روزنامه بهار: حسن روحانی پیش و بیش از هر عنوانی یک روحانی سخنور است که از پیش از انقلاب منابر معروفی داشته است. منبرهایی که بنا بر گفته خودش بیشتر مطالب مطرح شده در آن و شکل گویش و بیانش تحت تاثیر مرحوم مطهری و علی شریعتی بود. پس از انقلاب هم او نشان داده است که هنگامی که پشتتریبون قرار میگیرد همراهسازی مخاطب با خود را به خوبی میداند و در یک کلام فن خطابه را به بهترین وجه آموخته است و به کار میبندد. اما همین آقای سخنران از تابستان92 به این سو به دلیل همراهی و اطمینان مردم به جریان اصلاحات بر صندلی رییس قوه مجریه تکیه زده است و همان طور که از نام این قوه مشخص است وظیفه رییس دولت اجرای قانون است. اینجا همان جایی است که سخنور بودن جناب رییس جمهور کمترین اهمیتی ندارد و حتی میتواند سبب ایجاد اشکالاتی در روند کارها شود.با نگاهی به سخنرانیهای روحانی در چند سال اخیر شاهد آن هستیم که معمولا او به کنایه سخن میگوید و بیشتر مطالبی که مطرح میکند هم مطالب قابل پذیرش و مورد تایید مردم است اما مشکل از آن جایی شروع میشود که الان پنج سال از تابستان92 و روی کار آمدن دولت اعتدال میگذرد و جامعه بیشتر از آن که تشنه شنیدن «باید چنین بشود» باشد منتظر شنیده گزارش «چنین شد» ها است، دوران جلب توجه با سخنان زیبا حداقل برای دولتی که بیشتر از نیمی از عمر هشت ساله (مجموع زمان دولتهای یازدهم و دوازدهم) خود را گذرانده است گذشته است و حالا دیگر وقت گزارش عملکردهاست.
برای مثال اینکه آقای رییس جمهور در اختتامیه جشنواره خوارزمی به درستی از فرآیندی که به نام اسلامیسازی علوم چند سالی است در کشور آغاز شده انتقاد میکند زمانی با ارزش است که در عمل شاهد آن نباشیم که منابع مالی سرشار دولتی در وضعیت اقتصادی امروز ایران صرف چنین اموری میشود. زمانی میتوان انتقادات روحانی به چنین موضوعاتی را پذیرفت که در عمل هم شاهد آن باشیم شورای عالی انقلاب فرهنگی که با ریاست ایشان تشکیل جلسه میدهد هم اقدامات عملی برای عبور از خیال اسلامیسازی علوم بردارد.از سوی دیگر اساسا چنین مباحث تئوریکی چه ارتباطی به جایگاه رییس قوه اجرایی کشور دارد؟به نظر میرسد که بیان چنین اظهاراتی که تنها میتواند چند صباحی موج رسانهای ایجاد کند ناشی از آن است که رییس جمهور به خوبی به این نکته آگاه است که توان و اختیارات او و دولتش آنقدرها نیست که بتواند تغییری در برخی روندهای موجود در کشور ایجاد کند و به همین دلیل تنها در پشتتریبونها به ذکر مصیبت میپردازد تا همدردی اجتماعی را برانگیزد!