روزنامه بهار: گفتگوی تلویزیونی رئیسجمهور روحانی با رضا رشیدپور در حالی انجام شد که واکنشهای بسیار گستردهای را به همراه داشت. اصولگرایان ادعاهای رئیسجمهور در حوزههاي مختلف را بیاساس خواندند و اصلاح طلبان از صحبتهاي مطرح شده به هیچ عنوان رضایت نداشتند. به نظر میرسد به دور از واکاوی در خصوص نحوه پاسخگویی ریاست محترم جمهور فرصت مناسبی است که در ابتدا به دلایل برگزاری چنین گفتگویی در رسانه ملی بپردازیم.
1- در شرایط فعلی صدا و سیما به این موضوع پی برده است که برگزاری برنامههاي سنتی حتی با شخصیتهای مطرح کشوری دیگر به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای روز جامعه نیست و باید تغییر را در برگزاری برنامههای خبری خود آغاز کند. در این بین چه کسی بهتر از رضا رشید پور که هم سابقه برگزاری مصاحبههای چالشی را دارد و هم از حامیان روحانی بوده است؟!
2- گفتگوی یک طرفه با مردم شبیه به یک میتینگ تبلیغاتی است و قطعا باید برای پاسخگویی به بسیاری از مسائل و مشکلات باید کارشناس ومجریان متخصص سئوالات کلیدی و اساسی خود را در حوزههاي مختلف مطرح کند.
3- تجربه نشان داده هر قدر گفتگوهایی از این جنس، از حالت عادی خارج شده و رنگ و بوی تاک شو و هارد تاک را بگیرند باعث جذابیتهای بیشتر مردمی میشود.
اما حال پرسش اساسی این است که چرا برگزاری چنین گفتگویی نتوانست نیاز مخاطبان را در سراسر کشور برطرف کند؟ به نظر میرسد علاوه بر فیلترینگی که در حوزه فضای مجازی از گذشته به جا مانده و شخص رئیسجمهور نیز به آن اشاره کرد، فیلترینگ سیستماتیکی در برخی از نهادها در حال رخ دادن است و به صورت خاص در دستور کار صدا و سیما قرار گرفته است.
به گمان نگارنده مصاحبه اخیر دکتر روحانی نمونه واضحی از فیلترینگ سیستماتیک با هنرنمایی یک مجری است. سوالات در لحظه پرسیده و تلاش ميشود شرایط یک گفتوگوی پینگ پنگی فراهم گردد اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است!
واقعیت ماجرا عدم طرح پرسشهای کلیدی است که ذهن مردم در حوزههای مختلف به آنها معطوف است و در مقابل آن نیز عدم ارائه پاسخهای مناسب از سوی روحانی. به نظر میرسد اجرای فیلترینگ سیستماتیک در اجرای برنامه و رضایت روحانی از برقراری چنین برنامهای دو رویکردی است که باعث شد رضا رشیدپور به هیچ عنوان نتواند یک هارد تاک و یا تاک شوی واقعی را به نمایش بگذارد.
رشیدپور شاید نمره بالاتری از حیدری که سوپاپ اطمینان صدا و سیما است بگیرد اما او هم اسیر سوالات از پیش تعریف شده و برنامهریزی شده بود و در نهایت نتوانست آنچه مخاطب از وی مطالبه میکند را به نمایش بگذارد. شاید پرسشهایی همچون اینکه چرا تیم رسانهای دولت تا کنون تغییر نکرده است؟ چرا بودجه برخی از نهادهای ناکارآمد بیشتر شده است؟ ریشه حوادث و اغتشاشات اخیر چه بوده است؟ میتوانست شرایط بهتری را برای گفت وگوی رشیدپور با روحانی رقم بزند.
آنچه مشخص است این است که روحانی تمایل داشت تا در یک فضایی آرام بعد از اتفاقات اخیر با مردم سخن بگوید و بدون توجه به ریشه رخ دادن بسیاری از اتفاقات و دلایل آنها از اقتدار دولت و حاکمیت سخن بگوید و در نهایت برای اقتصاد و مشکلات به وجود آمده و هزاران سئوال دیگر تنها بگوید انشاءاله حل میشود!
هرچند این را هم نباید از نظر دور داشت که روحانی برای قشر نخبگانی جامعه صحبت نکرد، بلکه روی صحبتش به مردم کوچه و خیابانها بود و بسیاری از آنها این روزها به دلیل مشکلات عدیده اقتصادی حوصله حضور در فضای مجازی را ندارند و و نمیتوانند کفه ترازو را در نظر سنجیها به نفع روحانی بالا ببرند. اگر که به فرض، تصور کنیم نظر آنها به روحانی نزدیکتر است!