محمد درویش
روزنامه بهار
1- برطبق تازهترین گزارش دفتر مطالعات پایه منابع آب وابسته به شرکت مدیریت منابع آب ایران، منتهی به ساعت 30: 18 یازدهم بهمن ۱۳۹۶، به رغم ریزشهای آسمانی نسبتاً مطلوب در دهه نخست بهمن ماه در اغلب نقاط کشور، همچنان میزان ریزشهای آسمانی ۱۳ استان نسبت به میانگین دراز مدت ۴۹ ساله، بیش از ۷۰ درصد کاهش را نشان میدهد که این رخداد کم سابقه است. بدترین وضعیت را بزرگترین استان کشور، یعنی سیستان و بلوچستان دارد که 4/96 درصد کمتر از میانگین درازمدت در طول ۴ ماه و ۱۱ روز گذشته بارندگی دریافت کرده است. خراسان جنوبی، کرمان، خراسان رضوی، یزد، خوزستان و اصفهان در رتبههای دوم تا هفتم این سیاهه خشکترین استانهای کشور جای گرفته اند.
2- مسئله نگران کنندهتر اما این است که وضعیت بارندگی در استانهایی که مسئول تولید بخش مهمی از آب کشور هستند، به شدت بحرانی است؛ از جمله میزان ریزشهای آسمانی در استان کهگیلویه و بویراحمد1/۷۴ درصد کاهش را نشان میدهد و این رقم در مورد چهارمحال و بختیاری،4/۷۰ درصد است!
3- این واقعیت نشان میدهد که دولت باید به سرعت برای سال آبی ۹۷-۱۳۹۶ سناریوی بسیار محافظه کارانهای در بخش کشاورزی تبیین و به دستکم ۲۸ استان کشور ابلاغ کند. نباید اجازه کشت دوم به هیچ استانی داده شود و در مورد کشت معمول هم جز محصولات استراتژیک، باید محدودیتهای جدی اعمال کرد. متاسفانه فرصت دارد از دست میرود، اما وزارت جهاد کشاورزی هنوز در این باره تحرک جدی از خود نشان نداده و بیم خسارتهای جبران ناپذیر از خشکسالی جدی است.
4- در حقیقت، وضعیت فقط در سه استان گلستان، مازندران و اردبیل اندکی از شرایط نرمال بهتر است که هیچکدام به ۱۰ درصد هم نمیرسد. وضعیت در گیلان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی هم تاحدودی قابل تحمل بوده و کمتر از ۲۰ درصد ریزشهای آسمانی آنها از میانگین درازمدت کاهش را نشان میدهد.
5- در این میان، بارندگی تهران، پرجمعیتترین استان کشور بیش از 4/53 درصد کمتر از میانگین درازمدت است که نشانه یک خطر جدی است. چرا که تهران برای تامین آب بیش از ۱۲ میلیون نفر از شهروندانش کاملاً وابسته به سدها و بارندگی است.
6- چه باید کرد؟
هرچند هنوز امکان دارد ورق برگشته و مانند دهه نخست بهمن، در اسفندماه یا فروردین ماه هم شرایطی مطلوب را از نظر ریزشهای آسمانی تجربه کنیم؛ اما شرط احتیاط آن است که دولت از هم اکنون کمربندها را محکم کرده و با کمک تشکلهای مردمنهاد، طبقه نخبه، رسانهها و دیگر سرمایههای اجتماعی مملکت، مردم را آماده شرایط بحرانی پیش رو کرده و پیش از همه، خود نشان دهد که بحران را عمیقاً درک کرده، اجازه کشتهای پرمصرف مثل نیشکر، برنج، چغندرقند و دیگر محصولات جالیزی را به شدت محدود کرده، از افتتاح پروژههای آب بر در بخش صنعت خودداری کرده و در عوض امکانات خود را برای رونق بیشتر بخش گردشگری، تجارت، ساخت دهکدههای سلامت و تقویت توریسم پزشکی و استحصال انرژی خورشیدی و بادی مصروف میدارد. طرحهایی مثل گسترش ۵۰۰ هزار هکتاری توسعه باغها در اراضی شیب دار باید به سرعت متوقف شده، اجازه افزایش تولید گوشت قرمز در واحدهای صنعتی به عنوان یک صنعت به شدت آب بر داده نشود و همچنین با جدیت بیشتری با چرای زودرس در مراتع مقابله گردد.
دولت باید برای مقابله با جزیره گرمایی شهرها که خود به افزایش مصرف آب و کاهش ظرفیت گرمایی ویژه منطقه منجر شده، تمهیدات بیشتر و موثرتری برای کاهش مصرف سوختهای فسیلی و تشویق مردم به عدم استفاده از خودرو شخصی و موتورسیکلتهای بنزین سوز اعمال کند. تشویق بیشتر مردم به دوچرخه سواری، نشانه خردمندی و هوشیاری در مواجهه با بحران خشکسالی است. خلاصه آنکه بحران پیش رو، سنگ محک خوبی برای دولت تدبیر و امید است که تا چهاندازه عملاً با تدبیر و فارغ از شعار میکوشد تا شرایط خشکسالی پیش آمده را مدیریت کند. در بخش شرب شهری، حتماً باید تمامی مجتمعهای آپارتمانی ملزم به نصب جداگانه کنتور آب شده و شهرداریها از آبیاری چمن و گلهای زینتی جداً اجتناب کنند. ایرانیان قضاوت خواهند کرد که مدیران کدام شهرها و استانها عملاً بر مبنای واقعیتهای موجود، چیدمان توسعه خود را تغییر داده اند.