با فرا رسیدن تعطیلات نوروزی و بهار طبیعت و مسافرت، نمادها یا «المان»هایی در نقاط مختلف تبریز مقابل چشمان شهروندان و مسافران سبز شدند. افکار عمومی با اعلام نارضایتی خود از طرحها و رنگهای این المانها در فضای مجازی، آنها را «بیهویت» و «نامرتبط با فرهنگ خود خواندند».سگهای کارتونی از المانهایی بودند که بیشترین بار انتقادها را از سوی مردم بر دوش داشتند. این المانهای طرح سگ به بهانه نام گرفتن سال ۹۷ به «سال سگ» در سطح شهر نصب شدهاند. با جستجوی عنوان «cartoon dog» در گوگل، طرحهایی که در سطح تبریز به کار برده شدهاند نمایان میشوند. یکی از شهروندان تبریزی در فضای مجازی در واکنش به این طرح نوشته است: «اگر اینها نباشند سنگینتریم.»
«این المانها باید در شهر بازی، مهد کودک یا جاهای مورد بازدید کودکان نصب شوند؛ نه سطح شهر.»همینطور طرح نوارهای کاستی که در شهر نصب شده است، با نارضایتی شهروندان مواجه شد. یکی از شهروندان تبریزی در واکنش به این طرح و طرحهای مشابه به گفت: «این المانها باید در شهر بازی، مهد کودک یا جاهای مورد بازدید کودکان نصب شوند؛ نه سطح شهر.»المان آدمهایی که میدوند اما یک پایشان ناقص است، عمو نوروزی که ریش بابانوئل را دارد، ماهی که روسری به سر کرده است و... از طرحهای دیگری هستند که در ایام تعطیلات نوروزی در معرض دید مسافران قرار گرفتهاند. این درحالی است که بسیاری از مسئولان نوروز ۹۷ را دروازه ورود به رویداد «تبریز۲۰۱۸» عنوان میکردند؛ رویدادی که در آن تبریز به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام انتخاب شده است.
المان مهم است؛ ذوق و سلیقه مهمتر
حسین سلیمانزاده، شهروند فعال و دغدغهمند در حوزه گردشگری ب گفته نصب المان در هر شهری جزو نیازهای مهم است اما از طرفی دیگر باید در انتخاب و پیادهکردن این طرحها سلیقه و ذوق به خرج داده شود.
او گفت: «فقط یک مقایسه کوچک با المانهای شهرهای دیگر ایران مثل مشهد و شیراز میتواند تفاوت المانها را به وضوح نشان دهد.»المان کفش چرم و فرش تبریز در نزدیکی پل قاری، جزو المانهایی هستند که تا حدودی مورد قبول افکار عمومی قرار گرفتهاند اما سلیمانزاده حتی از آن المانها هم ابراز نارضایتی کرد و گفت: «المان کفش را نصب کردهاند اما از یک رنگ ساده برای پاهای آن، دریغ کردهاند».
«طرح این المانها را باید افراد متخصص و صاحب ایده و فکر ارائه داده و اجرا میکردند و طرحهای حاضر تنها کپی و پیست شدهاند و هیچ تناسبی با نوروز یا فرهنگ ما ندارند.»بیشتر مکانهای تاریخی و گردشگرپذیر تبریز در آستانه نوروز امسال، آماده میزبانی از مسافران نبودند، به طوری که در روزهای پایانی سال ۹۶، کفسازی محوطه مقبرهالشعرا انجام گرفت؛ و بسیاری بر این عقیدهاند مسئولان برای آنکه «دلنگرانی» خود را برای توسعه گردشگری و آمادگیشان را برای نوروز نشان دهند، «با عجله» اقدام به نصب این المانها کردهاند.سونیا اندیش، عضو شورای شهر تبریز، یکی از منتقدان سرسخت این المانهاست. او از نامرتبط بودن این المانها به فرهنگ شهر و شهروندان سخن گفت.او گفت: «طرح این المانها را باید افراد متخصص و صاحب ایده و فکر ارائه داده و اجرا میکردند و طرحهای حاضر تنها کپی و پیست شدهاند و هیچ تناسبی با نوروز یا فرهنگ ما ندارند.»
