمان مورد تهاجم برخی کشورهای خارجی بوده است و به طور طبیعی این تهاجم و فشارها سبب تعمیق چنین نگاه بدبینانهای که ذیل «تئوری توطئه» تعریف میشود در میان مسئولان و سیاسیون شده است. اما سطحی عمیقتر در بررسی این موضوع توجه به این نکته است که فرافکنی و عدم مسئولیت پذیری تبدیل به بخشی از ویژگیهای منفی فرهنگی جامعه ایرانی شده است. در ادامه به چند مورد از خطرات و تبعات چنین نگاهی که در سیاست کشورمان دیده میشود و سخنان اخیر آقای خاتمی نیز یکی از مصادیق آن میتواند باشد میپردازیم.
1ـ نادیده گرفتن ضعفها:
هنگامی که در پی فرافکنی باشیم و علل مشکلات و ضعفها را به عامل خارجی و دسیسه گر نسبت بدهیم نتیجه آن میشود که نقاط ضعف دیده نشود و چنین نگاهی در دراز مدت تنها سبب افزایش نقاط ضعف و عدم عبرت گرفتن از اشتباهات گذشته میشود.
2ـ کلمههایی تهی از معنا:
با تکرار واژگان و عباراتی خاص که ذیل ادبیات رسمی تعریف میشود تنها اتفاقی که رخ میدهد از معنا تهی شدن بیش از پیش چنین واژگانی است. زمانی که درباره یک اعتراض ساده علیه عملکرد نادرست دولت و نقاط ضعف مشهود در کشور، معترضان دسیسهگر نامیده شوند و این اعتراض پروژهای از سوی بیگانگان و یا رقیب دانسته شود به طور طبیعی در هنگامی که واقعا با توطئه و دسیسهای روبرو شویم نیز جامعه این واژگان را باور نخواهد کرد. بدنه اجتماعی جریانات اصلاحی وترقی خواه از افرادی همچون رییس دولت اصلاحات انتظار دارند که به جای همراه شدن با ادبیات مبتنی بر دسیسه نگری و توطئه دانستن هر نوع اعتراض و انتقادی با انتقادات نسبت به عملکرد دولت همراه شود.
3ـ دوری از واقعنگری:
اصرار بر توطئه خواندن هر موضوعی که در نگاه برخی ناخوشایند است سبب آن میشود که پس از اندکی نوعی فرار از واقعیتها شکل بگیرد. چنین اتفاقی در نهایت نوعی توهم را درباره واقعیتهای کشور شکل میگیرد که نتیجه مشخص آن تنها دوری بیش از پیش یک جریان سیاسی و یا چهرهای مقبول در سطح جامعه از مردم خواهد شد. بنابراین این نکته که بر چشم زدن عینک دسیسه نگر در نهایت به ضرر شخصی خواهد شد که چنین ادبیاتی را مورد استفاده قرار میدهد دلواپسی قابل فهمی است. با نگاهی به عملکرد دو جریان سیاسی عمده کشور شاهد آن هستیم که ادبیات مبتنی بر توطئه انگاشتن چنین مسائلی بیشتر از آن که از سوی اصلاح طلبان مطرح شود سکه رایج در میان سیاسیونی بوده است که ذیل جریان اصولگرایی مشغول فعالیت هستند. چنین اظهارنظری از سوی رهبر جریان اصلاح طلبی کشور با آن که به قصد خیر و در حمایت از جریان میانه رو بوده است اما با بیان چنین ادبیاتی آنچه در عمل رخ میدهد تکرار همان روشی است که اصولگرایان سالها مطابق آن عمل کردهاند و نتیجه آن تنها دوری بیشتر از پیش مردم از آنان شده است. این نگرانی وجود دارد که این نوع برخورد سبب تغییر نگاه جامعه به جریانات اصلاحی و افزایش جوّ ناامیدی موجود از جریان تحولخواه شود.
مطلب آخر آنکه ممکن است برخی توطئهها، توهم نباشد و هنگامی که به نقد چنین ادبیاتی میپردازیم به معنای خوش خیالی و ساده اندیشی نیست اما آیا به واقع میتوان چند اعتراض و انتقاد ساده نسبت به عملکرد یک دولت را مصداق دسیسه گری دانست؟ آیا اعتراضات مردمیِ ناشی از افزایش فشارهای اقتصادی توطئه است؟ آیا ناامید شدن طبقه متوسط از اجرای وعدههای رییس جمهور روحانی در حوزههای فرهنگی و اجتماعی که سبب ایجاد شور انتخاباتی شده بود دسیسه است؟ به نظر میآید که به کار بردن چنین واژهای در این موضوع چندان منطقی و منطبق بر واقعیات نبوده است و انتظار میرود که رییس جمهور دوران اصلاحات که بیشتر از هر ویژگی به اخلاق شهره است نسبت به اصلاح و توضیح به کار بردن چنین واژهای که سبب رنجش بخشی از بدنه اجتماعی حامی اصلاحات شده است اقدام کنند.
پس لطفا به همینم راضی باش. من رای دادم که این این افراد سراپا بدبختی زمام رو دست نگیرند و دوباره برای مملکت بحران سازی نشه. نه برای کنسرت و ورود به ورزشگاه (356602)