گروه سياسي: علیاکبر جوانفکر از مشاوران محمود احمدينژاد در يادداشتي نوشت: اگر کسی به شما گفت که ما در یک مملکت عجیب و غریب و بی حساب و کتاب زندگی میکنیم، حیرت نکنید زیرا نشانههای فراوانی را در اثبات این مساله به شما نشان خواهد داد که نمیتوانید آنها را نفی کنید یا بر آنها سرپوش بگذارید.
اوایل ماه جاری در سطح وسیعی شایع کردند که جوانفکر در ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب و در برابر ویلایی در لواسانات توسط افراد ناشناس ترور شده است. بدون تردید این شایعه که برخی خبرگزاریهای رسمی هم به دنبال اطلاع از صحت و سقم آن بودند یک مساله امنیتی بود و انتظار می رفت دستگاههای عریض و طویل اطلاعاتی و امنیتی کشور ، به آن اهمیت میدادند و مشخص میکردند که این شایعه را چه کسی یا چه جریانی تولید کرده و با چه هدفی آن را در فضای مجازی منتشر ساخته است.
این انتظار بیهودهای بود، زیرا هیچ مقام یا نهاد مسئولی درصدد بررسی و ریشهیابی آن شایعه برنیامد. بی تفاوتی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، به این شائبه دامن زد که شاید خود آنها، طراح و سازنده چنین شایعهای بودهاند! طی دو روز گذشته و به دنبال بازداشت .... مهندس اسفندیار رحیم مشایی از سوی .....، شایعه جدیدی در فضای مجازی به صورت گسترده انتشار پیدا کرده است.
ابتدا گفته شد که جوانفکر متواری شده است و سپس ادعا گردید که جوانفکر به هنگام فرار در یکی از شهرهای آذربایجان غربی در حالی که ۲۰۰ هزار یورو اسکناس ۵۰ و ۱۰۰ یورویی به همراه داشت در یک عملیات ضربتی! دستگیر شد. طی دیشب و امروز ناگزیر از پاسخگویی به دهها تماس تلفنی کسانی بودم که تحت تاثیر این شایعه ناجوانمردانه، نگران شده بودند. به راستی اگر این مملکت، حساب و کتابی داشت و هرچیز سر جای خودش بود، کسانی به خود جرات می دادند اینگونه با افکار عمومی بازی کنند و سرنوشت افراد و حیثیت و منزلت آنان را آماج کینه ها و اغراض شوم مادی خویش کنند؟