وقتی «خدمات شهری» به فکر «زیباسازی» میافتد
اندیش نداشتن متولی خاص برای چنین کارهایی را از جمله موضوعات مشکلساز دانست: «وقتی خدمات شهری دست به نصب چنین المانهایی در سطح شهر میزند؛ ما نمیدانیم که این وسط وظیفه زیباسازی چیست!»
او با اوضاع پیش آمده شهر را آماده میزبانی از گردشگران ندانست؛ اوضاعی که مسئولان برای نشان دادن آمادگیشان در استقبال از مسافران پیش آوردهاند.از دیگر ایرادهایی که کاربران فضای مجازی برای این المانها برشمردند، تقلید از المانهای چند سال پیش شهرهایی همچون مشهد بود.
«شهر پر شده است از بابانوئل و سگهای والت دیسنی؛ دریغ از حمایت از طرح و فکر تازه.»صابر بقال اصغری، هنرمند صاحب سبک هنرهای تجسمی در واکنش به این المانها نوشت: «مسئولین محترم هرسال چندبار میروید مشهد کاش آثار نصب شده در مشهد را هم ببینید و اینقدر با تقلید با آبروی شهر بازی نکنید.»او در یادداشت کوتاه خود ضمن ضعیف دانستن تمام المانهای تقلیدی در سطح شهر تبریز، اظهار کرده: «حتی ماهی قرمز هم جزو فرهنگ ما نیست و از چین وارد شده که حالا در میدان اصلی شهر نقش بسته است.»بقال اصغری از فقدان المانهای تکمچی، فرش، کاراکتر عاشیق و... سخن گفته و نوشته: «شهر پر شده است از بابانوئل و سگهای والت دیسنی؛ دریغ از حمایت از طرح و فکر تازه.»
المانها، نقشههای مصور برای شناخت شهر
بهرنگ مجیدی، معمار و مدرس دانشگاه در مقالهای با عنوان مفهوم و کارکردهای المانهای شهری، نوشته است: «المانها پس از خودنمایی در سطح شهر افراد را به گونهای جذب خود مینمایند و ذهنشان را درگیر خود میکنند که تا مدتها در آن منطقه از شهر به صورت سمبلیک مشخصهای برای شناخت شهر در منطقه مورد نظر میشوند».او در بخشی از مقاله خود نوشته است: «نماد در شناخت منطقه اهمیت دارد و چه بسا برگرفته از اتفاق یا تاریخچهای خاص در محل مورد نظر باشد و به نکتهای خاص در آن محل اشاره کند و با تاریخچهای عجین باشد، به گونهای که یکی از اهداف المانها میتواند اطلاعرسانی و معرفی منطقهای خاص به لحاظ تاریخی – جغرافیایی – فرهنگی و ویژگیهای خاص مردم آن منطقه بوده و یا به اتفاق یا رویداد خاصی در منطقه مزبور اشاره کند که همه اینها در برقراری ارتباط بهتر مخاطبین و کسانی که به محل رفت و آمد دارند با منطقه مورد نظر موثر است».در مقاله مجیدی میخوانیم: «ویژگی دیگر اینگونه نمادها ایجاد یک فضای زیبا و یک اتمسفر هنری در سطح شهرها میباشد که قسمتهای مختلف شهرها را از حالت یکنواختی و تکراری شدن خارج مینماید، به هر بخش از شهر یک هویت و ویژگی خاص میبخشد و در کالبد شهر روح زندگی میدمد و مهمتر از همه اینها به محیطهای شهری مقیاس زیستی و انسانی میبخشد».
این المانها در تبریز، «قطب پنهان مجسمهسازی» نصب شدهاند
هرچند به عقیده این معمار و مدرس دانشگاه، المان شهری با مجسمه تفاوت دارد، اما شاید اینکه تبریز را «قطب پنهان مجسمهسازی» میدانند، دلیلی باشد برای اینکه نصب المانهای جدید شهری، موجبات حذف این صفت را از کوچه پس کوچههای شهر فراهم نکنند.