داریوش احمدیان
دو اتفاق موازی در استانهای اصفهان و لرستان بار دیگر نشان داد که ظاهرا مسئولانی هم پیدا میشوند که ناپرهیزی کرده و بعضی اوقات صدای اعتراض مردم را بشنوند. از رفتار زننده فرماندار گلپایگان با یک خبرنگار و رفتار زنندهتر شهردار بروجرد با کودکان کار میگوییم. اولی به دلیل آنکه در جلسهای لباس رسمی نپوشیده بود خبرنگاری را که مشغول تهیه فیلم و عکس از آن جلسه بود با الفاظ و رفتار نامناسب مورد عنایت قرار داد و دومی کودکان معصوم را به جرم کودک کار بودن دستگیر کرده و همچون سارقان و قاتلان با آنها برخورد کرده بود. این دو اتفاق در هفته گذشته بازتاب وسیعی در شبکههای اجتماعی و رسانهها داشت به شکلی که سبب به وجود آمدن اعتراضات گستردهای در این دو استان و سایر نقاط کشور شد و مردم خواهان برخورد با این دو مدیر استانی شدند. چند روز پیش خبر آمد که فرماندار گلپایگان عزل شد و روز گذشته هم شهردار بروجرد از سِمت خود کنار گذاشته شد. به بهانه این دو اتفاق چند نکته قابل ذکر است.
1ـ واقعیت آن است که یکی از مهمترین علل اینکه مسئولان نسبت به چنین اتفاقاتی واکنش نشان میدهند و شاهد برخورد با خطاهای آشکار این دسته از مدیران هستیم گسترش و نفوذ شبکههای اجتماعی در کشور است. قطعا چنین اتفاقاتی و بدتر از آن در گذشته هم وجود داشته است اما به دلیل آن که فضای اطلاع رسانی در این حد گسترده نشده بود آنقدرها هم شاهد واکنش به موقع و این چنینی مسئولان ارشدی که مدیران خطاکار در زیرمجموعه آنها مشغول فعالیت هستند نبوده ایم. در نتیجه چنین اتفاقاتی را میتوان مدیون بستری دانست که فضای مجازی در اختیار مردم قرار داده است. همان فضای مجازی که برخی آن را ابزار صهیونیستها میخوانند و تصور میکنند در آن جز مسائل غیراخلاقی و خلاف امنیت کشور وجود ندارد!
2ـ موضوع دیگر آن است که این مسئله نیز دارای اهمیت است که امروز اندک مسئولانی هم حضور دارند که بر خلاف جوّ غالب موجود در مدیریت کشور گوش شنوایی برای اعتراضات داشته و به جای فرافکنیهای مرسوم و انداختن تقصیرها به گردن دیگران، عذرخواهی و اصلاح خطا را در دستور کار خود قرار میدهند. مقایسه این دو مورد با موارد مشابه که در گذشتهای نه چندان دور یا همزمان رخ داده است و با وجود معترض بودن مردم تغییری را در تصمیم اتخاذ شده شاهد نبودیم نشانگر آن است که گسترش فضاهای اطلاعرسانی و اعتراضات مردمی به تنهایی کافی نیست و میباید مسئولی هم باشد که واقعا گوشی شنوا برای شنیدن اعتراضات و مطالبات مردم داشته باشد.
3ـ و نکته آخر آنکه برخی شنیدهها از احتمال قرار گرفتن این مدیر معزول در سِمَتهای دیگر و بالاتر خبر میدهد! به دلیل آنکه هنوز چنین اتفاقی رخ نداده است شایسته است که قضاوتی زودهنگام نداشته باشیم اما مسئولان ارشد استانی و دیگرانی که در فکر استفاده مجدد از این دو مدیر خطاکار در جای دیگری هستند باید توجه داشته باشند که همان مردمی که نسبت به خطای این دو مدیر فریاد اعتراض سر دادند و پس از شنیده شدن اعتراضشان و عزل خطاکاران نسبت به این موضوع قدردان بودند میتوانند بار دیگر اعتراض خود را با صدایی بلندتر از قبل علیه افرادی که به دنبال نوعی دور زدن مردم هستند آغاز کنند.